chamran_kids
دنبال کننده
6
پست
764
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
🍀 شروع کار چمرانی ها با اردو های جهادی بود. اردوهایی که آثار و برکاتش هنوز در کارمان پیداست و باعث در مدلهای دیگری کار جهادی را گسترش دهیم. مثل حضور بچه های پاکستانی در ادبستان پسرانه، اطعام در روز غدیر و ... حالا می خواهیم به رسم سالهای قبل، دست به دست هم دهیم و یا علی بگوییم. برای خرید مواد غذایی، سهم های ۲۰ هزار تومانی در نظر گرفتیم. اگر شماهم می خواهید در پخش اقلام بین نیازمندان، سهیم باشید؛ بسم الله... شماره کارت به نام حسین ستوده خو: ۵۸۵۹۸۳۱۰۰۲۳۵۶۴۲۵ #نذرتان_قبول #اطعام_نیازمندان #جهادی #چمرانی_ها
18 اسفند 1398 17:49:35
0 بازدید
chamran_kids
🥘 ما با دغدغه ی تربیت کودک، کارمان را شروع کردیم...کم کم به این نتیجه رسیدیم که برای تربیت کودک سالم، نیاز های متنوعی وجود دارد. یکی از این نیازها، تغذیه ی سالم بود. در این زندگی های شهری ما، که پر از غذاهای آماده و افزودنی های جور و واجور شده، شاید کمتر حواسمان به مواد غذایی باشد که مصرف می کنیم. غاچ یا همان غذای اصیل چمرانی، سعی دارد این نیاز خانواده ها را تامین کند. مواد غذایی ارگانیک و سالم که جایش در سفره های امروزمان، خالی است. برای آشنایی بیشتر با #غاچ ، می توانید در دایرکت پیام دهید تا لینک گروه در پیام رسان بله، برای شما ارسال شود. #مواد_غذایی #غذای_سالم #تغذیه #تغذیه_سالم #تغذیه_کودک #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
07 آذر 1398 16:21:20
0 بازدید
chamran_kids
قصه ی پدر بخشنده و سفره ی آسمونی رو بشنوید🤗👆🏻 . تو این قصه از بخشندگی اهل بیت به خصوص ماجرای توجه ویژه ی امام علی (ع) به فقرا و اسرا و ... به زبان کودکانه حرف میزنیم🌹 . گفتن از خوبی ها و مهربونی های امامان باعث میشه محبت شون تو دل های کوچیک بچه ها بزرگ و بزرگتر شه و تو مناسبت ها و شهادت ها وقتی رفتن و ازدست دادنشون پررنگ تر میشه، بچه ها دلیل غم و ناراحتی ما رو بهتر درک کنند🖤 . #شهادت_امام_علی #ماه_رمضان #شب_قدر #امیرالمومنین #قصه_کودکانه#امام_بخشنده #قصه_مذهبی_کودکانه #چمرانی_ها
12 اردیبهشت 1400 18:00:51
30 بازدید
chamran_kids
🌱 🤔 در #تعطیلات_نوروزی چه کارهایی می توانیم انجام دهیم؟ . 🌱 یکی از کارهایی که می توانیم انجام دهیم 👈 درست کردن کارت های تبریک برای کسانی که دوستشان داریم. 💡این کارت ها می تواند هر شکل و اندازه ای که دوست داریم، باشند. #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #حمزه_دوران
05 فروردین 1398 06:34:15
4 بازدید
chamran_kids
#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت سوم . دوران ابتدایی ما دختران دهه شصتی، باهمه فراز و نشیب هایش به پایان رسید و ما وارد دوره راهنمایی شدیم. دوره ای عجیب و پیچیده.خیلی از بحران های جسمی و روحی برای ما در این دوران اتفاق افتاد. بحران هایی که معمولا بدون آگاهی های قبلی بود. همین قضیه خیلی از بچه ها را دچار مشکل کرد و باعث شد دوستان همسن، در حل این بحران ها به هم کمک کنند که اکثرا این کمکها موفقیت آمیز نبود و حتی مشکل ساز هم بود. در این دوران بود که نماز جماعت، لباس مدرسه و خیلی چیزهای دیگر به راحتیِ دبستان، برای بچه ها قابل هضم نبود و طغیان ها داشت یکی یکی در وجود بچه ها شکل می گرفت معلمهای پرورشی کماکان یکی از نقطه قوت های مدارس بودند. در دوران راهنمایی صبحگاه های متفاوت تری را تجربه می کردیم. حفظ قرآن برای ما معمولا از این دوران شروع شد و اتفاق خیلیِ مبارکِ اردوهای یک روزه و حتی اردوهایی که شب جایی بمانیم. فقط نمیدانم چرا مدرسه کمترین تلاش را برای راضی کردن خانواده ها انجام میداد. ما را با یک برگه به خانه می فرستادند و خودمان باید با هر ترفندی که بلد بودیم خانواده مان را راضی میکردیم تا به ما اجازه دهند به اردو برویم. دوستانی داشتم که یک هفته به طور مستمر بابت اردو گریه می کردند شاید دل خانواده شان نرم شود. خاطره ی اولین اردوهای قم جمکران در این سن برای ما ماندگار شد و حالا که فکر می کنم واقعا سن خوبی بود برای تجربه های جدید کنار آدمهایی که خانواده ات نیستند ولی میتوان بهشان اطمینان کرد. یکی از چالش های ما در دوران راهنمایی، تنوع مربی ها بود. ما که در ابتدایی با یک معلم اصلی و نهایتا دو سه تا معلم ورزش، خط و ...سر و کار داشتیم یکدفعه وارد محیطی شدیم که برای هر درس یک معلم داشتیم. با روحیات و سلیقه های متفاوت. خود منتا مدت ها سردرگم بودم که هر مربی برای کدام درس بود، چه تکلیفی داد و چه توقعی از ما سر کلاس دارد. باز این مسئله هم جزء چیزهایی بود که بعضی مدارس برایش فکری کرده بودند و بعضی نه. فلسفه وجودی معلم راهنما از همین جا نشات گرفته بود،کسی که بتواند با بچه ها ارتباط بگیرد و بین این همه معلم جورواجور، دانش آموزان را راهنمایی کند. مثل معلمهای پرورشی معلم راهنماها هم توانمدی های مختلف داشتند. بعضی در انجام ماموریت مهمشان موفق بودند و بعضی نه. ارتباط نداشتن یا کم داشتن همه معلم های یک پایه باهم، خودش کار را خیلی سخت کرده بود. ادامه مطلب در کامنت اول 👇
12 تیر 1399 18:45:39
0 بازدید
chamran_kids
چنددقیقه با مامان های عزیز چمرانی...😇👆🏻 . قبول دارید آموزش و پرورش بچه ها این روزها بیشتر از همیشه دغدغه ی مادر و پدرهاست...؟👨👩👧👦 . شما به عنوان مادر و پدر براتون آموزش مهم تره یا پرورش؟🤔 . دوست دارید فرزندتون چه مهارت هایی رو بلد باشه؟🤓 . دلتون میخواد مدرسه بچه تون چه ویژگی هایی داشته باشه؟🧐 . همینجا برامون کامنت کنید😊👇🏻 . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجموعه_شهید_چمران #مصاحبه_با_والدین #چمرانی_ها#مادران_چمرانی #آموزش_و_پرورش #تربیت_کودک #مدرسه
23 دی 1399 18:22:49
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
📖 برادرلی چاکرز، پشت میزش، ته کلاس...ردیف آخر...صندلی آخر نشست.هیچ کس در صندلی کناری یا جلویی او ننشسته بود.برادلی جزیره بود. اگر میشد میرفت و تو کمدِ کلاس جا خوش میکرد. در آن صورت دیگر ناچار نبود صدای خانم ایبل را بشنود. گمان نمیکرد خانم ایبل کَکَش هم بگزد.شاید او هم دلش میخواست برادلی جلوی دیدش نباشد، بقیه ی کلاس هم همینطور. برادلی در کلُ فکر می کرد اگر تو کُمد می نشست، همه را خوشحال تر می کرد، اما افسوس که صندلی اش در کمد جا نمیشد.... برادلی همچین پسری بود.پسری که به معلم کار نداشت. به هم کلاسیهایش هم همینطور. تمام زنگ جغرافیا مشغول قیچی کردن نقشه اش بود، تکلیف نمی نوشت و به دروغ در خانه گفته بود جزء شاگردهای ممتاز کلاس است... پدری سختگیر دارد که تهدیدش میکند اگر خوب درس نخواند او را به مدرسه شبانه روزی نظامی میفرستد و مادری دارد که میداند برادلی در مورد خودش در مدرسه، راست نمیگوید ولی نمیداند دقیقا اوضاع او چطور است چون پسرش هر بار به بهانه ای نمیگذارد او را به مدرسه برود و نامه ها را به دستش نمیرساند... ولی این بار خانم ایبل، معلم برادلی، دست به کار شده و به خانه شان زنگ میزند و مادرش را رسما به مدرسه دعوت میکند. بهانه های برادلی فایده ندارد و بالاخره ملاقات صورت میگیرد... ادامه دارد... پ.ن: هیچ وقت در زمان تحصیلتان برادلی بودید یا یک برادلی را از نزدیک دیدید؟ #مدرسه_آرزوها #مدرسه #دانش_آموز #مدرسه_خوب #مدرسه_بد