پست های مشابه

شادینک

به نام خدای مهربون ⚘طعم شیرین عید غدیر را به کودکانمان بچشانیم.⚘ حضرت رضا (ع): روز غدیر روز بخشش و هدیه دادن است. یک درهم خرج کردن در روز غدیر برابر است با صد هزار درهم - و بنا بر نقلی یک میلیون درهم - در بقیه اوقات است. از امروز تا عید غدیر این بسته ی جذاب رو میتونید با ارسال رایگان دریافت کنید. قیمت با احترام : ۲۹۸۰۰۰ تومان عیدی ما به اونایی که میخوان برای کودکانشون این بسته ی حسی رو بخرن ارسال رایگان🤩🤩🤩🤩 اگه از این عیدی لذت بردین یک " یاعلی "برامون کامنت کنید. #یاعلی_مدد #یاعلی_گفتیم_و_عشق_آغاز_شد #غدیری_ام #غدیر_خم #تئاتربازها #هدیه #بخشش #حضرت_رضا #روایت #روز_غدیر #عید_غدیر

05 مرداد 1400 12:10:35

2 بازدید

شادینک

یادگار پیامبر داستان غدیر از زبان عمامه ی پیامبر فک کن عمری درکنار برترین خلق عالم باشی و یهو جدا شی چه حسی بهت دست میده 😭😭 و بعد در اوج ناراحتی میفهمی که قراره مابقی عمرت رو درکنار کسی باشی که همچون سر برای بدن عزیزترینته 😍😍😍 داستان رو از زبان عمامه بخوانید ... #عیدغدیر #عید #اسلام_برای_کودکان #شادینک #عمامه #کودک_مسلمان

07 مرداد 1400 00:24:51

2 بازدید

شادینک

بسته ی خاطره بازی با پیاده روی اربعین : 🤗✨ تلفیقی از رنگ آمیزی، کاردستی ، بازی وانمودی و ساخت ماکت شامل:👇 سه عدد پازل خونه به همراه پرچم 🏠🏴 سه عدد پازل درخت 🌴 سه عدد پازل میز چوبی کتری به همراه سه لیوان چای مینیاتوری ☕ ظرف نیمرو به همراه یک عدد نان مینیاتوری 🍳🍞 ظرف خرما 🍪 دیگ نذری به همراه چوب شعله 🍛🍲 آدمک چوبی ۱۲ عدد پالت رنگ شش عددی🎨 وسایل کاردستی گنبد امام حسین (ع):👇 یک برگه فوم طلایی در سایز آچهار یک عدد کاغذ رنگی آبی روشن یک تکه فوم قرمز رنگ با چوب جهت پرچم و یک تکه فوم سبز برای پایین گنبد پولک ستاره ۸ عدد قیمت بسته ی اربعین: ۱۶۷۰۰۰ تومان #اربعین #پیاده_روی_اربعین #جاماندگان_اربعین #شادینک #شادی_دینی_کودک #خاطره_بازی #خلاقیت #کاردستی_اربعین #اربعین_پای_پیاده_حرم_ثارالله #شادی_دینی #ساخت_ماکت #کاردستی_خلاقانه #بازی_وانمودی

15 مهر 1399 20:29:27

0 بازدید

شادینک

🏴یکی از رازهای بسیار عمیق کربلای اباعبدالله الحسین (ع) حضور کودکان ایشان در این صحنه است. جایگاه کودکان در حماسه ی امام حسین(ع) و ثبت آن در دل ها بسیار کلیدی است. 🏴وقتی فرزندان ما در مجالس عزای اباعبدالله(ع) حضور پیدا می‌کنند، به سبب پیوستگی و پیوند درونی با بهترین اسوه و الگوهای زندگی انسانی و الهی، در همه ابعاد به مصونیت دست پیدا می‌کنند. 🏴حضور کودکان در مراسم عزاداری امام حسین(ع) امری لازم و ضروری است که در رشد شخصیتی و تربیت دینی و مذهبی آنان اثرات مثبت دارد، اما برای این حضور، سخنران، مداح و ذاکر اهل‌بیت(ع) باید مسائل و مباحث واقعه کربلا را با دقت و به شکلی قابل فهم برای آنان بیان کند که ابهامات کودکان برطرف شود. 🏴هیچ چیز به اندازه بازی برای بچه‌ها جذاب نیست. کاش در ماه محرم با بچه‌ها بازی‌های محرمی بکنیم. بازی‌های ساده‌ای که آنها را با عزاداری، هیات و معارف کربلا آشنا کند. #محرم_با_شادینک #محرم_آمد_و_ماه_عزا_شد #کودکان_در_هیئت #کودک_و_عاشورا #محرم_ماه_غم #یا_زینب #یا_حسین #حسین

09 شهریور 1399 09:43:33

0 بازدید

شادینک

سلام‌ به روی ماه #شادینکی های گل🤗🤩🥳 عزیزانم #عید_غدیر ، عید ولایت و امامت بر همه شما مبارک🌸😍 انشاالله عطر امیرالمومنین علیه السلام همیشه تو زندگیتون بپیچه🌸⚘🍀 پی نوشت : استارت تیم شادینک با عید غدیر همراه شد🥰 و جالبه بدونین آخرین بسته رو هم ساداتِ عزیز از ما خریدن 😍 🥰 بابت این لطف و محبت خدارو شاکریم💚 #شادینک #سادات #عید_غدیر #غدیر_با_شادینک

18 مرداد 1399 11:27:32

0 بازدید

شادینک

وسایل خاله بازی ریزه یا مینیاتوری برای صحنه سازی اربعین اربعین رفته ها میدونن ظرف خرما با ارده چه قد یادآور پیاده روی هست نون و چای عراقی... دیگ های غذا کنار موکب ها... سماور .... کتری و چای ذغالی ... همه و همه یادآور خاطرات اون روزهاست... این وسایل مینیاتوری رو جدا از محصولات رنگ آمیزی و بلوکه چوبی قرار دادیم تا هرکس با هر وسیله ی دیگه ای هم بتونه صحنه رو درست کنه و بعدا هم در خاله بازی هاش به کار بیاد . #اربعین #جامانده #پای_پیاده #هرکس_به_طریقی_به_تو_میپوندد #سلام_بر_حسین #مینیاتوری #خاله_بازی #خرما #ارده #چای_عراقی #سماور #دیگ_نذری #نذری_پرپرک #نان #نیمرو #شادینک

01 مهر 1400 08:32:27

6 بازدید

شادینک

0

0

میریم سراغ داستان دوم کشتی نجات: زُهیر مرد بزرگی بود. خونه داشت، باغ داشت، وضعش خوب بود. تازه جنگجوی خوبی هم بود و در کلی از جنگ‌ ها فرمانده بود و پیروز شده بود. زهیر قبلنا طرفدار اون گروهی بود که مخالف امام علی بودن. به خاطر همین دور و بر امام حسین هم که پسر امام علی بود، نمی‌ اومد. یادتونه که امام حسین داشتند می‌رفتند سمت شهری که مردم براشون نامه نوشته بودند ... زهیر هم تو همون راه بود اما نمی‌رفت سمت کاروان امام حسین مثلا کاروان امام حسین قبل از چشمه می‌ ایستادن، زهیر می‌گفت بریم بعد از اون چشمه بایستیم. کاروان امام حسین سمت راست یه کوه می‌ایستاد، زهیر می‌ گفت بریم سمت چپ اون کوه توقف کنیم. قضیه ی قهر توی اتاق رو یادتونه؟! خلاصه… تا این که بالاخره هر دو تا کاروان به جایی رسیدن که مجبور شدن نزدیک هم توقف کنن. مثلا شاید یه چشمه بود .. کاروان‌ ها ایستادن و هر کدوم یه سری چادر زدند. زهیر همراه با زنش و بچه‌ هاش نشسته بود توی چادرش و سر سفره بودن. همین موقع یکی از طرف کاروان حسین‌ بن علی اومد و گفت: سلام آقای زهیر! امام حسین می‌خوان شما رو ببینن! میاین بریم پیششون؟ زهیر که داشت لقمه رو میذاشت دهنش، یهو خشکش زد! خدایا! یعنی حسین‌ بن علی با من چی کار داره؟! چی شده؟ نکنه میخواد دعوام کنه که با گروه اونا نبودم؟ نکنه از دستم ناراحته؟… یهو زنش گفت: وا! زهیر! چرا خشکت زده! مگه حسین پسر فاطمه‌ ی زهرا نیست؟ گفت: چرا خب! زنش گفت: خب پس چرا نشستی؟! برو خودت رو بهشون برسون. زهیر لقمه‌ شو زمین گذاشت و بیرون رفت و مستقیم رفت توی چادری که امام حسین توش بود. فکر می کنین وقتی زهیر اومد بیرون، قیافه‌ ش چه شکلی بود؟ زهیر وقتی وارد چادر خودش شد، تمام صورتش پر از لبخند و شادی بود. هیچ‌ کس نمی‌ دونست امام حسین بهش چی گفته، اما زهیر مثل کسی بود که بهش جایزه داده باشن! آخه یادمون نرفته که امام حسین قهرمان نجات آدم ها بودند و وقتی با زهیر صحبت کردند زهیر هم تصمیم گرفت سوار کشتی نجات بشه . ⛵⛵⛵ پ.ن: دوستای گلم ادامه ی داستان رو در پست بعدی براتون میزارم حتما حتما دنبالش کنید تا ببینید امام حسین چی به زهیر گفتن که اینقدر خوشحال شدن.😊😊😊 #داستان_نجات #کشتی_نجات_امام_حسین #شادینک #شادی_های_مذهبی_کودک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

شادینک

شادینک

0

0

میریم سراغ داستان دوم کشتی نجات: زُهیر مرد بزرگی بود. خونه داشت، باغ داشت، وضعش خوب بود. تازه جنگجوی خوبی هم بود و در کلی از جنگ‌ ها فرمانده بود و پیروز شده بود. زهیر قبلنا طرفدار اون گروهی بود که مخالف امام علی بودن. به خاطر همین دور و بر امام حسین هم که پسر امام علی بود، نمی‌ اومد. یادتونه که امام حسین داشتند می‌رفتند سمت شهری که مردم براشون نامه نوشته بودند ... زهیر هم تو همون راه بود اما نمی‌رفت سمت کاروان امام حسین مثلا کاروان امام حسین قبل از چشمه می‌ ایستادن، زهیر می‌گفت بریم بعد از اون چشمه بایستیم. کاروان امام حسین سمت راست یه کوه می‌ایستاد، زهیر می‌ گفت بریم سمت چپ اون کوه توقف کنیم. قضیه ی قهر توی اتاق رو یادتونه؟! خلاصه… تا این که بالاخره هر دو تا کاروان به جایی رسیدن که مجبور شدن نزدیک هم توقف کنن. مثلا شاید یه چشمه بود .. کاروان‌ ها ایستادن و هر کدوم یه سری چادر زدند. زهیر همراه با زنش و بچه‌ هاش نشسته بود توی چادرش و سر سفره بودن. همین موقع یکی از طرف کاروان حسین‌ بن علی اومد و گفت: سلام آقای زهیر! امام حسین می‌خوان شما رو ببینن! میاین بریم پیششون؟ زهیر که داشت لقمه رو میذاشت دهنش، یهو خشکش زد! خدایا! یعنی حسین‌ بن علی با من چی کار داره؟! چی شده؟ نکنه میخواد دعوام کنه که با گروه اونا نبودم؟ نکنه از دستم ناراحته؟… یهو زنش گفت: وا! زهیر! چرا خشکت زده! مگه حسین پسر فاطمه‌ ی زهرا نیست؟ گفت: چرا خب! زنش گفت: خب پس چرا نشستی؟! برو خودت رو بهشون برسون. زهیر لقمه‌ شو زمین گذاشت و بیرون رفت و مستقیم رفت توی چادری که امام حسین توش بود. فکر می کنین وقتی زهیر اومد بیرون، قیافه‌ ش چه شکلی بود؟ زهیر وقتی وارد چادر خودش شد، تمام صورتش پر از لبخند و شادی بود. هیچ‌ کس نمی‌ دونست امام حسین بهش چی گفته، اما زهیر مثل کسی بود که بهش جایزه داده باشن! آخه یادمون نرفته که امام حسین قهرمان نجات آدم ها بودند و وقتی با زهیر صحبت کردند زهیر هم تصمیم گرفت سوار کشتی نجات بشه . ⛵⛵⛵ پ.ن: دوستای گلم ادامه ی داستان رو در پست بعدی براتون میزارم حتما حتما دنبالش کنید تا ببینید امام حسین چی به زهیر گفتن که اینقدر خوشحال شدن.😊😊😊 #داستان_نجات #کشتی_نجات_امام_حسین #شادینک #شادی_های_مذهبی_کودک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن