قصه گویی برای کودک، فواید و نکات
آدمها از همان اول کودکی قصهها را دوست دارند، شب ها با شنیدن قصه به خواب رفتند و حکمتهای زندگی را با قصه نسل به نسل منتقل کردند. همیشه قصهها بیشتر از نصیحت و حرف های مستقیم اثرگذار بودهاند، حتی زمانی که روش زندگی کردن به ما میآموزند برای همین قرآن کریم پر از داستانها روایتهای مختلفی است که هر کدام چیزی را به ما یاد می دهد. قصهگویی برای کودک پایههای تربیتی او را میسازد. کودکان در دوران کودکی کنجکاو و پرسشگرند، آنها با صدای بلند فکر می کنند، حرف میزنند و در مورد دنیای اطرافشان سوالهای زیادی می پرسند. بعضی پدر و مادرها به کودک میگویند کمتر حرف بزن! کمتر سوال بپرس! اما این اشتباه است. ما نباید کودک را سرکوب کنیم. ما به عنوان مادر و پدر باید این طراوت و کنجکاوی را حفظ کنیم و نگذاریم نابود شود. بچهها خیالپرداز و پرسشگرند، ما باید این پرسشگری را پرورش دهیم.
چرا قصه گفتن مهم است؟
در دوران کودکی پسرم، قصهگویی مهمترین ابزاری بود که به عنوان مادر در اختیار داشتم. من در مورد اتفاقات روزمره، افکار و احساسات و حوادث برای او قصه میگفتم. به چند دلیل قصهگویی برای ما انقدر مهم بود: وقتی در مورد ماجرایی برای پسرم قصه میگفتم، تاثیر رفتاری و فکری را به وضوح روی او میدیدم. وقتی میخواستم رفتاری را در مورد او تغییر بدهم، قصهای در مورد آن موضوع میساختم و بعد خیلی زود تاثیر آن را میدیدم. واقعیت این است که نصیحت کردن مستقیم کودکان اغلب اثری ندارد. نمیشود کودک را بنشانیم و به او بگوییم که باید این اطلاعات را بپذیرد و اجرا کند. دلیل دوم اهمیت کتابخوان شدن کودکان است، کودکی دوران مهمی است و اگر کودک از این دوران با کتاب، قصه و داستان انس بگیرد در بزرگسالی راحتتر عادات مطالعه را در زندگی حفظ میکند.
از چه سنی برای کودک قصه بگوییم؟
از همان هفتههای اول پس از تولد برای کودک قصه بگویید، نوزادان با دقت به صدای پدر و مادر گوش میدهند. هنگام گفتن قصه میتوانید با دست به اشیای مختلف اشاره کنید و نام آنها را بگویید. کودک در طی ۲ سال اول باید یک زبان کامل را یاد بگیرد و پیش از آنکه کلمات را بفهمند، صداهای این زبان را میشنوند و با آن ارتباط برقرار میکنند. شنیدن قصه به کودک کمک میکند وزن و آهنگ زبان مادری را یاد بگیرد و مهارتهای شنیداری و گفتاریش را توسعه دهد.
انتخاب قصه مناسب برای کودکان:
سن کودک مهمترین شاخص در انتخاب قصه مناسب است. باید ببینیم کودک در هر سنی چه نیازهایی دارد و قصه را متناسب با آن انتخاب کنیم. قصهای که برای کودک یک ساله میگوییم با کودک شش ساله متفاوت است چون این دو رده سنی نیازها و تحمل متفاوتی دارند. مثلا کودک یک ساله تحمل کمی دارد و یک داستان کوتاه و ساده برایش انتخاب خوبی است. کودک نیاز به رشد فکری و درک عمیقتر از دنیا، پدیدهها و احساسات دارد. ما با قصه به این نیاز پاسخ میدهیم. مثلا کودک نیاز دارد یاد بگیرد که مشکلاتش را از طریق گفت و گو کردن حل کند و ما به جای نصحیت کردن او در مورد اینکه کتککاری و کشمکش کاری بدی است میتوانیم برای او یک قصه بگوییم در مورد کودکی که با مشکلی رو به رو شده و در طول قصه روش صحیح حل مشکل را یاد میگیرد. قصهها مهارت زندگی کردن را به کودک یاد میدهند.
این قصهها را برای کودک نگویید:
قصههایی که مفاهیم خشن و تلخ دارند برای کودکان مناسب نیستند. ما باید از زیباییها برای کودک قصه بگوییم و از بدیها و تلخیها حرفی نزنیم، این مفاهیم باعث ایجاد اضطراب در کودک میشود. کودک کم کم خودش با این تلخیها در جامعه رو به رو میشود و ما میتوانیم در سنین بالاتر زمانی که آماده ورود به اجتماع بود در این مورد با او صحبت کنیم. تا همین چند سال پیش کتابهای داستانی مثل دختر کبریت فروش و شنل قرمزی برای کودکان خوانده میشد، این داستانها باعث آسیبهای روحی به کودک میشوند.
قصههایی که هر کودکی باید بشنود:
کودکان باید با فرهنگ، مشاهیر و الگوهای جامعه آشنا شوند . والدین باید ادبیات و فرهنگ تاریخی و قهرمانان ملی را به کودک معرفی کنند و این مهم با کمک قصه و داستان ممکن میشود. اگر والدینی دغدغه تربیت دینی دارند باید فرزندشان را قبل از بزرگسالی با الگوهای مذهبی آشنا کنند. یکی از علمای بزرگ در تایید این موضوع خاطره ای را نقل کردهاند: «من یادم میآید در دوران کودکی، آخر شب وقتی اهل خانه میخوابیدند، میآمدم خدمت پدر. پدرم قصههای پیغمبران را در همان دوران طفولیت برای من نقل میکرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول میکشید و من به دنبال کردن مقید بودم و گوش میکردم. وقتی این برنامه مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا ، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه و جریانی که از اماه رجب شروع شد و به عاشورا ختم شد را به تفصیل، شب به شب نقل میکرد. اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند میکنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر میگذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر میگذارد و همهٔ اینها را اصلاح میکند.»
مقالات مرتبط