پست های مشابه
نظم مادرانه
*هفته نگار* برای همهمون خیلی پیش اومده که وقتی خواستیم یک هفتهی جدید رو شروع کنیم، کلی انگیزه داشتیم و کلی کار و فعالیت برای هفته مون در نظر گرفتیم. اما چون فقط ذهنی بود و ثبت نکرده بودیم، به اواسط هفته که رسیدیم دیگه کار از دستمون خارج شد و حس کردیم دیگه فایدهای نداره. نتیجه این شد که ۲-۳ روز آخر رو هم بدون برنامه و فعالیت خاصی گذراندیم. تا از شنبه ی بعد، دوباره شروع کنیم(همون شنبه معروف) این اهمیت هفته نگار رو مشخص میکنه و اگر قبلاز شروع هفته جدید، برنامه هفتگی کلی (قرارهای مهم، پروژههای مهم، وظایفی که حتما باید این هفته رسیدگی بشه و) و *یک دید کلی* از هفته پیش رو داشتهباشیم، دیگه سردرگم نمیشیم. *هفته نگار رو چطوری بنویسیم؟* خیلی ساده. مثل جدولهای هفتگی. با مراجعه به صفحه ماه نگارِ این ماه، *جلوی هر روز، وظایف و رویدادها* رو که لازمه مینویسیم. یک قسمت *یادداشت* هم برای *کارهایی که زمان مشخص نداره* ، در نظر میگیریم. مثلاً میدونم که این هفته باید کاری رو انجام بدم ولی محدودیتی برای اینکه دقیقاً تو کدوم روز باید انجام بشه ندارم پس پائین صفحه مینویسم و البته حواسم رو جمع میکنم که انجام دادنشون فراموش نشه. میتونین یک قسمت دلخواه هم برای *روتین ها* تون در نظر بگیرید. مثلاً من برنامه هر هفته م، مطالعه کتاب، گوش دادن یک صوت و یک قرار اخلاقی داره و برای هرکدوم یک لیست درست کردم که بهترتیب سراغشون برم. مثلاً لیست کتابهایی که میخوام امسال بخونم، از اون لیست کتابها، این هفته نوبت "کتاب زن و بازیابی هویت حقیقی" هست. اینرو تو باکس روتین ها مینویسم که تو برنامه روزانه که میخوام بنویسم، بدونم مشغول مطالعه کدوم کتاب هستم. این کمک میکنه که همه برنامه های هفته جلوی چشم و دسترسی راحت باشه. (بازهم تاکید میکنم همه این قسمتها پیشنهاده، شما هر جور که دوست دارین مناسب شخصیت و زندگیتون برنامهتون رو بنویسین.)
22 فروردین 1403 05:38:06
542 بازدید
نظم مادرانه
(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامههای زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامهها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمیدارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایشهای غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا میکند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک میشوند و به سادگی نمیتوان آنها را تجربه کرد. اما این گرایشها در وجود انسان *عمیقتر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژهای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب میکند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم میآید. اما عقلم به من میگوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور میدهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم میآید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قویتر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊
11 فروردین 1403 20:51:15
259 بازدید
نظم مادرانه
جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامهریزی یعنی 👈 *چینش فعالیتهای زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامهای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت میکند.⭐👌 🕰 ما خیال میکنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه میگوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده میشود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش میکنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر میرود. تمرکز ذهن نداریم. میگویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمیرساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست میآید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨
11 فروردین 1403 18:07:06
232 بازدید
نظم مادرانه
_ *عزم و اراده* _ از ویژگی های ما انسان ها، توانایی تصمیم گیری و عمل کردن به تصمیم ها ست. پس می توانیم پس از انتخاب کاری، خودمون رو نسبت به انجام دادن یا ندادن آن ملزم کنیم و برای تحقق خواسته هامون شرایط و لوازم ش رو فراهم کنیم. اما این فراهم شدن شرایط و لوازم، هم به خود ما بستگی دارد و هم به عوامل بیرونی. با تمام تلاش و همتی که فرد انجام میده ممکنه به خواسته هاش نرسه. به همین دلیل امیرالمومنین(ع) هنگامی که ازشون می پرسند: "پروردگارت را به چه وسیلهای شناختی؟" می فرمایند: *عرفت الله َبفسخ العزِم(العزائم) و َنقض الِهَمم* ؛ ّلما أن َهَممُت َفحاَل بینی و بیَن َهّمی و َعَزمُت فخالَف القضاُء عزمی علمُت أّن المدِّبَر غیری... بهوسیلهبههمخوردنتصمیمهاوشكستنهمتها،كهچونبهكاریهمتگماشتممیانمنوكارموردعلاقهامفاصلهایجادشدوچونتصمیمگرفتموقضایالهیبرخلافتصمیممنجاریشد،دانستم كه تدبیردیگریدركاراست. (خصال، ج۱، ص۳۳) پس ما برای تحقق خواسته هامون دو مرحله رو باید سپری کنیم: اول تصمیمگیری و دوم اجرا بیشتر صحبتهامون تا به این جا، در مورد قسمت اول بود. اما بحث امروزمون که در مورد عزم و اراده است، مربوط به بخش دوم، یعنی اجرای خواسته ها میشه.. حالا *معنی عزم* چیه؟ به *قصد قطعی برای انجام کاری* ، عزم میگن. *استمرار* در عزم، باعث تحقق عمل و پایداری در فعالیت ها میشه. از توجه به تعریف عزم، متوجه میشیم که موضوع عزم چقدر در برنامه ریزی اهمیت دارد. همانطور که در مباحث قبلی مون اشاره کردیم هر عمل و برنامه ای مرتبط با نوعی علم و آگاهی است. علمی که به مقصد و هدف داریم (که ممکنه کامل و درست یا ناقص و اشتباه باشد) پس بخش مهمی از نقص های ما در عمل و برنامه مون، مربوط به آگاهی های ماست. هرچقدر بتونیم پشتوانه عمل مون رو با علم قطعی تر (یقین)، محکم کنیم، به عمل و برنامه محکم تر و باثبات تری هم دست پیدا میکنیم. این آگاهی یقین می آورد و یقین هم انسان رو در انجام کار مصمم تر می کنه. برای هر فعلی که میخواهیم انجام بدیم، مراحلی وجود دارد: علم (به هدف) ⬅️ شوق و گرایش (به هدف) ⬅️ تشدید شدن این شوق (شوق موکد) ⬅️ عزم و اراده ⬅️ فعل تمام مراحل قبل از عزم، در نمودار بالا، بر روی تقویت عزم موثرند. ولی علت تامه عزم نیستند. موارد بسیاری هست که گرایش و شوق زیادی نسبت به یک هدف داریم، اما لزوماً این شوق باعث حرکت و عزم در ما نمیشه. اما قطعا موثره و می تونه باعث تقویت یا تضعیف آن بشه. حالا باهم ببینیم چه راه هایی برای تقویت عزم وجود داره؟ ۱. یکی از کارهایی که عزم و اراده را تقویت میکنه، *انجام عزم های کوچک* است. (یادتونه تو بحث مبارزه با نفس، در این مورد صحبت کردیم که مبارزه با نفس در موارد کوچک، که ساده تره، نفس رو ضعیف و انسان رو کمکم قوی میکنه تا بتونه مبارزه با نفس های بزرگتر رو انجام بده...) یک راه ساده اش *تاخیر نینداختن در کارهای خوب* است. (یا اگر توانایی انجامش رو نداریم لااقل نیت و تمنا ش رو داشته باشیم، که خودش تاثیرگذاره) و *پرهیز از کارهای بیهوده* است. امام علی (ع) می فرمایند: غَلَبَةُ الهَزلِ تُبطِلُ عَزيمَةَ الجِدِّ ؛ ... غلبه بيهودگى ، اهتمام و جديّت را نابود مى كند . (غرر الحکم، ص ۴۶۱) انجام این کارها نفس انسان رو برای انجام فعالیت های جدی و سخت تنبل میکنه ۲. راه دیگه، *بالا بردن قدرت دوراندیشی* در زندگی است. امام علی (ع) می فرمایند: مِن الحَزْمِ قُوّةُ العَزْمِ... قوت عزم از دوراندیشی فرد است.(غرر الحکم، ص۴۷۶) چطوری به دور اندیشی برسیم؟ بر اساس حدیث امام علی(ع): الحزم النظر في العواقب و مشاورة ذوي العقول... دورانديشي، توجه به عاقبت کارها و مشاوره با صاحبان خرد است. (غرر الحکم، ص ۴۷۵) با *توجه به عاقبت و مقصد و اثر هر کار* ؛ و *مشورت با صاحبان خرد* که میتونن به انسان در شناخت مقصد و اثر کارها کمک کنند. ۳. *ایجاد تعهد* : این تعهد میتونه بر اثر عوامل داخلی یا خارجی باشد. *عوامل داخلی مثل عهد و قسم و نذر* *عوامل خارجی مثل انجام کار به صورت گروهی یا تعهد به یک فرد دیگه* ۴. *پنهان کردن عزم در انجام کار* : وقتی انسان عزم انجام کاری رو به دیگران بگه، باعث میشه فرد به جای سخت کوشی و جدیت مشغول اثبات خود به دیگران باشه؛ بقیه هم شروع به نظر دادن بکنند و او تحت تاثیر نظر دیگران قرار بگیره و کم کم عزمش سست میشه. امام علی(ع) می فرمایند: مَن أظْهَرَ عَزْمَهُ بَطَلَ حَزْمُهُ ... هر كه تصميم خود را آشكار سازد، دور انديشى اش باطل و بى اثر گردد . (غرر الحکم، ص ۴۷۶) ۵. *صبر و مبارزه با نفس* به هر حال راه رسیدن به هر مطلوبی سختی هایی داره که فقط با مقاومت و صبوری و مبارزه می تونیم بهش برسیم. ۶. *انس گرفتن با برنامه و ذکر مداوم* انسان نسبت به هرچیزی که انس داشته باشه عزمش برای رسیدن به آن تقویت میشه و هنگامی که به برنامه و کاری بی توجه باشه، ناخودآگاه نسبت به آن دلسرد میشه. ۷. *مرحله بندی کار* برای اینکه کاری که نیازمند پشت کار هست رو بهتر انجام بدیم، باید اون رو مرحلهبندی و خرد کنیم. این کار هم ما رو از سرگردانی رها میکنه و هم با پشت سر گذاشتن هر مرحله انگیزه برای رفتن و اتمام مرحله بعدی، باعث تقویت عزم میشه. ۸. *بازنگری و سنجش میزان عزم در امور* بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم. 📜 تکلیف جلسه نهم 📜 بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم.
21 فروردین 1403 07:44:45
314 بازدید
نظم مادرانه
سلام. اینجا با هم منظم و هدفمند بودن رو تمرین می کنیم
11 فروردین 1403 17:17:22
209 بازدید
نظم مادرانه
امروز در مورد روتین ها و ردیابهای عادت صحبت میکنیم و اینکه چطور آنها را در برنامهریزی مون قرار بدیم تا اینجا دفتر برنامهریزی، شامل فهرست، آینده نگار، سال نگار، ماه نگار، هفته نگار و روز نگار بود. غیر از روز نگار و هفته نگار، شماره صفحه ی همه این موارد بالا، باید وارد فهرست بشه تا هر زمان که نیاز داشتین که برین سراغ هرکدوم و بهش نگاه بندازین، بتونین سریع پیداش کنید. همه ما یک سری کارهایی داریم که بهصورت روتین، روزانه یا هفتگی و یا با نظم خاصی انجام میدیم (یا دوست داریم که این روتین ها رو انجام بدیم) مثلاً هر روز ۱ برنامه نظافت منزل، مطالعه، ورزش، برنامه عبادی و… داریم. خب اینها هم میتونه از حالت کلی و بدون برنامه خارج بشه و نظم بگیره تا بهتر انجام بشه. چجوری؟ یک صفحه را به یک روتین اختصاص بدین. (من ترجیح میدم از آخر دفترم روتینها رو بنویسم که دسترسی بهشون برام سادهتر باشه. ولی میشه لابهلای صفحات ابتدای دفتر هم باشه و شماره صفحه رو وارد فهرست بکنین تا راحت پیداشون کنین) . عنوان رو بالای صفحه بنویسین و هر برنامهای برای اون روتین دارین رو در این صفحه وارد کنید. با مثال بریم جلو. مثلاً درمورد نظافت منزل که روتین ثابت هممونه، من یک برنامه ثابت هفتگی براش دارم و کارهای معمول رو بین روزها تقسیم کردم که کارها راحتتر انجام بشه و فشار کاری هر روز کمتر بشه. و یک برنامه ریزه کاری نظافت منزل، که هر آخر هفته یکی از اون لیست رو باید انجام بدم. (مثال در تصویر) حالا وقتی روز نگار را میخوام بنویسم به این صفحه مراجعه میکنم و کار امروز را وارد روزنگارم میکنم. مثال دوم درمورد روتین مطالعه ست. من روزانه ۳۰ دقیقه مطالعه آزاد دارم. پس یک سیر مطالعاتی بهصورت لیست برای خودم در نظر میگیرم و اینجا مینویسم. حالا برای نوشتن هفته نگار، کتابی که این هفته باید بخونم رو از این لیست انتخاب میکنم و تو اون باکسی که جلسه گذشته گفتم، وارد میکنم. یا برای اعمال عبادی، چلههایی که برای خودم در نظر گرفتم، قرارهای اخلاقی، ادعیه یا قرآنی که روزانه میخونم و… رو تو این صفحه وارد میکنم و بعد میتونم به نسبت زمانش، وارد ماه نگار یا هفته نگار یا روز نگار بکنم. *ردیاب عادت* مبحث دوم، بحث *ردیاب عادت* هست که به ما کمک میکنه تا روند و پیشرفت یک عادت و میزان پایبندی ما به اون رو پیگیری کنیم. اینجوری هم انگیزهمون بیشتر میشه، چون مدام پیشرفت کار بهصورت تصویری جلوی چشممونه. و هم میتونیم در انتهای دوره، یک ارزیابی خوب از روند کار داشتهباشیم. بسته به اینکه چه عادتی در نظرتونه، ردیاب عادت میتونه هفتهگی، ماهانه، چله و… باشد. ردیابهای هفتگی رو میتونین تو هفته نگار هم ثبت کنین، یا میتونین صفحه جداگانه براشون در نظر بگیرین. مقالات مختلفی روی این قضیه که یک رفتار بعد از چه مدت تبدیل به عادت میشه، کار کردن و عددهای مختلفی مثل ۷ روز، ۲۱ روز، ۳۰ روز ، ۴۰ روز یا ۱۰۰ روز توصیه شده. اما درهرصورت از نظر منابع دینی بعد از مثلاً چله گرفتن، باید عادت رو تا *یکسال* ادامه بدین تا در وجودتون ملکه بشه. برای کشیدن ردیاب عادت، کافیه به تعداد روزیکه میخواین اون کارو انجام بدین، خونه بکشین و هر روز بعد از انجام دادن، اون رو تیک بزنین. آخر دوره و بعد از اتمام، حتماً یک ارزیابی از میزان پایبندی، چرایی انجام نشدن، نقاط قوت و ضعف و… داشته باشید. خیلی طبیعیه که یک روزهایی نتونین کار موردنظر را انجام بدین. مهم اینه که دلیل رو پیدا کنین و سعی کنین مانع رو برطرف کنین و پرقدرت ادامه بدین.💪 دقت کنبن تعداد عاداتی که میخواین اضافه کنین نباید بیشتر از ۵ تا باشه. هرچقدر کمتر باشد، تمرکزتون و احتمال پایبندی تون بیشتر میشه
22 فروردین 1403 05:50:14
658 بازدید
زهرا موسوی
0
0
قسمت هشتم: سارقان زمان(١)
کی تا حالا این جمله رو نگفته؟ : "نفهمیدم کی روزم شب شد. کار خاصی هم نکردم ها... " 🤔☹ بعلله... عوامل زیادی هستند که زمان های ما رو می دزدن و ما بهشون بی توجهیم.🥷 اینجا با هم اون ها رو بررسی میکنیم: ۱. *بی نظمی و بی برنامگی* :🗓 اولین عامل، خود بی برنامگی هست. وقتی برنامه مشخص و از پیش تعیین شده برای روزمون نداریم، و بر اساس "هرچه پیش آید، خوش آید" جلو بریم، زمان های مفیدمون به راحتی صرف کارهای بی اهمیت میشه و از کارهای مهم باز می مونیم. 🗝 ۲. *عادت های غلط* : مثل خواب زیاد و بد موقع😴 و ... (شما چند مورد مثال بزنین) ۳. *فضای مجازی، تلویزیون، تلفن و موبایل* :💻📱📻☎️ شاید در عصر مدرن، مهم ترین سارقان زمان، همین ها هستن. مهارت مدیریت استفاده از این امکانات برای مدیریت زمان بسیار مهمه. ۴. *رویاپردازی و هدف گذاری های غیر واقعی و نادرست* : 📈 قبلا در مورد هدف گذاری صحبت کرده بودیم. گاهی انتخاب هدف اشتباه، ما رو در مسیر اشتباهی میندازه که حتی سال ها برای جبران اون زمان از دست میدیم. ⏳ ۵. *ضعف در تصمیم گیری* : بسیاری از ما فوبیای تصمیم گیری داریم 😩و از کنار گذاشتن گزینه های نامناسب یا انتخاب سریع و به موقع گزینه های مناسب، میترسیم. حتی ترجیح میدیم همه گزینه ها رو با هم انتخاب کنیم😐 که بدلیل محدودیت هایی که داریم، به هیچ کدوم به طور کامل نمی رسیم.🤦🏻♀️ ۶. *ضعف در مهارت حل مسئله* : 🤯 گاهی اوقات در اثر یک تصمیم اشتباه مسیر رو اشتباه انتخاب کردیم. حالا بهجای اینکه مسیر رو اصلاح کنیم، بهصورت موردی، مشکلهای کوچک را موقتاً برطرف میکنیم. 🪨 نتیجه این هست که زمانمون رو هم در این مسیر غلط و هم برای حل مشکلات این مسیر از دست میدیم. باید توانایی شناسایی مسئله و مشکل اصلی و حل آن را داشته باشیم. ☄ ۷. *عدم مشورت با افراد خبره* : 🤓🗣مشورت با افراد خبره به ما در هدفگذاری و انتخاب مسیر صحیح کمک میکنه و گاهی یک مشورت ساده خیلی ما رو جلو میندازه.🚀 ۸. *عدم استفاده از تجربه گذشته* : شنیدین میگن: "عاقل از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه" ؟🐉 اگر از تجربیات گذشته درس بگیریم تمام هزینههایی که در گذشته بهخاطر یک اشتباه یا انتخاب غلط پرداختیم، صرف انتخابهای درست آیندهمون میشه.💰💸