بعد از کلی پیشنها از دور و نزدیک بالاخره خودش اومد، کسی که بیشتر از هر کسی به اون چیزی که می خواستم نزدیک بود. تو فصل بهار ازدواج کردیم از بودن در کنار هم خیلی راضی بودیم و لحظه لحظه با هم بودن و تفریح کردن برامون بسیار فرح بخش بود، برای همین بنا داشتیم تا 2،3 سال اول زندگی دور بچه دار شدن یه خط قرمز بکشیم. حدود 3 سال از زندگی مشترک ما می گذشت و دیگه کم کم احساس می کردیم که روزها فقط سپری می شه اما نه با شور و حرارت روزها و ماه های اول. زمزمه های تمایل به فرزند آوری درون من و همسرم داشت کم کم جوانه می زد تا این که یک روز تیتر یک خبر من رو به خودم آورد: " تقریبا از هر 5 زوج ایرانی یک زوج نابارور هستند" فکر کردن به عمق این آمار برایم دردناک بود، دردی از جنس ترحم. نمی دانم چرا؟ اما بعد از خواندن خبر ولوله ای در من ایجاد شد که هر چه سریع تر برای باروری اقدام کنیم، با همراهی همسرم تمامی تدابیر لازم برای فرزندآوری را در نظر گرفته و اقدام کردیم اما... اما بعد از یکسال اقدام برای باروری هیچ نتیجه ای حاصل نشد و طبق توضیحات پزشک متخصص من و همسرم جزو 20 درصد زوج های نابارور بودیم، ناباروری در کمال ناباوری!! من و همسرم به روش های جدید ناباروری روی آوردیم اما بعد از گذشت 8 سال از زندگی مشترک و انجام 4 بار IVF هیچ نتیجه ای نگرفتیم. با خودم گفتم برای همیشه بچه و بچه دار شدن رو کنار بگذارم چون می دیدم که با هر بار IVF ناموفق من و همسرم شکسته تر می شویم. روزها گذشت تا روزی یکی از نزدیکان که من رو همیشه ناخواسته تحت تاثیر افکار خودش قرار می داد از مشکل ما با خبر شد، بعد از ابراز تاسف توصیه اکید به تکرار IVF کرد البته نه بلافاصله بلکه 4 ماه دیگه . ایشون من رو به یکی از اساتید حوزه طب سنتی معرفی کرد تا آمادگی های لازم قبل از باروری را داشته باشم. سرتون رو درد نیارم خلاصه با کلی پیگیری و درمان بالاخره IVF پنجم موفقیت آمیز بود، البته تا الان که من ماه پنجم بارداری هستم و خدا رو به خاطر این فرصت دوباره شاکرم... . #سبک_مادری #مادری_بدون_فیلتر #مادرانه #مادری #مادر_کودک #مادرانه❤️