هرروز صبح وقتی خورشید خانم طلوع می‌کرد، از قفسه‌ی بالایی داخل آشپزخانه صداهایی می‌آمد... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. (با صدای خانم مریم نشیبا، تولید شده توسط ایران صدا)

ساحل خانم دختر کوچولوی باهوش و بازیگوشی بود که هرچیزی رو که دوستاش داشتند، دوست داشت که خودش هم داشته باشه... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. (با صدای خانم مریم نشیبا، تولید شده توسط ایران صدا)

علی کوچولوی قصه‌ی ما زود از خواب بیدار شده بود تا با پدر و مادرش به خانه‌ی عمو احمد بروند... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. (با صدای خانم مریم نشیبا، تولید شده توسط ایران صدا)

چندوقتی بود که باربد کوچولو سردرد و سرگیجه داشت و چشم‌هاش خیلی درد می‌کرد... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. (با صدای خانم مریم نشیبا، تولید شده توسط ایران صدا)

مینا خانم قصه‌ی ما هروقت با بابا و مامانش می‌رفت مهمانی، با دختر صاحب‌خانه بازی می‌کرد... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. (با صدای خانم مریم نشیبا، تولید شده توسط ایران صدا)

در یک جنگل زیبا بابا خرسه و مامان خرسه به همراه بچه‌شون، خرس کوچولوی قهوه‌ای، زندگی می‌کردند.... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید (با صدای خانم مریم نشیبا، تولید شده توسط ایران صدا)

داستان جالب کودکانه «کشاورز پیر» تولید شده توسط ایران صدا «پیر مرد زحمت کش و مهربانی در روستا با همسر و هفت دخترش زندگی می کرد. او یک زمین کوچک داشت که هر بار در آن چیزی می کاشت...» تقدیم به بچه های خوب و نازنین

داستان جالب کودکانه «کبوتران و عقاب» تولید شده توسط ایران صدا «قصه درباره همکاری چند تا پرنده با هم است. در این داستان کبوتر مهربان و دانا چندین فرزند دارد که منتظر است فرزندانش زودتر بزرگ بشوند ولی...» تقدیم به بچه های خوب و نازنین

داستان زیبای کودکانه «بزغاله کوچولو» تولید شده توسط ایران صدا « بزغاله کوچولویی که تازه متولد شده بود شروع کرد به مکیدن شیر از مادرش. وقتی کاملا سیر شد رو کرد به مادرش و گفت که اینها چی هست که در سر شما هست؟» تقدیم به بچه های خوب و نازنین