پست های مشابه
نظم مادرانه
امروز در مورد روتین ها و ردیابهای عادت صحبت میکنیم و اینکه چطور آنها را در برنامهریزی مون قرار بدیم تا اینجا دفتر برنامهریزی، شامل فهرست، آینده نگار، سال نگار، ماه نگار، هفته نگار و روز نگار بود. غیر از روز نگار و هفته نگار، شماره صفحه ی همه این موارد بالا، باید وارد فهرست بشه تا هر زمان که نیاز داشتین که برین سراغ هرکدوم و بهش نگاه بندازین، بتونین سریع پیداش کنید. همه ما یک سری کارهایی داریم که بهصورت روتین، روزانه یا هفتگی و یا با نظم خاصی انجام میدیم (یا دوست داریم که این روتین ها رو انجام بدیم) مثلاً هر روز ۱ برنامه نظافت منزل، مطالعه، ورزش، برنامه عبادی و… داریم. خب اینها هم میتونه از حالت کلی و بدون برنامه خارج بشه و نظم بگیره تا بهتر انجام بشه. چجوری؟ یک صفحه را به یک روتین اختصاص بدین. (من ترجیح میدم از آخر دفترم روتینها رو بنویسم که دسترسی بهشون برام سادهتر باشه. ولی میشه لابهلای صفحات ابتدای دفتر هم باشه و شماره صفحه رو وارد فهرست بکنین تا راحت پیداشون کنین) . عنوان رو بالای صفحه بنویسین و هر برنامهای برای اون روتین دارین رو در این صفحه وارد کنید. با مثال بریم جلو. مثلاً درمورد نظافت منزل که روتین ثابت هممونه، من یک برنامه ثابت هفتگی براش دارم و کارهای معمول رو بین روزها تقسیم کردم که کارها راحتتر انجام بشه و فشار کاری هر روز کمتر بشه. و یک برنامه ریزه کاری نظافت منزل، که هر آخر هفته یکی از اون لیست رو باید انجام بدم. (مثال در تصویر) حالا وقتی روز نگار را میخوام بنویسم به این صفحه مراجعه میکنم و کار امروز را وارد روزنگارم میکنم. مثال دوم درمورد روتین مطالعه ست. من روزانه ۳۰ دقیقه مطالعه آزاد دارم. پس یک سیر مطالعاتی بهصورت لیست برای خودم در نظر میگیرم و اینجا مینویسم. حالا برای نوشتن هفته نگار، کتابی که این هفته باید بخونم رو از این لیست انتخاب میکنم و تو اون باکسی که جلسه گذشته گفتم، وارد میکنم. یا برای اعمال عبادی، چلههایی که برای خودم در نظر گرفتم، قرارهای اخلاقی، ادعیه یا قرآنی که روزانه میخونم و… رو تو این صفحه وارد میکنم و بعد میتونم به نسبت زمانش، وارد ماه نگار یا هفته نگار یا روز نگار بکنم. *ردیاب عادت* مبحث دوم، بحث *ردیاب عادت* هست که به ما کمک میکنه تا روند و پیشرفت یک عادت و میزان پایبندی ما به اون رو پیگیری کنیم. اینجوری هم انگیزهمون بیشتر میشه، چون مدام پیشرفت کار بهصورت تصویری جلوی چشممونه. و هم میتونیم در انتهای دوره، یک ارزیابی خوب از روند کار داشتهباشیم. بسته به اینکه چه عادتی در نظرتونه، ردیاب عادت میتونه هفتهگی، ماهانه، چله و… باشد. ردیابهای هفتگی رو میتونین تو هفته نگار هم ثبت کنین، یا میتونین صفحه جداگانه براشون در نظر بگیرین. مقالات مختلفی روی این قضیه که یک رفتار بعد از چه مدت تبدیل به عادت میشه، کار کردن و عددهای مختلفی مثل ۷ روز، ۲۱ روز، ۳۰ روز ، ۴۰ روز یا ۱۰۰ روز توصیه شده. اما درهرصورت از نظر منابع دینی بعد از مثلاً چله گرفتن، باید عادت رو تا *یکسال* ادامه بدین تا در وجودتون ملکه بشه. برای کشیدن ردیاب عادت، کافیه به تعداد روزیکه میخواین اون کارو انجام بدین، خونه بکشین و هر روز بعد از انجام دادن، اون رو تیک بزنین. آخر دوره و بعد از اتمام، حتماً یک ارزیابی از میزان پایبندی، چرایی انجام نشدن، نقاط قوت و ضعف و… داشته باشید. خیلی طبیعیه که یک روزهایی نتونین کار موردنظر را انجام بدین. مهم اینه که دلیل رو پیدا کنین و سعی کنین مانع رو برطرف کنین و پرقدرت ادامه بدین.💪 دقت کنبن تعداد عاداتی که میخواین اضافه کنین نباید بیشتر از ۵ تا باشه. هرچقدر کمتر باشد، تمرکزتون و احتمال پایبندی تون بیشتر میشه
22 فروردین 1403 05:50:14
145 بازدید
نظم مادرانه
⭐ یه مرور کوتاه در مورد مطالب گذشته داشته باشیم ⭐ برنامه ریزی شامل ۲ بخش *محتوا و قالب* هست. *قالب برنامه* یعنی اینکه چه کاری رو در چه زمانی و مکانی انجام بدیم. عمدتا همه ما هنگام برنامه ریزی، روی قالب تمرکز داریم و فکر میکنیم مشکل مون از قالب برنامه هست. در حالی که *بخش مهم تر که ازش غافل میشیم، محتواست* . ما هم از ابتدای بحث سعی کردیم ابتدا به محتوا بپردازیم و در مورد مباحث *اهمیت زمان، رابطه دین و برنامه ریزی، برنامه ریزی چند بعدی و وجوه مختلف انسان و نقش نیاز و گرایش در برنامه ریزی* صحبت کردیم. 📜 🔆انسان موجودی دارای گرایشهای مختلف است، و حرکت او به سوی تحقق گرایشهای اوست، او مجبور به انتخاب است🧐 و برای انتخاب، ابزاری به نام *عقل* 🧠در اختیار دارد که * «میل به انتخاب برتر» * 🤩است. و ابزار دیگر هم * میل به آگاهی* ست.🤔 اگر بخواهیم عقل را دقیقتر معرفی کنیم، باید بگوییم: *میل* به انتخاب برتر. عقل میگوید *لذت بیشتر و ماندگارتر بهتر از لذت کمتر و ازبین رونده* است. 😇 عقل قدرتی در وجود ماست که این قدرت علیالقاعده *خودش هم یک گرایش* است، گرایشی که سلطان همۀ گرایشهاست.👑 عقل همیشه خواهان این است که میل برتر را انتخاب کنیم💯 و لذا این عقل، در وجود ما *دشمن* خواهد داشت.👿 یعنی گرایشهایی که عقل آنها را کنار میزند و انتخاب نمیکند، دشمن عقل خواهند شد. 👿 ✨پس درگیری عقل در وجود انسان با چیست؟ با *گرایشهای سطحی* است که اسم آن را *«هوی»* میگذاریم.😋 «هوی» هر گرایشی است که انسان را سقوط میدهد و پایین میکشد.😔 ✨*میل به آگاهی ابزار دیگر انتخاب* از سوی دیگر، *علم و آگاهی* سبب میشود که عقل شروع به رشد و نمو کند.🔝 (کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْل؛ دعوات راوندی/221)🤔 🤩چون عقل، میل به انتخاب برتر دارد ولی *مصادیق را نمیشناسد* ، لذا وقتی مصداقها را به او نشان میدهید، عقل کمکم به خودش میآید. همانطور که برای یک بچه باید فرصتهای تجربه کردن را فراهم کنیم تا عاقلتر شود.🍃 🌟 (امام حسین(ع): ذَرَأَ اللَّهُ الْعِلْمَ لِقَاحَ الْمَعْرِفَةِ وَ طُولَ التَّجَارِبِ زِیَادَةً فِی الْعَقْل؛ نزههالناظر/88)🌟 🔆 *«رنج» یعنی تأمین نشدن یک گرایش* 😓 ❌وقتی انسان برای ارضاء تمایلات خودش حرکت میکند،🚶♂طبیعتاً مجبور است برای رسیدن به برخی از تمایلات، برخی دیگر از تمایلات خود را ترک کند، کنار بزند، یا صرفنظر کند(تمایلات انسان با هم تعارض یا تزاحم دارند).⛔️ این ترک کردن یا نرسیدن به برخی از تمایلات، باعث رنج میشود.😢 🔆 *رنج یعنی اینکه من: یا به دوستداشتنیهای خودم نرسیدهام، یا دوستداشتنیهایی که داشتهام را از دست دادهام و یا اینکه به دلیلی مجبور شدهام خودم از برخی دوستداشتنیهایم چشمپوشی کنم و آنها را کنار بگذارم. و همۀ اینها رنج است.* 👊 ❌گاهی اوقات رنج بدون اراده و اختیار انسان به او تحمیل میشود. یعنی انسان دوست داشتنی هایی دارد که در دسترس او نیستند؛ چه این دوستداشتنیها از اول بهصورت بالفعل بوده (مانند غرایز) و چه اینکه بعداً این دوست داشتنی ها را اکتساب کرده و پرورش داده است.😇 🔆 *«لذت» یعنی تأمین شدن یک گرایش* ❌در مقابل رنج، لذت است. «انسان موجودی است گرایشمند» و تأمین هر گرایشی لذت دارد، حتی تخیلِ تأمین هر گرایشی هم لذت دارد،🤩 حتی حرکت به سوی هر گرایشی هم لذت دارد.. پس بهطور *خلاصه* میتوان گفت: *انسان موجودی گرایشمند است و ابزار انتخاب بین گرایشهای خودش را دارد(عقل) 🧐 و در راه تأمین گرایشهایش به «رنج»ها😢 و «لذت»هایی😍 میرسد. این رنجها و لذتها، تعیینکنندهترین عامل در حیات بشر هستند.🍃 🌟رنج و لذت، در واقع چیزی جز گرایش نیست؛ تأمین شدن گرایش یعنی لذت و تأمین نشدن گرایش یعنی رنج.* 🔆حالا سوالی که مطرح میشود:🧐 *«آیا انسان میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»* 😳 بله، میتواند. «انسان *چگونه* میتواند گرایشهای خودش را تغییر دهد؟»🤔 ❌اگر بخواهیم یک گرایش را *تقویت* کنیم، در «سه حیطه» باید کار کنیم: *«بهکار گیری علم و آگاهی مرتبط📗+ تقویت گرایشهای همسو💪 + تضعیف گرایشهای مخالف»*👊 🔺با اینها یک مثلث تشکیل دهیم و آن را در جهت تقویت گرایش مورد نظر، بهکار گیریم. 💪یعنی *گرایشهای همسو را تقویت* کنیم و *گرایشهای مخالف را تضعیف* کنیم و در این میان، از آگاهی نیز به درستی استفاده کنیم.🍃 در اینجا *آگاهی* یک نقش ویژه هم در *«تعیین مصداق برای گرایشها»* دارد.👤 🌟برای تضعیف یک گرایش بد نیز شبیه همین کار را باید انجام داد. مثلاً اگر میخواهید خساست🤑 را در کسی از بین ببرید، نگاه کنید ببینید چه گرایشهای خوبی دارد؟ ❌سعی کنید آن گرایشهای خوب را تقویت کنید، چون تقویت گرایشهای خوبی که دارد برایش آسانتر از مقابله با این گرایش بد است. وقتی گرایشهای خوب را تقویت کنید، کمکم این گرایش بدش هم ضعیف میشود. 🔆وجود گرایشهای پیدا و پنهان در انسان، تغییر و تقویت گرایشها را ضروری میکند.💯 🌘*پنهان بودن برخی از گرایشها* موجب میشود که ما یک عملیاتی را انجام دهیم به نام *«بهفعلیت رساندن گرایشهای پنهان»*🌕 و *«عملیات تقویت گرایشها»* 🌔 ✨وقتی بخواهیم گرایشهای پنهان -که لذتش دیرتر میرسد-⏰ را بیدار و فعال کنیم،😴 ❌ یکمقدار باید از لذت گرایشهای بالفعل، صرفنظر کنیم. این همان چیزی است که تحت عنوان *«مخالفت با هوای نفس»* 🚫 از آن یاد میشود و طبق روایات ما این نظام دین یا نخِ تسبیح دین است📿 🌟(امیرالمؤمنین(ع): نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین، مخالفت با هوای نفس است. غررالحکم/9981)🌟 🔆پس تعریف ما از زندگی این است: *«زندگی یعنی مدیریت گرایشها»* ❌ این مدیریت گرایشها دو معنا دارد: 1. تغییر گرایشها ❎ 2. تحقق و پاسخ دادن به گرایشها✅ ✨تغییر گرایشها در وجود انسان اجتنابناپذیر است. اینکه در روایت میفرماید: «أَکْرِهْ نَفْسَکَ عَلَى الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیْهَا»(غررالحکم/2477) منظور همین اجتنابناپذیر بودن است.🍃 ✨ یعنی اگر ما خودمان سعی نکنیم گرایشهای خودتان را تغییر دهیم، بهطور طبیعی این تغییر گرایشها در ما اتفاق میافتد(منتها این تغییر طبیعی، برایمان مفید نخواهد بود)😥 ✨کسانی که میگویند: ما نمیخواهیم گرایشهای خود را مدیریت کنیم، وقتی در *تزاحمها و تعارضهای بین گرایشهای خودشان* گرفتار میشوند،🤔😥 واقعاً بیچاره میشوند و بههر حال مجبور خواهند بود *«با امیال و هوای نفس خود مبارزه کنند»* و مجبورند رنجی که در حذف برخی از گرایشها وجود دارد را تحمل کنند. 😓 یعنی انسانهای هرزه هم این رنج را میکِشند،🔞 چون *اساساً زندگی انسان طوری طراحی شده که او مجبور است با برخی از دوستداشتنیهای خودش مخالفت کند، چه دیندار باشد و چه بیدین.*❗️ ❌حتی اگر کسی عقلش را هم تعطیل کند و هواپرستِ مطلق شود، باز هم بین اهواء نفسانی خودش باید انتخاب کند و در نتیجه یک طرف این انتخاب رنج میآورد و طرف دیگر، لذت میآورد. اما رنج را نمیتوان حذف کرد.🤷♂ ❓«آیا این مدیریت گرایشها، نیاز به برنامه ندارد؟» خب معلوم است که نیاز به برنامه دارد،🤓 این برنامه باید به او بگوید: «کدام گرایش خود را ترجیح بده و کدام را کنار بگذار؟» ✅ 🌟*دین، برنامه ای برای مدیریت گرایش هاست* انشالله جلسات آینده بیشتر در موردش صحبت میکنیم....🍃 📜تکلیف جلسه ششم📜 طبق مباحث هفته گذشته و این هفته در مورد نیازها و گرایش های حقیقی و کاذب، روی یک کاغذ، ۱. فعالیت هایی که در حال انجامش هستین، ۲. فعالیت هایی که باید انجام بدین، و ۳. فعالیت هایی که دوست دارین انجام بدین رو بنویسین و برای هرکدوم بررسی کنین که براساس چه نیاز و گرایشی هست؟ آیا براساس گرایش و نیاز حقیقی هست یا کاذب؟ برای هر فعالیت بپرسین چرا ؟ و انقدر این چرا رو تکرار کنین و بهش جواب بدین که از همه جنبه ها و زوایا مسئله براتون باز بشه.
11 فروردین 1403 21:01:08
51 بازدید
نظم مادرانه
(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامههای زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامهها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمیدارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایشهای غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا میکند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک میشوند و به سادگی نمیتوان آنها را تجربه کرد. اما این گرایشها در وجود انسان *عمیقتر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژهای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب میکند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم میآید. اما عقلم به من میگوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور میدهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم میآید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قویتر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊
11 فروردین 1403 20:51:15
50 بازدید
نظم مادرانه
کی تا حالا این جمله رو نگفته؟ : "نفهمیدم کی روزم شب شد. کار خاصی هم نکردم ها... " 🤔☹ بعلله... عوامل زیادی هستند که زمان های ما رو می دزدن و ما بهشون بی توجهیم.🥷 اینجا با هم اون ها رو بررسی میکنیم: ۱. *بی نظمی و بی برنامگی* :🗓 اولین عامل، خود بی برنامگی هست. وقتی برنامه مشخص و از پیش تعیین شده برای روزمون نداریم، و بر اساس "هرچه پیش آید، خوش آید" جلو بریم، زمان های مفیدمون به راحتی صرف کارهای بی اهمیت میشه و از کارهای مهم باز می مونیم. 🗝 ۲. *عادت های غلط* : مثل خواب زیاد و بد موقع😴 و ... (شما چند مورد مثال بزنین) ۳. *فضای مجازی، تلویزیون، تلفن و موبایل* :💻📱📻☎️ شاید در عصر مدرن، مهم ترین سارقان زمان، همین ها هستن. مهارت مدیریت استفاده از این امکانات برای مدیریت زمان بسیار مهمه. ۴. *رویاپردازی و هدف گذاری های غیر واقعی و نادرست* : 📈 قبلا در مورد هدف گذاری صحبت کرده بودیم. گاهی انتخاب هدف اشتباه، ما رو در مسیر اشتباهی میندازه که حتی سال ها برای جبران اون زمان از دست میدیم. ⏳ ۵. *ضعف در تصمیم گیری* : بسیاری از ما فوبیای تصمیم گیری داریم 😩و از کنار گذاشتن گزینه های نامناسب یا انتخاب سریع و به موقع گزینه های مناسب، میترسیم. حتی ترجیح میدیم همه گزینه ها رو با هم انتخاب کنیم😐 که بدلیل محدودیت هایی که داریم، به هیچ کدوم به طور کامل نمی رسیم.🤦🏻♀️ ۶. *ضعف در مهارت حل مسئله* : 🤯 گاهی اوقات در اثر یک تصمیم اشتباه مسیر رو اشتباه انتخاب کردیم. حالا بهجای اینکه مسیر رو اصلاح کنیم، بهصورت موردی، مشکلهای کوچک را موقتاً برطرف میکنیم. 🪨 نتیجه این هست که زمانمون رو هم در این مسیر غلط و هم برای حل مشکلات این مسیر از دست میدیم. باید توانایی شناسایی مسئله و مشکل اصلی و حل آن را داشته باشیم. ☄ ۷. *عدم مشورت با افراد خبره* : 🤓🗣مشورت با افراد خبره به ما در هدفگذاری و انتخاب مسیر صحیح کمک میکنه و گاهی یک مشورت ساده خیلی ما رو جلو میندازه.🚀 ۸. *عدم استفاده از تجربه گذشته* : شنیدین میگن: "عاقل از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه" ؟🐉 اگر از تجربیات گذشته درس بگیریم تمام هزینههایی که در گذشته بهخاطر یک اشتباه یا انتخاب غلط پرداختیم، صرف انتخابهای درست آیندهمون میشه.💰💸
22 فروردین 1403 02:15:35
66 بازدید
نظم مادرانه
از این جلسه وارد قالبهای برنامهریزی میشیم و بهصورت عملی قسمتهای مختلف برنامهریزی رو با هم مرور و بررسی میکنیم تنها چیزی که نیاز داریم یک دفترچه ساده بههمراه یک خودکار یا مداد هست. دفتر برنامهریزی بهطورکلی پنج بخش اصلی داره که ابتدا اونها رو توضیح میدیم و بعد کمکم به جزئیات و ملحقات میپردازیم که هر بخش و برنامهریزی مون رو تکمیل میکنه . توجه داشته باشین که این قالب، صرفا یک *پیشنهاده* . هرکس براساس سلیقه و نیازش میتونه اون رو تغییر بده و قسمت هایی رو اضافه یا کم کنه. (منم همین کارو کردم و چند تا برنامه ریزی رو قاطی کردم از توش این در اومده 🤪) پنج بخش اصلی شامل: فهرست، آینده نگار(چشم انداز)، سال نگار، ماه نگار، و روز نگار من برای خودم *هفته نگار* رو هم اضافه کردم چون دوست دارم اول هفته یک دید کلی از هفته پیش رو داشته باشم. یادتونه تو بحث اهمیت زمان گفتیم ما هر چقدر زمان برای هر کاری خرج میکنیم، درواقع داریم جونمون و عمرمون رو فدای اون کار میکنیم. چون اون زمان از عمرمون دیگه برنمیگرده پس مهمه که برای تکتک لحظهها و کارهامون، هدف داشتهباشیم و اونها رو ارزشمند کنیم. پس برای زندگی موفق و پربارتر باید *هدفگذاری صحیح* داشتهباشیم. دو ضعف تو هدف گذاری وجود داره: یا اهدافی داریم که نمیدونیم چجوری عملیاتیش کنیم. یا اعمالی داریم که نمیدونیم با چه هدفی داریم انجامشون میدیم. که هردو به ضعف در هدف گذاری برمیگرده. بخش *آیندهنگر* برنامهریزی دقیقاً محل هدفگذاری کلی از زندگیه. یک *چشمانداز پنجساله یا دهساله* به انتخاب خودتون در این قسمت تدارک ببینید. تصور کنین پنج یا ده سال آینده دوست دارین در چه نقطهای باشین. *اهداف کلی* تون را بنویسید. ( اگر مبحث هدف و مقصد رو مرور کنیم در مورد اهداف اصلی و فرعی و کلی و جزئی صحبت کردیم.) حالا برای رسیدن به اون اهداف یک سری *اهداف جزئیتر* وجود داره که *پلههای نردبانی هستند که به اهداف کلی میرسند*. گفتیم مقاصد جزئی باید در خدمت مقاصد کلی باشند. این اهداف جزئیتر یکسری خصوصیات دارند که باید اونها رو برای هدفگذاری صحیح در نظر بگیریم: ۱) هدف *شفاف و مشخص* باشد. ۲) *قابلاندازهگیری* باشه. ۳) *قابلدستیابی و واقعبینانه* باشه. ۴) مشخص باشه *درچه زمانی* باید محقق بشه. ۵) ایجاد *انگیزه* بکنه. ۶) هدف، *مرتبط با خودتون، دغدغههای خودتون، و نیازهای خودتون* باشه. در پست بعد، هرکدوم رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم
22 فروردین 1403 05:09:48
81 بازدید
نظم مادرانه
جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامهریزی یعنی 👈 *چینش فعالیتهای زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامهای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت میکند.⭐👌 🕰 ما خیال میکنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه میگوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده میشود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش میکنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر میرود. تمرکز ذهن نداریم. میگویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمیرساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست میآید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨
11 فروردین 1403 18:07:06
43 بازدید
زهرا موسوی
0
1
قسمت هشتم: سارقان زمان(۲)
ادامه پست قبل: ۹. *عدم اولویتبندی کارها و پرداختن به کارهای غیرضروری* : ✨در مورد اهمیت اولویتبندی کارها قبلاً مفصلاً صحبت کردیم. وقتی اولویتبندی درست وجود نداشته باشه زمانمون صرف کارهای کماهمیت خواهد شد.🕢 ۱۰. *ترافیک و زمان های انتظار* :🚦 زمانهای مرده مثل ترافیک و یا زمانهایی که در مطب منتظر نشستیم رو میتونیم با مطالعه و کارهای مفید، زنده کنیم.📚 (در مورد زنده کردن زمان های مرده، قبلا صحبت کردیم) ۱۱. *اهمالکاری و کار امروز رو به فردا انداختن* :🥴 هر کاری باید سر موقع خودش انجام بشه گاهی به تعویق انداختن کارها باعث میشه در آینده برای انجام همون کار، مجبور باشیم زمان بیشتری صرف کنیم ⏰و استرس ناشی از باقی موندن اون کار، تمرکز ما را برای انجام کارهای دیگه هم از بین میبره. مثلا اگر ما هر وسیلهای رو همون موقع سر جاش قرار بدیم، 🧺در آخر روز با حجم وسیع بهمریختگی خونه مواجه نمیشیم و لازم نیست زمان زیاد و انرژی برای جمع و جور کردن بگذاریم.🧹 ۱۲. *بر عهده گرفتن کارها بدون داشتن تخصص* :👩🎓 گاهی پذیرفتن مسئولیتهایی که تخصصی در اون نداریم، باعث میشه مجبور باشیم برای انجام صحیح اونها، انرژی و زمان و هزینه بیشتری بپردازیم. ۱۳. *ضعف در هنر "نه گفتن" * :🤐 شاید شما هم ازجمله کسانی باشید که نمیتونن بهسادگی به دیگران "نه" بگویند و مجبورین قسمتی از زمان خودتون رو صرف کارهایی بکنید که تو رودربایستی پذیرفتین.😥 ۱۴. *تکرار کارها، وسواس و کمالطلبی* :🥇💯 کمالطلب ها برای هر کاری بیشاز زمان معمول وقت صرف میکنند. مثلاً برای ارسال یک نامه که پنج دقیقه طول میکشه، پنجبار اون رو میخونن و ویرایش میکنن و نهایتاً میبینن سی دقیقه گذشته و تازه هنوز از نتیجه راضی نیستن!✉😒 ۱۵. *ضعف در تفویض اختیار* :🤝 واگذار کردن کارها به دیگران از دو جهت باید مورد توجه قرار بگیره. بعضیها به دلیل همون کمالطلبی شون، هیچ کاری رو به فرد دیگه واگذار نمیکنن. چون معتقدن فقط خودشون میتونن اون کار رو درست انجام بدن.🤨 بعضی دیگه هم کار رو به شکل نامطلوبی به دیگران واگذار میکنند. (مثلاً به شخص نامناسب برای اون کار)🤤 . درنتیجه درنهایت، زحمتشون برای اصلاحِ دوباره اون، بیشتر هم میشه. هر دوی این موارد آسیبزاست. ۱۶. *ارتباط با افراد ناباب و تفریحات کاذب* :😈 ارتباط و همنشینی با افرادی که زمان برای اونها بیاهمیته، باعث مشغولیت به کارهای بیهوده و بیانگیزگی میشه. همچنین تفریح باید بهنحوی باشه که انرژی مورد نیاز برای کارهای مهم را به دست بیاریم وگرنه تفریح کاذب به حساب میاد.🥳 ۱۷. *ضعف در مدیریت انرژی* : 💥بیشتر ما در زمان برنامهریزی، تصور میکنیم باید تمام ساعات و لحظههامون، با حداکثر فشار کار کنیم 💪و هیچ زمانی برای استراحت در نظر نمیگیریم. بههمین دلیل اغلب نیمه دوم روز، دیگه انرژی مون تموم میشه و بقیه زمانمون از دست میره.🥱 📜تکلیف جلسه 📜 هفته گذشته خودتون رو مرور کنین و سارقان زمان و خصوصا شاه دزد زمان هاتون رو پیدا کنین. برآورد کنین در صورت کنار گذاشتن این عوامل، چقدر زمان خالی پیدا میکنین.