پست های مشابه

جعبک

🖌🖍 روزی روزگاری یه مداد شمعی زرد کوچولو بود که با پدر مادرش تو یه خونه زندگی میکرد و خیلی نقاشی کشیدن رو دوست داشت. اون همه چیز رو به رنگ زرد میکشید. خورشید، جوجه، گل آفتابگردون، حتی فیل ها و ابرها رو هم به رنگ زرد میکشید. یه روز آبی کوچولو به همراه مادر پدرش اومد خونه اون ها مهمونی... آب کوچولو و زردکوچولو تصمیم گرفتن باهم یه نقاشی بکشن. زردکوچولو یه خورشید زرد کشید و آبی کوچولو هم براش یه آسمون آبی... زر کوچولو کمی پایین تر یه درخت زرد کشید آبی کوچولو گفت :"اما درخت که زرد نیست. آبیه!" و اومد روی نقاشی زردکوچولو رو آبی کرد. زرد کوچولو میخواست جلوش رو بگیره اما یه دفه یه چیز عجیب دیدن.... ! درخت دیگ نه زرد بود و نه آبی... اون سبز شده بود... اونا از کشفشون خوشحال شدند و رفتند کلی چیزای سبز باهم کشیدند مثل سوسمار سبز، دایناسور سبز، چمن سبز و لاکپشت... 🖍🖌 بچه ها با داستان های با مزه میتونین ترکیب رنگ ها رو باهم یادبگیرن... شما از چه روشی برای آموزش ترکیب رنگ ها استفاده میکنید ؟ 🖍🖌

19 شهریور 1400 09:15:02

66 بازدید

جعبک

❗❕❔❓⁉️‼️ مادر ها در مواجهه با جمع کردن اسباب بازی ها سه مدلن گروه اول: مسولیت رو کامل به بچه ها سپردن و میگن اتاق خودته و خودت مسول جمع کردنش هستی و اون قسمت خونه به انباری تبدیل میشه!👩‍👦 گروه دوم: اولش سعی میکنن بچه ها رو همراه کنن تا با هم جمع کنند وسطهای جمع کردن که میشه و بچه بیخیال جمع کردن میشه از روش تهدید و تطمیع استفاده کنن و در نهایت وسیله ها جمع نمیشه و خون و خونریزی راه می افته 🤦‍♀️😂 گروه سوم: اون دسته از مادران هستند که خیلی آروم بی صدا بدون درگیر کردن خودشون با بچه ها اسباب بازی ها رو جمع میکنن و گاهی اونها رو از دسترس خارج میکنن تا کمتر خونه منفجر بشه😥 شما جزو کدوم دسته هستین؟ چه جوری مسالمت آمیز اسباب بازی ها رو جمع میکنید؟

23 آذر 1400 15:22:55

12 بازدید

جعبک

‌🐞 هر کشفدوزک یه سرنوشت متفاوت داره. خوش به حال اون کشفدوزکایی که روی انگشت بچه‌ها رژه میرن و همبازی بچه‌ها میشن.‌‌ ‌‌ ‌‌ #جعبک#کشفدوزک#جعبک_طبیعت_گردی #طبیعت_گردی#کودک#بچه#بازی_طبیعت

16 تیر 1400 12:20:05

7 بازدید

جعبک

‌ راهنمای بازی با دون‌دونک😁‌ زیر اندازی بزرگ پهن کرده. کودک را به سمت نقطه‌ی مرکزی زیرانداز(با فاصله‌ی مساوی از طول و عرض😒دیدید که میرن اون مرز بین زیر انداز و فرش می شینن) هدایت کنید. دون‌دونک را باز کرده و تمام ابزار ها را مثل آش داخل ظرف بریزید. بازی شما آماده‌ی سرو می باشد. کودک را به حال خود رها کرده، روی مبل لم بدهید و در اینستا بچرخید ‌و چای بنوشید.‌ ‌ ‌ ستاد آزاد سازی مادران جعبک😁‌ ‌ ‌ ‌ #دیدم_که_میگم #چگونه_کودک_را_سه_دقیقه_بیشتر_سرگرم_کنیم #جعبک_نگو_بلا_بگو #دون_دونک#بازی_سرخود

12 آبان 1399 11:13:44

3 بازدید

جعبک

‌ ‌ این شما و این هم جعبک جُنبانک‌😎😍 یه جعبک که نمیشه باهاش نشست...‌ برای بچه‌هایی که عاشق دویدن و پریدن و از دیوار راست بالا رفتنند.‌ ‌بریم به جنگ قرنطینه‌ و کرونایی که بچه‌ها رو خونه‌نشین کرده و باعث شده هر روز کمتر از دیروز تحرک داشته باشند. ‌ ‌ فردا مفصل درمورد جُنبانک براتون می‌گیم.‌ عجالتا استوری هامونو ببینید. یا یه سری به هایلایت جُنبانک بزنید.🤩 #جعبک_جان #جُنبانک#جعبک_جُنبانک #بازی_حرکتی #بازی#ایده

30 اردیبهشت 1399 18:29:54

5 بازدید

جعبک

حتما هممون بارها چهره پر از خشم و دستای گره کرده بچه هامون رو دیدیم و دست و پامون رو گم کردیم. گاهی میشه فقط با یه بازی این موقعیت پر فشار رو آروم کرد. خوبه بدونیم فعالیت و جنب و جوش یکی از سالم ترین راه های کنترل خشمه. جنبانک با کلی بازی حرکتی بستری رو برای این جور بازی ها فراهم میکنه. برای آروم کردن کوچولوی عصبانیتون روی جنبانک هم حساب کنین.

12 آذر 1400 13:00:00

132 بازدید

ادمین جعبک

0

0

‌🌿 ‌ پیراهن زردش را مرتب کرده بود. تازه درد زایمان رخت بسته بود. دردانه را گذاشته بود توی گهواره. پتوی سبز را که لابد روزها، منتظر، بوییده بود و به سینه چسبانده بود، روی گلش انداخته بود. عمه حکیمه وارد اتاق شد. دستی به سر دستمال بستهٔ نرجس کشید. نرجس حتما لبخند زد و گهواره را نگاه کرد. عمه حکیمه گل کوچک را بلند کرد. خواست ببوسدش. بوی خوشش قلب عمه را به تپش انداخت. نرجس را نگاه کرد. نرجس لابد سر تکان داد که توی دل من همین خبرهاست... بابا صدا زد پسرم را بیاور عمه... نوشته اند پسر پدر را که دیده به حرف آمده از بس پدر مرد بوده. از بس چشم هاش آدم را به حرف می آورده... بابا گل نرجس را به او سپرده و گفته پسرم تو را به کسی می سپارم که مادرموسی فرزندش را به او سپرده....‌ نرجس قلبش تاپ تاپ کرده‌ لابد اشک تا پشت چشم هاش آمده‌ لابد باورش نشده که چطور می شود این پدر را و این پسر را دوست نداشت و دشمنشان شد.. ‌ چطور می شود بخاطر این ها آسمان و زمین را بهم نزد... دریا ها و دشت ها را مثل او طی نکرد... ‌ سرش را انداخته پایین...‌ لابد خیال پردازی کرده که حالا آسمان گهواره ات پسرم... آن ابر تپل نرم بالش زیر سرت...‌ لابد برایش لالایی ها خوانده و منتظر وعدهٔ بعدی شیرش شده...‌ ‌ تولدتان مبارک آقا‌ مبارک نرجس... ‌ و مبارک ما مادر ها که می دانیم توی دل نرجس وقتی بویتان کشیده چه خبرها که نشده...‌ بویتان را به کوی ما مادرها بفرستید ...‌ ‌ ‌ ‌ #نیمه_شعبان_۱۳۹۹ #جعبک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

جعبک

ادمین جعبک

0

0

‌🌿 ‌ پیراهن زردش را مرتب کرده بود. تازه درد زایمان رخت بسته بود. دردانه را گذاشته بود توی گهواره. پتوی سبز را که لابد روزها، منتظر، بوییده بود و به سینه چسبانده بود، روی گلش انداخته بود. عمه حکیمه وارد اتاق شد. دستی به سر دستمال بستهٔ نرجس کشید. نرجس حتما لبخند زد و گهواره را نگاه کرد. عمه حکیمه گل کوچک را بلند کرد. خواست ببوسدش. بوی خوشش قلب عمه را به تپش انداخت. نرجس را نگاه کرد. نرجس لابد سر تکان داد که توی دل من همین خبرهاست... بابا صدا زد پسرم را بیاور عمه... نوشته اند پسر پدر را که دیده به حرف آمده از بس پدر مرد بوده. از بس چشم هاش آدم را به حرف می آورده... بابا گل نرجس را به او سپرده و گفته پسرم تو را به کسی می سپارم که مادرموسی فرزندش را به او سپرده....‌ نرجس قلبش تاپ تاپ کرده‌ لابد اشک تا پشت چشم هاش آمده‌ لابد باورش نشده که چطور می شود این پدر را و این پسر را دوست نداشت و دشمنشان شد.. ‌ چطور می شود بخاطر این ها آسمان و زمین را بهم نزد... دریا ها و دشت ها را مثل او طی نکرد... ‌ سرش را انداخته پایین...‌ لابد خیال پردازی کرده که حالا آسمان گهواره ات پسرم... آن ابر تپل نرم بالش زیر سرت...‌ لابد برایش لالایی ها خوانده و منتظر وعدهٔ بعدی شیرش شده...‌ ‌ تولدتان مبارک آقا‌ مبارک نرجس... ‌ و مبارک ما مادر ها که می دانیم توی دل نرجس وقتی بویتان کشیده چه خبرها که نشده...‌ بویتان را به کوی ما مادرها بفرستید ...‌ ‌ ‌ ‌ #نیمه_شعبان_۱۳۹۹ #جعبک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن