پست های مشابه
نظم مادرانه
_ *عزم و اراده* _ از ویژگی های ما انسان ها، توانایی تصمیم گیری و عمل کردن به تصمیم ها ست. پس می توانیم پس از انتخاب کاری، خودمون رو نسبت به انجام دادن یا ندادن آن ملزم کنیم و برای تحقق خواسته هامون شرایط و لوازم ش رو فراهم کنیم. اما این فراهم شدن شرایط و لوازم، هم به خود ما بستگی دارد و هم به عوامل بیرونی. با تمام تلاش و همتی که فرد انجام میده ممکنه به خواسته هاش نرسه. به همین دلیل امیرالمومنین(ع) هنگامی که ازشون می پرسند: "پروردگارت را به چه وسیلهای شناختی؟" می فرمایند: *عرفت الله َبفسخ العزِم(العزائم) و َنقض الِهَمم* ؛ ّلما أن َهَممُت َفحاَل بینی و بیَن َهّمی و َعَزمُت فخالَف القضاُء عزمی علمُت أّن المدِّبَر غیری... بهوسیلهبههمخوردنتصمیمهاوشكستنهمتها،كهچونبهكاریهمتگماشتممیانمنوكارموردعلاقهامفاصلهایجادشدوچونتصمیمگرفتموقضایالهیبرخلافتصمیممنجاریشد،دانستم كه تدبیردیگریدركاراست. (خصال، ج۱، ص۳۳) پس ما برای تحقق خواسته هامون دو مرحله رو باید سپری کنیم: اول تصمیمگیری و دوم اجرا بیشتر صحبتهامون تا به این جا، در مورد قسمت اول بود. اما بحث امروزمون که در مورد عزم و اراده است، مربوط به بخش دوم، یعنی اجرای خواسته ها میشه.. حالا *معنی عزم* چیه؟ به *قصد قطعی برای انجام کاری* ، عزم میگن. *استمرار* در عزم، باعث تحقق عمل و پایداری در فعالیت ها میشه. از توجه به تعریف عزم، متوجه میشیم که موضوع عزم چقدر در برنامه ریزی اهمیت دارد. همانطور که در مباحث قبلی مون اشاره کردیم هر عمل و برنامه ای مرتبط با نوعی علم و آگاهی است. علمی که به مقصد و هدف داریم (که ممکنه کامل و درست یا ناقص و اشتباه باشد) پس بخش مهمی از نقص های ما در عمل و برنامه مون، مربوط به آگاهی های ماست. هرچقدر بتونیم پشتوانه عمل مون رو با علم قطعی تر (یقین)، محکم کنیم، به عمل و برنامه محکم تر و باثبات تری هم دست پیدا میکنیم. این آگاهی یقین می آورد و یقین هم انسان رو در انجام کار مصمم تر می کنه. برای هر فعلی که میخواهیم انجام بدیم، مراحلی وجود دارد: علم (به هدف) ⬅️ شوق و گرایش (به هدف) ⬅️ تشدید شدن این شوق (شوق موکد) ⬅️ عزم و اراده ⬅️ فعل تمام مراحل قبل از عزم، در نمودار بالا، بر روی تقویت عزم موثرند. ولی علت تامه عزم نیستند. موارد بسیاری هست که گرایش و شوق زیادی نسبت به یک هدف داریم، اما لزوماً این شوق باعث حرکت و عزم در ما نمیشه. اما قطعا موثره و می تونه باعث تقویت یا تضعیف آن بشه. حالا باهم ببینیم چه راه هایی برای تقویت عزم وجود داره؟ ۱. یکی از کارهایی که عزم و اراده را تقویت میکنه، *انجام عزم های کوچک* است. (یادتونه تو بحث مبارزه با نفس، در این مورد صحبت کردیم که مبارزه با نفس در موارد کوچک، که ساده تره، نفس رو ضعیف و انسان رو کمکم قوی میکنه تا بتونه مبارزه با نفس های بزرگتر رو انجام بده...) یک راه ساده اش *تاخیر نینداختن در کارهای خوب* است. (یا اگر توانایی انجامش رو نداریم لااقل نیت و تمنا ش رو داشته باشیم، که خودش تاثیرگذاره) و *پرهیز از کارهای بیهوده* است. امام علی (ع) می فرمایند: غَلَبَةُ الهَزلِ تُبطِلُ عَزيمَةَ الجِدِّ ؛ ... غلبه بيهودگى ، اهتمام و جديّت را نابود مى كند . (غرر الحکم، ص ۴۶۱) انجام این کارها نفس انسان رو برای انجام فعالیت های جدی و سخت تنبل میکنه ۲. راه دیگه، *بالا بردن قدرت دوراندیشی* در زندگی است. امام علی (ع) می فرمایند: مِن الحَزْمِ قُوّةُ العَزْمِ... قوت عزم از دوراندیشی فرد است.(غرر الحکم، ص۴۷۶) چطوری به دور اندیشی برسیم؟ بر اساس حدیث امام علی(ع): الحزم النظر في العواقب و مشاورة ذوي العقول... دورانديشي، توجه به عاقبت کارها و مشاوره با صاحبان خرد است. (غرر الحکم، ص ۴۷۵) با *توجه به عاقبت و مقصد و اثر هر کار* ؛ و *مشورت با صاحبان خرد* که میتونن به انسان در شناخت مقصد و اثر کارها کمک کنند. ۳. *ایجاد تعهد* : این تعهد میتونه بر اثر عوامل داخلی یا خارجی باشد. *عوامل داخلی مثل عهد و قسم و نذر* *عوامل خارجی مثل انجام کار به صورت گروهی یا تعهد به یک فرد دیگه* ۴. *پنهان کردن عزم در انجام کار* : وقتی انسان عزم انجام کاری رو به دیگران بگه، باعث میشه فرد به جای سخت کوشی و جدیت مشغول اثبات خود به دیگران باشه؛ بقیه هم شروع به نظر دادن بکنند و او تحت تاثیر نظر دیگران قرار بگیره و کم کم عزمش سست میشه. امام علی(ع) می فرمایند: مَن أظْهَرَ عَزْمَهُ بَطَلَ حَزْمُهُ ... هر كه تصميم خود را آشكار سازد، دور انديشى اش باطل و بى اثر گردد . (غرر الحکم، ص ۴۷۶) ۵. *صبر و مبارزه با نفس* به هر حال راه رسیدن به هر مطلوبی سختی هایی داره که فقط با مقاومت و صبوری و مبارزه می تونیم بهش برسیم. ۶. *انس گرفتن با برنامه و ذکر مداوم* انسان نسبت به هرچیزی که انس داشته باشه عزمش برای رسیدن به آن تقویت میشه و هنگامی که به برنامه و کاری بی توجه باشه، ناخودآگاه نسبت به آن دلسرد میشه. ۷. *مرحله بندی کار* برای اینکه کاری که نیازمند پشت کار هست رو بهتر انجام بدیم، باید اون رو مرحلهبندی و خرد کنیم. این کار هم ما رو از سرگردانی رها میکنه و هم با پشت سر گذاشتن هر مرحله انگیزه برای رفتن و اتمام مرحله بعدی، باعث تقویت عزم میشه. ۸. *بازنگری و سنجش میزان عزم در امور* بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم. 📜 تکلیف جلسه نهم 📜 بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم.
21 فروردین 1403 07:44:45
47 بازدید
نظم مادرانه
ادامه پست قبل: ۹. *عدم اولویتبندی کارها و پرداختن به کارهای غیرضروری* : ✨در مورد اهمیت اولویتبندی کارها قبلاً مفصلاً صحبت کردیم. وقتی اولویتبندی درست وجود نداشته باشه زمانمون صرف کارهای کماهمیت خواهد شد.🕢 ۱۰. *ترافیک و زمان های انتظار* :🚦 زمانهای مرده مثل ترافیک و یا زمانهایی که در مطب منتظر نشستیم رو میتونیم با مطالعه و کارهای مفید، زنده کنیم.📚 (در مورد زنده کردن زمان های مرده، قبلا صحبت کردیم) ۱۱. *اهمالکاری و کار امروز رو به فردا انداختن* :🥴 هر کاری باید سر موقع خودش انجام بشه گاهی به تعویق انداختن کارها باعث میشه در آینده برای انجام همون کار، مجبور باشیم زمان بیشتری صرف کنیم ⏰و استرس ناشی از باقی موندن اون کار، تمرکز ما را برای انجام کارهای دیگه هم از بین میبره. مثلا اگر ما هر وسیلهای رو همون موقع سر جاش قرار بدیم، 🧺در آخر روز با حجم وسیع بهمریختگی خونه مواجه نمیشیم و لازم نیست زمان زیاد و انرژی برای جمع و جور کردن بگذاریم.🧹 ۱۲. *بر عهده گرفتن کارها بدون داشتن تخصص* :👩🎓 گاهی پذیرفتن مسئولیتهایی که تخصصی در اون نداریم، باعث میشه مجبور باشیم برای انجام صحیح اونها، انرژی و زمان و هزینه بیشتری بپردازیم. ۱۳. *ضعف در هنر "نه گفتن" * :🤐 شاید شما هم ازجمله کسانی باشید که نمیتونن بهسادگی به دیگران "نه" بگویند و مجبورین قسمتی از زمان خودتون رو صرف کارهایی بکنید که تو رودربایستی پذیرفتین.😥 ۱۴. *تکرار کارها، وسواس و کمالطلبی* :🥇💯 کمالطلب ها برای هر کاری بیشاز زمان معمول وقت صرف میکنند. مثلاً برای ارسال یک نامه که پنج دقیقه طول میکشه، پنجبار اون رو میخونن و ویرایش میکنن و نهایتاً میبینن سی دقیقه گذشته و تازه هنوز از نتیجه راضی نیستن!✉😒 ۱۵. *ضعف در تفویض اختیار* :🤝 واگذار کردن کارها به دیگران از دو جهت باید مورد توجه قرار بگیره. بعضیها به دلیل همون کمالطلبی شون، هیچ کاری رو به فرد دیگه واگذار نمیکنن. چون معتقدن فقط خودشون میتونن اون کار رو درست انجام بدن.🤨 بعضی دیگه هم کار رو به شکل نامطلوبی به دیگران واگذار میکنند. (مثلاً به شخص نامناسب برای اون کار)🤤 . درنتیجه درنهایت، زحمتشون برای اصلاحِ دوباره اون، بیشتر هم میشه. هر دوی این موارد آسیبزاست. ۱۶. *ارتباط با افراد ناباب و تفریحات کاذب* :😈 ارتباط و همنشینی با افرادی که زمان برای اونها بیاهمیته، باعث مشغولیت به کارهای بیهوده و بیانگیزگی میشه. همچنین تفریح باید بهنحوی باشه که انرژی مورد نیاز برای کارهای مهم را به دست بیاریم وگرنه تفریح کاذب به حساب میاد.🥳 ۱۷. *ضعف در مدیریت انرژی* : 💥بیشتر ما در زمان برنامهریزی، تصور میکنیم باید تمام ساعات و لحظههامون، با حداکثر فشار کار کنیم 💪و هیچ زمانی برای استراحت در نظر نمیگیریم. بههمین دلیل اغلب نیمه دوم روز، دیگه انرژی مون تموم میشه و بقیه زمانمون از دست میره.🥱 📜تکلیف جلسه 📜 هفته گذشته خودتون رو مرور کنین و سارقان زمان و خصوصا شاه دزد زمان هاتون رو پیدا کنین. برآورد کنین در صورت کنار گذاشتن این عوامل، چقدر زمان خالی پیدا میکنین.
22 فروردین 1403 02:18:12
58 بازدید
نظم مادرانه
برنامه ریزی هر انسان📆📋، بر اساس *نیازی* است که در او وجود دارد. نیازهای انسان متنوع است و البته بر اساس نسبتی که با *مقصد حقیقی* دارند، دارای اولویت گوناگون است.📊 ❌اگر برنامهای تنها به یک نیاز یا دسته نیاز ها، محدود بشود، فرد به مقاصدی از زندگی نخواهد رسید. این برنامهریزیها *تک بعدی* هستند🧐. ✅ پس یکی از مهمترین موضوعات مبحث برنامه ریزی، شناخت ابعاد مختلف نیازها🤔 و راههای برطرف کردن آنهاست🤓 ❌برنامهریزی صرفاً منظم کردن فعالیتها نیست، بلکه شامل راهکارهایی برای *دستیابی به بهترین مسیر برای برطرف کردن نیازهای حقیقی* است😎 ✅✅ یک نکته مهم این است که : همانطور که انسان به اندازه نیاز هایی که احساس می کند برنامه ریزی می کند، به تبع نیازهای متنوع، مقاصد متنوعی هم دارد و بنابراین از لحاظ فردی و اجتماعی دارای جنبه های مختلف بوده و می تواند بر اساس آن برنامه های متنوعی برای خود داشته باشد.⏳⌛️⏰ ✅ *وجوه مختلف انسان* پس باید وجوه مختلف انسان را بشناسیم.😊 ✅چند نکته که به این شناخت کمک میکند را بررسی میکنیم:😎 🔴 زندگی حقیقی و جاودان انسان در *آخرت* است، دنیا محل گذر و به تکامل رسیدن و اقدام و عمل است. 🔴 انسان دارای قدرت انتخاب 💪 است و با انتخاب مقصد و درپی آن برنامهریزی برای زندگی خود، یا راه رشد و سعادت را طی میکند😄 یا به شقاوت دچار میشود.😞 🔴انسان دارای دو بعد فطری و طبیعی است و رشد در این دو بعد باید همزمان انجام شود و داشتن *برنامه ریزی همه جانبه* 🕰🗒در این راستا ضروری است.❌ در غیر این صورت از آنچه به عنوان سرمایه در اختیارش قرار داده شده به طور کامل استفاده نکرده و دچار *خسران* می شود😭😔 🔴وجود *تمایلات و گرایشهای* از یک سو به عنوان محرک خیال و از سوی دیگر به عنوان محرک رفتار، فرد را به سوی خواهشهای خود سوق میدهد. بنابراین *کنترل گرایش ها نقش اساسی و مهمی در داشتن برنامه صحیح و پایدار ایفا میکند* 👌 🔴 در نظرگرفتن *ویژگیهای فردی* 😌 که ناشی از صفات و خصوصیات های فرد است، در نوع برنامه او بسیار مهم و موثر است😔. برخی از این صفات وابسته به اعمال خود فرد و برخی وابسته به خانواده، محیط و آموزش است.👨👩👧👦 🔴 تفاوت جنس زن🧕و مرد 🧔هم در انتخاب نوع برنامه موثر است.😊 🔴ارتباط و هماهنگی در علم، عمل و صفات مثبت، نقش مهمی👌 در عمل به برنامه دارد. ✅ *منشاء درد های انسان، در عمل نکردن به دانسته های قطعی و یقینی است.* 😒 ✅اولین مرحله اصلاح نفس، عمل به دانسته های قطعی و اصلاح رفتار است.💪😊 ✅ آثار توجه به وجوه مختلف انسان: 🔴 درمان اختلال👩⚕ با فهم مشکل موجود در برنامه، مثل مشکل در اجرای برنامه، اولویتبندی، غایت نگری، نداشتن میل و گرایش، نبودن انگیزه، نبود عزم و ... است.😏 🔴 برنامه ریزی برای تمام امکانات و قوام میسر میشود. 🔴 شناخت وجوه مختلف انسان و مهارت های مربوط به آن، نقش بسزایی در بهبود کیفیت عملکرد برنامهریزی خواهد داشت.👌👌 🌟ما تعبیری در اسلام داریم با عنوان *انسان کامل* (مسلمان کامل، مومن کامل) یعنی کسی که در اسلام، در پرتو ایمان، به کمال رسیده و تمام جنبه های وجودی اش، در حد اعلای خود رشد یافته است. 🍃 *امام علی (ع)* و *پیامبر (ص)* نمونه های انسان کامل هستند. 😍 خداوند می فرماید: *انّا خَلَقْنَا الْانْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ امْشاجٍ* 💚 ما انسان را از نطفه ای که مجموعی از استعدادها و ترکیبات گوناگون است، خلق کردیم و به همین دلیل او را امتحان میکنیم.👼 *فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً، انّا هَدَیناهُ السَّبیلَ امّا شاکراً وَ امّا کفوراً* 🌟سپس قدرت انتخاب انسان را به زیبایی بیان میکند. راه را به او نمایاندیم، سپس این خود اوست که باید راه خویش را انتخاب کند.🤔 🌟انسان با داشتن این همه استعداد گوناگون، زمانی انسان کامل میشود که فقط به سوی یک استعداد یا دستهای از استعدادها گرایش پیدا نکند و مابقی را معطّل نگذارد و *همه را به صورت متعادل و همراه هم رشد دهد.* مثل کودکی سالم، که همه اعضای اش به طور هماهنگ و متعادل رشد می کند.👶 🌟انسان کامل آن انسانی است که همه ارزشهای انسانی در او به طور هماهنگ رشد کند و به حد اعلا برسد. *انسان کامــ😇ـــل یعنی انسانی که قهرمان همه ارزشهای انسانی است،* در همه میدانهای انسانیت، قهرمان است.🌱 ❓ما چه درسی باید بیاموزیم؟ 🤔 ⭐️این درس را باید بیاموزیم که اشتباه نکنیم که فقط یک ارزش را بگیریم و ارزشهای دیگر را فراموش کنیم.(تک بعدی نباشیم!) ⭐️ما نمیتوانیم در همه ارزشها *قهرمان* باشیم ولی در حدی که میتوانیم، همه ارزشها را با یکدیگر داشته باشیم؛ 🌟 *اگر انسان کامل نیستیم، بالاخره یک انسان متعادل باشیم* آنوقت است که مابه صورت یک مسلمــ😇ــان واقعی در همه میدانها در میآییم.🤩 مبحث امروزمون تموم شد.😊 عزیزان تکلیف قسمت قبل خاطرتون هست؟ در موردش فکر کردین؟ در موردش باهم گفتگو کنیم
11 فروردین 1403 19:44:40
36 بازدید
نظم مادرانه
(ادامه از پست قبل) هرکدوم - از ویژگی های هدف رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم: ۱) باید به شکل روشن و شفاف و کاملاً واضح هدف خود را بیان کنیم. ما باید مقاصد کلی را تعیین کنیم و بعد برای شفافتر شدنِ اهداف کلی، اهداف جزئی که کمککننده برای رسیدن به اهداف کلی هست رو بنویسیم. مثلاً یکی از *اهداف کلی* میتونه این باشه که 👈 "میخوام زندگی سالمتری داشته باشم" *اهداف جزئی* که میتونه این هدف رو شفافتر مشخص کنه رو مینویسیم: 👈 مثلاً "باید مواد مضر مثل پفک و سوسیس و کالباس و... رو از برنامه غذاییم حذف کنم" و "روزی حداقل بیست دقیقه ورزش کنم" و ... ۲) *قابلاندازهگیری* باشه. باید معیار و روش اندازهگیری رو هم مشخص کنیم. مثلاً اینکه بگیم امسال میخوام ورزش کنم کافی نیست. ❌ باید *مقدارِ کمّی* تعیین کنیم. مثلاً: " این ماه از ۲۰ دقیقه در روز شروع میکنم و ماهانه ۵ دقیقه به زمانش اضافه میکنم تا به ۱ ساعت در روز برسد…" ۳) *قابلدستیابی و واقعبینانه* باشه. این به این معنی نیست که اهداف رو بسیار ساده انتخاب کنیم. اتفاقاً بلندی اهداف، نشانه بزرگی انسانه و خوبه که اهداف رو به شکلی تعریف کنیم که کمی ما را به *چالش* بکشند. مثلاً اگر فکر میکنیم بهسادگی میتونیم "روزی ۱۰ دقیقه" ورزش کنیم، شاید "روزی ۲۰ دقیقه ورزش هدف مناسبتری" باشه. اماا قطعا، روزی ۱ ساعت، در این زمان، واقعبینانه و قابلدستیابی نیست. *باید هدفمان به اندازهای باشه که احساس کنیم با تلاش و کوشش و صرف انرژی میتونیم بهش برسیم.* ۴) اهدافی که مینویسیم باید *با خودمون، دغدغه هامون و نیازهای حقیقی مون مرتبط* باشه. اگر اهداف *برطرفکننده نیازهای حقیقی* ما نباشن (در بحث نیازها و تمایلات صحبت کردیم) و بر اساس نیازهای کاذب باشند، یا *از طرف فرد دیگهای* بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم، برای ما هدفگذاری شده، چنین هدفی، هدف مطلوبی نیست و بعد از مدتی انگیزهای برای پیگیری اون نخواهیم داشت. مثلاً دوستتون به شما گفته این مباحث برنامهریزی که تو باشگاه ارائه میشه خیلی مفیده و حتما بخونش 😋🤗 تا وقتی شما احساس نیاز واقعی برای مباحث برنامهریزی نداشته باشین، این هدف، هدف مطلوبی تلقی نمیشه و منتهی به عمل نخواهد شد 🙄😐 ۵) باید مشخص باشد این هدف قرار *در کدام بازه زمانی* محقق بشه. تو مثال ورزش اگر هدف امسال شما ، ۱ ساعت ورزش هست، باید مشخص کنید: *چه زمانی و به چه شکل به این هدف میرسین* . قرار است روز اول و ماه اول، به این عدد برسین؟ یا کمکم زمان رو اضافه میکنین و آخر سال به این عدد میرسین؟ مثلاً گفتیم "از روزی ۲۰ دقیقه ورزش شروع میکنیم و هر ماه ۵ دقیقه به زمان اضافه میکنیم تا نهایتاً به ۱ ساعت برسه و بعد روی همین ۱ ساعت باقی میمونیم" ۶) اهداف باید در شما *ایجاد انگیزه* بکنند و این همانطور که گفتیم مستقیماً به این برمیگرده که *برخاسته از نیاز واقعی* در شما هست یا نه. _ حالا که فهمیدیم اهداف، چه ویژگیهایی باید داشته باشند و اهداف جزئی رو مشخص کردیم، این اهداف جزئی و وظایف مرتبط با اون باید *براساس زمانبندی و اولویتشون، در کلِ برنامهریزی ما گنجونده بشن. به همین منظور، ما سال نگار، ماه نگار و هفته نگار داریم تا تمام اینها دستهبندی بشن و بهموقع بهشون بپردازیم. نکته ۱ : یک مدل دیگه هدفگذاری دینی، *براساس نقشها و حقوقی هست که به گردن داریم* (استفاده از رساله حقوق امام سجاد (ع) خیلی کمککننده است) برای اینکه جنبهای از زندگی و اهداف از قلم نیفته و ما بهش بیتوجه نباشیم و درواقع بحث *همه جانبه بودن برنامه* رعایت بشه، خیلی کمککننده است. باید تمام نقشهایی که داریم و حقوق مختلفی که در قبال خودمون و سایرین به گردنمون هست رو بنویسیم و بر اساس آنها هدف گذاری کنیم. نکته ۲: اگر از مدل نکته قبل استفاده نمیکنین، حتما در هدفگذاری تون *تمام ابعاد جسمی و روحی و معنوی و دنیایی* رو در نظر بگیرین. برای اینکه فراموش نکنین بخشهای اصلی رو بنویسین و اهداف مرتبط با هر کدام را تعیین کنید. مثلاً بخشهای علمی، جسمی، خانوادگی، معنوی، مطالعات و… هر مدلی که براتون بهتره و باهاش راحتترین رو انجام بدین. پس دفتر و خودکار هاتون رو بردارین ... *اولین صفحه دفتر* ، مربوط به *فهرست* میشه. فهرست برای اینه که مراجعه به قسمتهای مختلف دفترمون رو برامون راحت بکنه. وقتی بخشهای بعدی برنامهریزی رو در آینده توضیح بدیم، بیشتر به کاربردش پی میبریم. علیالحساب *۲ صفحهی پشتورو (۴ برگه سفید) برای فهرست* جا بگذارید. *صفحه ۵، صفحه آینده نگاره* . *چشمانداز ۵ یا دهساله تون* رو اینجا بنویسین. اگر وظیفه یا رویدادی هست که زمانش مربوط به بیشتر از یکسال آینده میشه و لازمه یادداشتش کنید هم، اینجا وارد میشه. درمورد وظایف و رویدادها و علائم دفتر و قسمت های دیگه در جلسات آینده بیشتر صحبت میکنیم. 📜تکلیف جلسه📜 چشم انداز ۵ یا ۱۰ ساله تون رو بنویسین و اهداف کلی و جزئی مرتبط با اون رو یادداشت کنین و بخش آینده نگار دفتر برنامه ریزی تون رو تکمیل کنین.
22 فروردین 1403 05:16:02
57 بازدید
نظم مادرانه
*هفته نگار* برای همهمون خیلی پیش اومده که وقتی خواستیم یک هفتهی جدید رو شروع کنیم، کلی انگیزه داشتیم و کلی کار و فعالیت برای هفته مون در نظر گرفتیم. اما چون فقط ذهنی بود و ثبت نکرده بودیم، به اواسط هفته که رسیدیم دیگه کار از دستمون خارج شد و حس کردیم دیگه فایدهای نداره. نتیجه این شد که ۲-۳ روز آخر رو هم بدون برنامه و فعالیت خاصی گذراندیم. تا از شنبه ی بعد، دوباره شروع کنیم(همون شنبه معروف) این اهمیت هفته نگار رو مشخص میکنه و اگر قبلاز شروع هفته جدید، برنامه هفتگی کلی (قرارهای مهم، پروژههای مهم، وظایفی که حتما باید این هفته رسیدگی بشه و) و *یک دید کلی* از هفته پیش رو داشتهباشیم، دیگه سردرگم نمیشیم. *هفته نگار رو چطوری بنویسیم؟* خیلی ساده. مثل جدولهای هفتگی. با مراجعه به صفحه ماه نگارِ این ماه، *جلوی هر روز، وظایف و رویدادها* رو که لازمه مینویسیم. یک قسمت *یادداشت* هم برای *کارهایی که زمان مشخص نداره* ، در نظر میگیریم. مثلاً میدونم که این هفته باید کاری رو انجام بدم ولی محدودیتی برای اینکه دقیقاً تو کدوم روز باید انجام بشه ندارم پس پائین صفحه مینویسم و البته حواسم رو جمع میکنم که انجام دادنشون فراموش نشه. میتونین یک قسمت دلخواه هم برای *روتین ها* تون در نظر بگیرید. مثلاً من برنامه هر هفته م، مطالعه کتاب، گوش دادن یک صوت و یک قرار اخلاقی داره و برای هرکدوم یک لیست درست کردم که بهترتیب سراغشون برم. مثلاً لیست کتابهایی که میخوام امسال بخونم، از اون لیست کتابها، این هفته نوبت "کتاب زن و بازیابی هویت حقیقی" هست. اینرو تو باکس روتین ها مینویسم که تو برنامه روزانه که میخوام بنویسم، بدونم مشغول مطالعه کدوم کتاب هستم. این کمک میکنه که همه برنامه های هفته جلوی چشم و دسترسی راحت باشه. (بازهم تاکید میکنم همه این قسمتها پیشنهاده، شما هر جور که دوست دارین مناسب شخصیت و زندگیتون برنامهتون رو بنویسین.)
22 فروردین 1403 05:38:06
72 بازدید
نظم مادرانه
جلسه گذشته، *صفحه آینده نگار* رو با هم تعریف کردیم و یه چشمانداز ۵ یا دهساله برای خودمون ترسیم کردیم. برای اینکه بتونیم به اون چشمانداز دست پیدا کنیم، باید بازههای زمانی کوتاهتر را در نظر بگیریم و ببینیم گامهای رسیدن به اون هدف کلی چه چیزهاییه. پس گامهای مرتبط با آن چشمانداز رو که عملی هستند و امسال باید انجامشون بدیم رو، در سال نگار وارد میکنیم. این باعث میشه یه دید جامع و بهتر نسبت به سال پیش رومون پیدا کنیم. برای *ایجاد صفحه سال نگار* ، میخوایم برنامههای کلیِ یکسال رو، *به تفکیک ماه ها* داشته باشیم. کافیه ۲ صفحه رو در نظر بگیریم و هر صفحه رو به ۶ قسمت تقسیم کنیم تا برای ۱۲ ماه بهصورت تفکیکشده جا داشته باشیم. (مشخصاً اگر جای بیشتری نیاز داشتین، صفحات بیشتری را در نظر بگیرین) یه پرانتز باز کنم: بهصورت کلی اطلاعاتی که ما وارد دفتر برنامهریزی مون میکنیم، یکی از این ۳ دسته است: ۱. یا جزو *وظایف* ماست یعنی کارهایی که باید انجام بدیم. ۲. یا جزو *رویداد* هاست یعنی مناسبتها، اتفاقات مهم یا چیزهایی که تجربه میکنیم. ۳. یا جزوه *یادداشت* هاست یعنی نکات و اطلاعات مهمی که نمیخواهیم فراموش کنیم. برگردیم به سال نگار. حالا تو قسمت هر ماه، وظایف کلی، رویدادهای مهم، و هرچیزی که لازم که در نظر داشتهباشیم رو وارد میکنیم. مثلاً تاریخ چک هاتون رو، تاریخ تولدهای دوستان و آشناها که میخواهیم فراموش نشه، آخرین مهلت تحویل پروژهها، اهدافی که زمان مشخص دارند و… همه قسمتهای برنامهریزیِ شما *قابلانعطافه* . به این معنی که هر زمان لازم بود، میتونین تغییراتی در اون ایجاد کنید. (من به همین دلیل معمولاً با مداد، سال نگار رو مینویسم) اگر رویداد یا هدفی لازم بود، اضافه کنید و برعکس. اگر دیدین هدفی رو ۳ ماه پیش داشتین و الان دیگه براتون اولویت نداره، از برنامهتون حذفش کنید. یه مثال رو با هم پیش ببریم، تا سال نگار جا بیفته. مثلاً اگر من در بخش علم، هدف کلی ۵ سالم رو، "بهروز بودن علمی در حوزه تخصصی خودم یعنی دندانپزشکی" نوشتم، اهداف جزئی ترم میشه: - دوره منظم کتب مرجع دندانپزشکی، - مطالعه منظم مقالات علمی، - مشاهده کلیپهای آموزشی، - شرکت در وبینارهای بازآموزی حالا برای نوشتن سال نگار، سعی میکنم یه دستهبندی کلی از این اهداف رو، به تفکیک ۱۲ ماه انجام بدم. مثال رو در عکس زیر میبینید. (اصلا نیاز نیست خیلی جزئی وارد بشیم. جزئیات برای بخش ماه نگار و هفته نگار هست) بهاینترتیب سال نگار کامل میشه😊
22 فروردین 1403 05:24:42
57 بازدید
زهرا موسوی
0
0
قسمت چهارم: نقش نیاز و گرایش در برنامه (۲)
(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامههای زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامهها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمیدارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایشهای غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا میکند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک میشوند و به سادگی نمیتوان آنها را تجربه کرد. اما این گرایشها در وجود انسان *عمیقتر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژهای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب میکند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم میآید. اما عقلم به من میگوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور میدهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم میآید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قویتر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊