پست های مشابه
childrenbooks_ir
نظرتون چیه؟ 🙁😅 . . . . #دهه_شصت #دهه_شصتی #قدیما #خاطرات #یادش_بخیر
25 بهمن 1400 09:33:27
1 بازدید
childrenbooks_ir
کتاب" کتی وسایلش را جمع میکند" نویسنده: تاکه ای‌شی‌تارو برای گروه سنی الف و ب نشر قدیانی عزیزان مجموعه کتاب‌های کتی رو میتونین از واحد فروشمون @ketaboo_online خریداری کنید . . . #الف_چیلدرن_بوکز #ب_چیلدرن_بوکز #کیتی #کتی #کتاب #کودک #کتابکودک #کتابخوانی #مهارتهای_زندگی #آموزش_کودک #قصه
28 دی 1400 14:33:51
1 بازدید
childrenbooks_ir
پایان کتاب #تخیلی 😍 💃💃💃💃💃 عنوان :من دختری کوچک بودم پديدآورنده :آکال ،آیتول - مترجم : محمدرضا مهرافزا تصويرگر :آیدا کانتال ناشر :تهران : اندیشه فرزانگان داستان اجتماعی سال انتشار :1387 💃💃💃💃💃 #الف_چیلدرن_بوکز #چیلدرن_بوکز #کتابخوانی_مجازی #کتاب_خوانی #قصه_تایم #داستان_کوتاه #داستان_شب
14 مهر 1399 09:30:13
0 بازدید
childrenbooks_ir
سلام.... قسمت دوم و پایان کتاب 🐟🐟🐟🐟🐟 عنوان :خوش به حال ماهیها پديدآورنده :رحماندوست، مصطفی؛ افسانه شعبان نژاد و دیگران تصويرگر :فریبا افلاطون ناشر :تهران: کتاب های قاصدک برای دانش آموزان دوره دبستان 🐟🐟🐟🐟🐟 کسی این کتابو داشته؟ 😊🥰 #ب_چیلدرن_بوکز #ج_چیلدرن_بوکز #چیلدرن_بوکز_نوستالژی #کتابخوانی_مجازی #کتابخوانی #کتاب_خوب #کتابخانه_مجازی #داستان_شب #داستانهای_پندآموز #داستان_قدیمی #قصه_خوانی #قصه_گویی
23 مرداد 1399 06:28:02
0 بازدید
childrenbooks_ir
قسمت اول کتاب #ج_چیلدرن_بوکز 😍 🐀🐀🐀🐀🐀 عنوان :دوستی اسب و گربه پديدآورنده :رودمن ترجمه :محمدرضا سلیمانی ناشر :تهران : کوروش سال انتشار :1362 🐀🐀🐀🐀🐀 #ج_چیلدرن_بوکز #کتاب_خوانی #کتابخوانی_مجازی #قصه_خوانی #قصه_گویی #قصه_تایم #داستان_شب #کتاب_بخوانیم #کتابخانه
28 شهریور 1399 11:33:22
0 بازدید
childrenbooks_ir
پدر و مادرهای عزیز بیاین اجازه بدیم بچه‌هامون بچگی کنن...
04 مرداد 1401 10:34:01
10 بازدید
باقری
0
0
کنار پنجره ی ایوان ، روی طاقچه گلدان بود درخت سیب ، بهار که میشد صدایم میکرد سایه اش را می گویم همان جایی که استکان و قوری برای چای خوردن بود مادربزرگ یادت هست ؟ دلم همیشه برای قصه های شیرینت تنگ میشد حالِ تو هم بد می شد اگر حالِ دلم بد می شد بهار که می آمد ، حوضِ ماهی ها چه خوش رنگ میشد اصلا تمام خوشبختی ها درونِ خانه ی تو جمع میشد مادربزرگ یادت هست ؟ با خندیدنت چینیِ شکسته ی دلم بند میشد دستِ خودم نبود ؛ می مردم اگر یک مو از سرت کم میشد بهار که می آمد می گفتی : دختری زیبا درونِ کوچه ها قدم می زند بهار را می گفتی … وقتی تمامِ درختان به شوقِ دیدنش شکوفه می دهند ! یادت هست ؟ . به این کلیپ میشه ساعتها خیره شد 🥺🥺 . . . . #نوستالژی_چیلدرن_بوکز #نوستالوژیک #نوستالژیک #نوستالژی #قدیما #یادش_بخیر