chamran_kids
دنبال کننده
10
پست
765
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
🏃 اگر هر روز هم پارک بروند، خسته نمی شوند... حق هم دارند در خانه اگر بخواهند بدوند یا به اسباب و وسایل خانه می خورند یا همسایه ی پایینی اعتراض می کند. آب بازی و خاک بازی هم که اصلا صحبتش را نکنیم... پارک هم اگر نروند پس کجا بازی کنند؟ تجربه کنند؟ کودکی کنند؟ #پارک_طناب #پنج_ساله_ها #اردو #حسینیه_کودک_شهید_چمران #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
23 اردیبهشت 1398 08:25:12
0 بازدید
chamran_kids
. روز مادر امسال پر از تبریک های متفاوت و جالب بچه ها به مادر ها بود... مثلا تو این فیلم پسرهای کلاس چهارمی باهم دیگه برای مادرهای عزیز شعر خوندن و گفتن که چقدر دوستشون دارن...👆❤️😇 . پ.ن:تو این روزهایی که گذشت ما یکی از مامان های عزیز چمرانی رو از دست دادیم...لطفا برای شادی و آرامش روحشون فاتحه ای قرائت کنید🙏😔 . #روز_مادر #روز_مادر_مبارک #هدیه_روز_مادر #شعرخوانی#کلاس_چهارمی_ها #هدیه#شعر #مادران_چمرانی #پسران_چمرانی
15 بهمن 1399 16:32:35
1 بازدید
chamran_kids
🎊 💡 می تونیم در شب ولادت پیامبر اکرم ص، بچه ها رو با یه قصه در مورد مهربانی ایشون خوشحال کنیم. 🍎باغ میوه و مهربانی پیامبر🍎 ✅ این داستان برای کودکان بالای پنج سال مناسب می باشد. یکی بود، یکی نبود. یه خواهر و برادر بودند که در یک خانه ی قشنگ و کوچک زندگی می کردند. خانه شان یک حیاط داشت. که بچه ها در آن بازی می کردند. یک درخت خرما از دیوار های کنار حیاط، داخل خانه شان آمده بود. بچه ها هر روز از دیوار بالا می رفتند و با خوشحالی کلی خرما از آن درخت می چیدند و می خوردند. یک روز آقای همسایه که خیلی بد اخلاق بود، به خانه ی آنها آمد. با عصبانیت به بابا گفت: بچه های تو همه ی خرماهای منو خوردن. باید کل پولش رو بدی. بابا گفت: آخه من که پول ندارم. همسایه گفت: من نمیدونم. باید پولش رو جور کنی و به من بدی. بابا خیلی ناراحت شد. پیش یک آقای مهربانی رفت که از آن کمک بخواهد. اسم آن آقای مهربان، حضرت محمد (ص) بود. بابا کل ماجرا را تعریف کرد. حضرت محمد (ص) که خیلی مهربان بود، رفت و با آقای همسایه صحبت کند تا راضی شود. ولی آقای همسایه راضی نشد. حضرت محمد (ص) گفت: من همه ی باغت رو میخرم. آقای همسایه خوشحال شد و قبول کرد. حضرت محمد (ص) هم، کل باغ را به بابا بخشید. بچه ها هم خیلی خوشحال شدند. از آن روز به بعد کلی درآن باغ بزرگ بازی کردند. #عیدتون_مبارک #قصه #قصه_کودکانه #قصه_مذهبی #پیامبر #مذهبی #کودک #هفده_ربیع #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
23 آبان 1398 17:21:48
0 بازدید
chamran_kids
قالبهای ذهنی همان چارچوبها و اصولی هستند که در ما شکل گرفتهاند و مدل زندگی و رفتار ما درون آنها تعریف میشود. این چارچوبها از دوران کودکی و بهمرور در خلال تربیت در ما ایجاد میشود. مثلا مادر من به تمیزی حساس است و من در گذر زمان قالبهایی پیدا میکنم از این جنس که خانه باید هر روز جارو شود، همیشه سینک خالی بماند و... . حالا که بچهدار شدهام میبینم چرا وقت نمیکنم با فرزندم بازی کنم چون بیشتر زمان من بابت کارهایی میرود که در ذهنم هست روزانه انجام بدهم. یا اینکه به پاگذاشتن روی بالش حساسیم و اجازه نمیدهیم فرزندمان روی بالشها راه برود و هزاران مثال ریز که هرکدام مانعی بر سر راه تربیت فرزندمان میشوند. خوب است بعد از فرزنددارشدن قالبهای ذهنیمان را برای خودمان لیست کنیم و سعی کنیم قالبهای آسیبزننده را تغییر بدهیم. قالبهای آسیبزننده کدام است؟ آنهایی که مانع انعطاف ما میشوند. همانهایی که باید با خودم کلنجار بروم یکی یکی آنها را تغییر بدهم و با زندگی امروزم تطبیق بدهم. شناختن قالبها، یادداشت کردنشان و برنامهریزی آهسته برای برطرفکردن یکی یکی آنها، قطعا بزرگترین کمک ما به خودمان است. وقتی تحت هر شرایطی نتوانستیم رفتار خودمان را عوض کنیم، خوب است تلنگری به خودمان بزنیم که این قالب ذهنی، کجای راه ما را سد کرده و چقدر دارد به زندگی من آسیب میزند. #چمرانی_ها #تربیت_فرزند #نکته_تربیتی #والدگری
28 اردیبهشت 1399 18:21:02
0 بازدید
chamran_kids
❤ می توانستند عروسک هایشان را به حسینیه کودک بیاورند. از اول صبح، عروسک را محکم بغل کرده و دوست نداشت کسی به او دست بزند. وقت پروژه، قرار شد برای عروسک ها لباس بدوزند. با دقت پارچه را انتخاب کرد، آن را برید و مشغول دوخت و دوز شد. برای بازی به حیاط نرفت و می گفت: سرد است، عروسکم یخ می کند... موقع ناهار، چشمش به عروسکش بود تا غذا رویش نریزد. آخرای روز بود که گفت: خاله من دیگه عروسکم رو نمیارم...همش باید مواظبش باشم... قصهی مادری های کوچک ... روزتون مبارک ❤ #روز_مادر #چمرانی_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
07 اسفند 1397 06:11:41
0 بازدید
chamran_kids
دیگه وقتشه مدرسه ی خوب رو بشناسیم‼️🤔 . خیلی از ما بزرگترها تصاویر تکراری از مدرسه داریم و فکر میکنیم همینکه بچه ها پشت میز و نیمکت بشینند، با هر شیوه ای درس هارو از بر بشن و آخر سال هم یه کارنامه پر از ۲۰ تحویلمون بدن، تو مدرسه ی خوبی تحصیل و رشد کردند اما....❗ . از نظر ما مدرسه ی مطلوب و خوب جایی هست که ... . ورق بزنید و بخونید 😊👆🏻 . ⭕ این پست رو ذخیره کنید وبرای والدین بفرستید، شاید برای انتخاب مدرسه به این معیارها نیاز داشته باشن😇 ⁉️اگه مدرسه ای با این ملاک ها میشناسید در کامنت معرفی کنید تا همه باهم بشناسیمشون🤗 . #مدرسه #مدرسه_خوب #مدرسه_مطلوب #ثبت_نام_مدرسه #ملاک_مدرسه_خوب#آموزش_پروژه_محور#آموزش_چند_بعدی #برنامه_انعطاف_پذیر#تسهیلگر #معلم_آگاه
30 دی 1400 12:24:36
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
سرزمینی بود به اسم گِل آباد...😇 . گِل آباد جایی بود که همه چیزاش از گِل بود، بین بچه های گل آباد، پسری حسابی شیطون و کنجکاو بود. هر کاری و هر حرفی که بهش میزدنند، می گفت: چرا؟؟؟؟ اینقدر این بچه چرا،چرا می کرد که اسمش رو گذاشته بودند چراگو.🧐❓❓ . بیرون از سرزمین گِل آباد، پیرمردی بود ،که ظرف های سفالی خیلی قشنگی می ساخت. همه خیلی او را دوست داشتند، چون فکر می کردند که راز گل هارو میدونه... . و اما یه روزی ماجراهایی پیش میاد که پسر چراگو به شاگردی پیرمرد دانا در میاد...🤔👆 . پ.ن: اگر دلتون میخواد بقیه ی قسمت های گل آباد رو ببینید، به آپارات چمرانی ها سربزنید😊 . #دهه_فجر_مبارک🇮🇷 #دهه_فجر #گِل_آباد #داستان#قصه#قصه_کودکانه #داستان_کودک