پست های مشابه

aliyeh.heybatii

#نوجوان#نوجوانان #نوجوانی_بلوغ #سرکشی_نوجوان #نافرمانی#مدیریت_رفتار_نوجوان#درک_نوجوان#فرزندپروری_نوجوان#تعارضات_بین_فردی #خانواده#مشاوره#درمان#آموزش#تربیت#فرزندپروری_مثبت #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #بیرجند

06 بهمن 1399 06:30:35

0 بازدید

aliyeh.heybatii

. این ۵ نکته #اندام_های_خصوصی_کودک #مالکیت_بدن #نه_گفتن #بیان_راز_بد #صحبت_با_والدین(فرد مورد اعتماد) رو همین امروز بهشون آموزش بدید در قالب داستان یا بازی هم میتونید یاد بدید و اگه قبل آموزش دادید مرور کنید . با این گفتگوی ساده تا حد زیادی بچه ها رو از آسیب جنسی در امان نگه دارید. #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #تربیت_فرزند #تربیت_جنسی_کودک #فرزندپروری_مثبت #فرزند_پروری #دختر#پسر #والدین_آگاه #والدین_سمی

20 آبان 1399 06:53:55

2 بازدید

aliyeh.heybatii

ماشالله یادتون نره😉 #دنیای_کودک #تنبیه_کودک #تحقیر#توبیخ #داد_زدن_ممنوع #سرزنش_ممنوع#برادر_زاده_جانم

19 اسفند 1398 05:33:26

3 بازدید

aliyeh.heybatii

یادگار من برای دختری که پایش را به این دنیا باز کردم جواهراتم نیست عوضش تا دلت بخواهد برایش دفتر شعر کنار گذاشتم و حرف های مادر و دختری... به وقت تجربه کردن هر چیزی که کنارش هستم،پشت سرش... یک جوری مردم را جلویش در آغوش میگیرم که باور کند ابراز احساسات و آغوش و بوسه گناه کبیره نیست،معصیت نیست...یادش میدهم زن باشد ،عاشق موهایش باشد و حواسش به نپریدن گوشه ناخونش،ولی باید حواسش باشد که زن بودن با مستقل بودن هیچ منافاتی ندارد. یادش می دهم محکم باشد،به وقتش گریه کند به وقتش مثل یک کوه پشت خودش بیصدا خودش خودش را در آغوش بگیرد...میگوییم که باید کتاب بخواند ،فیلم ببینید ،موسیقی خوب گوش بدهد و به جرم دخترانگی خودش را بلند بلند خندیدین محروم نکند ، رو به رویش می ایستم ومی گویم که یک وقت هایی برای خواسته ات هر کاری باید بکنی،تا بشود داشته ...برای آن خواسته هایی که موقع فکر کردن به آن به قلبت تالاپ و تلوپ می کند هرکاری توانستی بکن... به او می‌گویم که دوست داشتن مردم ها را از زبانشان که نه از چشم هایشان بخواند از توجهی که می کنند و از اهمیتی که به او می‌دهند. یادش می دهم ماندن پای یک آدم رفته و حرام کردن خوشی برای خودش عاشقی کردن نیست... می گویم مردی که دوستت دارد تورا همینطوری که هستی می خواهد،بدون تغییر سایز و تغییر قیافه و عقیده ات... یادش می دهم زندگی فقط درس کتاب نیست،باید زنانگی یاد بگیردزنانه ناز کردن و زنانه محکم بودن... به او خواهم گفت که با همین دستان ظریفش میتواند دنیا را عوض کندو آرزوهایش را به دست بیاورد و همین ظریف شانه هایش می تواند تکیه گاه مردی باشد،همان مردی که پای همه چیزش ایستاده. حرف های زیادی دارم با دخترانم،وقتی می شود خیلی ها را برایش بگویم. عوضش تا دلت بخواهد برایش دست نوشته های مادر و دختری یادگار می‌گذارم به جای چیز های به درد نخور... #مادر#دختر#مادر_دختری #خاطرات #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #کودک#نوجوان

22 آبان 1400 18:19:02

3 بازدید

aliyeh.heybatii

#بهشت#مادر#پدر#خواهر#برادر#فرزند#همسر#معلم#دوست#زندگی#عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #مشاوره_تلفنی #روانشناسی_کودک #روانشناسی_نوجوان

27 اردیبهشت 1400 17:24:34

1 بازدید

aliyeh.heybatii

. #جای_خواب_کودک #جدا_کردن_اتاق_کودک #اتاق_کودک #تربیت_فرزند #کودک_نوجوان#فرزند_پروری#خواب_کودک #بیرجند#عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده

24 آبان 1399 15:11:12

0 بازدید

عالیه هیبتی

0

0

مادر دست دختر دانش‌آموزش را محکم کشید: «بذار برسیم خونه.» دختر گریه می‌کرد ملتمسانه مادر را نگاه می‌کرد. هی می‌گفت ببخشید. مقنعه‌اش روی شانه‌اش افتاده بود. صورت دخترک غرق اشک بود. حتی گفت غلط کردم. مادر بلندتر گفت: بذار برسیم خونه. هم‌مدرسه‌ای‌های دخترک که داشتند از مدرسه برمی‌گشتند خانه، نگاه می‌کردند و رد می‌شدند. کشاکش دختر و مادر ادامه داشت و‌ دور شدند. از ماجرایشان چیزی نفهمیدم. فقط چندثانیه بود و رد شدند. خیلی جا خوردم و به‌فکر فرو رفتم: اگر تلاش اصلی پدرومادرها و فعالان دلسوز کودکان است که برای دخترک «خانه» امن‌تر از خیابان باشد، یعنی الان مادر دارد برایش خیابان را امن‌تر می‌کند؟! خیابان برای دخترک امن‌تر بشود، به همین سادگی؟ خداخدا کند خانه نرسند؟ این یعنی دخترک بی‌پناه از حالا حس کند خیابان امن‌تر از خانه است؟ خیابان می‌تواند برایش چقدر امن باشد؟ اگر خانه آغوش امن دخترک نباشد. #مرتضی_توکلی #دختر#آرامش #خانواده #والدین_آگاه #تهدید_والدین #آغوش #آغوش_امن_پدر #آغوش_مادر #خوشبختی#طرحواره #خانه#خانه_ی_آرام #محبت_به_فرزند #فرزندپروری_مثبت #تربیت_صحیح_فرزند #آموزش_فرزند_پروری #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #بیرجند

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

aliyeh.heybatii

عالیه هیبتی

0

0

مادر دست دختر دانش‌آموزش را محکم کشید: «بذار برسیم خونه.» دختر گریه می‌کرد ملتمسانه مادر را نگاه می‌کرد. هی می‌گفت ببخشید. مقنعه‌اش روی شانه‌اش افتاده بود. صورت دخترک غرق اشک بود. حتی گفت غلط کردم. مادر بلندتر گفت: بذار برسیم خونه. هم‌مدرسه‌ای‌های دخترک که داشتند از مدرسه برمی‌گشتند خانه، نگاه می‌کردند و رد می‌شدند. کشاکش دختر و مادر ادامه داشت و‌ دور شدند. از ماجرایشان چیزی نفهمیدم. فقط چندثانیه بود و رد شدند. خیلی جا خوردم و به‌فکر فرو رفتم: اگر تلاش اصلی پدرومادرها و فعالان دلسوز کودکان است که برای دخترک «خانه» امن‌تر از خیابان باشد، یعنی الان مادر دارد برایش خیابان را امن‌تر می‌کند؟! خیابان برای دخترک امن‌تر بشود، به همین سادگی؟ خداخدا کند خانه نرسند؟ این یعنی دخترک بی‌پناه از حالا حس کند خیابان امن‌تر از خانه است؟ خیابان می‌تواند برایش چقدر امن باشد؟ اگر خانه آغوش امن دخترک نباشد. #مرتضی_توکلی #دختر#آرامش #خانواده #والدین_آگاه #تهدید_والدین #آغوش #آغوش_امن_پدر #آغوش_مادر #خوشبختی#طرحواره #خانه#خانه_ی_آرام #محبت_به_فرزند #فرزندپروری_مثبت #تربیت_صحیح_فرزند #آموزش_فرزند_پروری #عالیه_هیبتی_روانشناس_کودک_نوجوان_خانواده #بیرجند

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن