پست های مشابه

نظم مادرانه

امروز در مورد مقصد و هدف در زندگی باهم صحبت میکنیم⭐ (بدلیل حذف جلسات کمتر مرتبط، قسمت ششم، در واقع جلسه هشتم هست) 🔸🔻ویژگی انسان، حرکت های اختیاری اوست. هر حرکتی هم دارای مبدا و مقصد است. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و برای هر حرکت و عمل، مقصد در نظر میگیرد. 📍 ممکن است این مقصد در نظر انسان 1️⃣ آشکار باشد و فرد بداند که دقیقا به چه دلیل آن کار را انجام میدهد. 2️⃣ پنهان باشد. در این صورت فرد باید با بررسی دلایل و عوامل انجام کار، مقصد و هدف کار را پیدا کند. *دسته بندی انواع مقاصد* 🌱 🔆۱) مقاصد حقیقی✅ و غیر حقیقی❌: ✨ *مقاصد حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را به غایت مطلوب و کمال خود راهنمایی می‌کنند و در آنها دست یافتن به *حقایق هستی، آخرت، عبودیت و لقاءالله*، برای انسان حکم اصل و مبنا را دارد.✅ ✨و *مقاصد غیر حقیقی* مقصد هایی هستند که انسان را از حقیقت وجودی و کمال او دور می سازند و رسیدن به *منفعت های دنیایی* برای فرد اصل است.❌ 🔆۲) *مقاصد کلی و جزئی* : ✨ *مقاصد جزئی* مقصد هایی هستند که نمی‌توان آنها را برای هر کاری در نظر گرفت و تنها مقصد بخشی از برنامه های زندگی هستند. (مثلاً مقصد غذا خوردن سیر شدن است این مقصد را نمی توان برای همه فعالیت ها در نظر گرفت.) مقصد بالاتر آن سلامتی است که آن را هم ممکن است برای همه فعالیت ها نتوان در نظر گرفت اگر چه طیف وسیع تری را شامل می شود. 🍃پس یک طیف از مقاصد وجود دارد و هر برنامه‌ای می‌تواند علاوه بر مقاصد کلی دارای مقاصد جزئی نیز باشد. 📌 *نکته مهم : مقاصد جزئی باید در خدمت مقصد کلی باشد و فرد را به سمت نزدیک‌تر شدن به مقصد کلی و دستیابی به آن کمک کند.* 🍃 🔸🔻همچنین باید برای هر برنامه ای در زندگی با توجه به مقصد کلی، مقاصد جزئی را نیز در نظر آورد. 🔸 در قران و روایات درباره اصلاح مقاصد کلی و جزئی انسان بسیار تاکید شده است. که همگی آنها در نهایت ✨ *قرار دادن توحید یا همان لقای پروردگار را به عنوان مقصد اصلی* ✨ هر انسان و *استفاده از امکانات دنیا را به عنوان مقاصد جزئی* انسان برای رسیدن به آن مقصد کلی می دانند.🔸 🔆۳) *مقصد اصلی و فرعی:* 🔴مقاصد را می توان *از جنبه اولویت* به مقاصد اصلی و فرعی تقسیم کرد. ✨ *مقصد اصلی* مقصدی است که به عنوان *اولویت اول* مطرح می شود ✨ مقصد های فرعی می توانند در جنب وجود داشته باشند. ⏪ مثلا در ورود به دانشگاه، مقصد اصلی رسیدن به علم است و گرفتن مدرک و یا حتی گرفتن نمرات بالا مقاصد فرعی هستند.👩‍🎓👨‍🎓 🌱از آنجایی که مقاصد اصلی و فرعی ممکن است با هم تعارض داشته باشند ❌ یا امکان عملی شدن با همراه نداشته باشند، در نظر گرفتن مقاصد اصلی و فرعی طبق منطقی صحیح، شرط صحت برنامه است.✅ در غیر این صورت، فرد در اولویت بندی های خود دچار مشکل میشود. از این رو جابجایی این مقاصد و به کارگیری آنها به جای هم می توانند یکی از دلایل دست نیافتن به مقاصد حقیقی در زندگی فرد باشد🌱 ✴️ برای پیدا کردن مقاصد *حقیقی* ، کلی و اصلی: 🌱 - باید ببینیم خداوند در آفرینش انسان و صفات و حالات او،چه مقاصدی در نظر گرفته و بهترین منبع برای شناسایی آن ها، *آیات و روایات* است. 😇 🌱- از قوه *تفکر و تعقل* بهره ببریم. برای شناخت مقصد، اولویت بندی کارها براساس مقصدی که انتخاب کردیم و آشنایی و استفاده از قوانین هستی برای رسیدن به مقصد، نیاز به تفکر داریم.🤔 🌱- یادآوری مکرر *مقاصد* و ارزیابی آن ها🛣 و مهمتر از همه (که ان شاءالله در بحث های آینده معرفت افزایی بهش خواهیم رسید) 🌱 بهره مندی از #هدایت و دستگیری خداوند در مسیر #بندگی به پایبندی و شناخت انحرافات کمک می کند. 👌♥️ 💚 *والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا* 💚 📜تکلیف جلسه هشتم📜 تکلیف این هفته مون، بخشی از قالب برنامه ریزی رو هم در برمی گیره. پس لطفا جدی بگیرین و انجام بدین🌸 یه برنامه آینده نگر بنویسین. به این صورت که یک چشم انداز ۱۰ ساله، یا ۵ ساله در نظر بگیرین و اهدافتون رو برای این بازه زمانی بنویسین. فکر کنین که میخواین انتهای این بازه زمانی، کجا و در چه حالت و نقطه ای باشین. حالا مقاصد حقیقی، کلی، و جزئی مرتبط باهاشون رو بنویسین.

20 فروردین 1403 02:58:16

57 بازدید

نظم مادرانه

*سرعت دهنده های زندگی شما چه چیزهایی هستند؟* ✅ *مثلا ناهارها رو صبح زود میگذاری* ✅ *مثلا آخر شب ها ۵ دقیقه خونه رو جمع میکنی* ✅ *مثلا ذکرهای خاصی بلدی* 🔶 *هر چیزی که کمک کنه سرعت عمل مون تو زندگی بیشتر بشه ...*

22 فروردین 1403 04:11:45

73 بازدید

نظم مادرانه

⏳جلسه اول: *اهمیت زمان* ⏳ *هو القدیر* بیایید با هم تصور کنیم زمان *مرگ* مان رسیده است. ⚰ در آن لحظاتی که هیچ امیدی به بازگشت نداریم، ناگهان بهمون بگن دوست داری یک ساعت دیگه زندگیت ادامه پیدا کنه؟ قطعاً همه با تمام وجود می‌گوییم: بلهههه 😩 ✅ اینجا یک ساعت زمان *ارزش* خودش رو نشون میده. زمان مدتی است که برای زندگی کردن در اختیار داریم و در واقع عمر ما رو مشخص میکنه و مدت محدودیه ✅ *مقدار زمانی رو که برای چیزی یا کاری صرف می‌کنیم، در واقع داریم جان مون رو فداش می کنیم.* برای کسی که وقت بی ارزشه، یعنی جان براش بی ارزشه. کسی رو مقایسه کنید که برای زیارت اباعبدالله (ع) وقت می‌گذارد یعنی جان ش رو برای اباعبدالله (ع) فدا میکنه با کسی که برای کارهای بی ارزش جانش و زمانش رو فدا میکنه. *امام سجاد (ع) میفرمایند: "تعجب می کنم از کسانی که درهم و دینار از دستشون میره تاسف می خورند اما غروب ها غمگین نمیشن از اینکه یک روز از عمرشان رفت و دیگر باز نخواهد گشت"* 🧐 ⏳ارزش قائل شدن برای زمان فوق العاده اهمیت دارد.⏳ *تصور کنید با یک لحظه زمان شما میتونید چه خریدهای با عظمتی داشته باشید برای آخرت. با یک لحظه زمان چه رضایتی رو از پروردگار عالم میتونید جلب کنید که اصلاً قابل تصور نیست.* 🤩 روایتی از امیرالمومنین (ع) هست که میفرمایند: «مِن کَرَمِ المَرءِ، بُکاءُهُ عَلی ما مَضی مِن زَمانِه» *از علائم کرم و بزرگواری شخصیت یک انسان این است که گریه کند بر زمانی که از او گذشته است.* 📜 خود امیرالمومنین (ع) در *مناجات شعبانیه* میفرمایند: «أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكََ» یا «وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي» از عمر گذشته خودشان و از جوانی از دست داده خودشون چه جور ناله می‌زنند در خانه خدای متعال. *اگر کسی توانست برای زمان از دست رفته گذشته اشک بریزه میتواند برای آینده برنامه‌ریزی داشته باشد.* 😢 ⚡ *حالا بریم سراغ آینده* ⚡ اگر برای گذشته خوب غصه بخوریم برای آینده می تونیم یک نگاه بهتری داشته باشیم. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «بَقِيَّةُ عُمرِ المُؤمِن ..لا قيمَةَ لَها ، يُدرِكُ بِها ما قَد فاتَ، و يُحيي ما ماتَ» بقیه عمر مومن قیمت نداره. می تونی شما تدارک بکنی هر چی که در گذشته فوت شده و میتونی زنده کنی هر چیزی که مرده در زمان گذشته. هیچ انسانی نمیتونه بگه من زمان گذشته ام رو عالی استفاده کردم. مخصوصاً برای عالی ترین استفاده ها که جلب رضایت پروردگار عالم هست. 🤦‍♀️ ولی از این طرف آینده رو شما ببینید میفرماید زمان آینده شما، قیمتش بی نظیره. حتی بالاتر از گذشته است. ✨ ✅ *چون شما از آینده می تونید از زمان یه جوری استفاده کنید، که تمام حسرت از دست دادن زمان گذشته را جبران کنید.* *مومن در ارتباط با زمان خسیس میشه. اینه که دائم الذکر میشه. اینه که منظم میشه* یک *تمرین* که ائمه برای درک اهمیت زمان به ما دادند شرکت در *تشییع جنازه* است. شاید یه علت ثواب های عجیب و غریبش هم همین باشه. می فرماید هر وقتی رفتی تشریح جنازه شرکت کردی خودت رو بزار جای آن کسی که رفته و فکر کن الان دارن من رو می برن توی تابوت. تموم شد. دارن من را میبرند. وقتی که رسوندن برای دفن، یا آن ۷ قدم، یا مقداری که باهاش رفتی، *هی تمنا کن خدایا من را برگردون😭 بزار عمر دوباره کنم.🙏 خدایا من رو برگردون برنامه‌ریزی این رو تغییر میدم، زمانم را استفاده میکنم.* 😭 بعد تشییع جنازه که تمام شد، یا شما همراهیت برای این تشییع جنازه قطع شد، *بگو خدا بهت مهلت داد یک چند روز دیگه ای زندگی کنی* *برگرد درست زندگی کن. برگرد از عمرت استفاده کن. دقت و وسواس به خرج بده در رابطه با زمان.* پس تا اینجا با اهمیت ارزش قائل شدن برای زمان آشنا شدیم. 💯✔ بحث مدیریت زمان یکی از دغدغه‌های همیشگی بوده . *مدیریت زمان به معنی بهره وری کامل برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی با حداکثر بازده است.* ⭐ ✅ما یک سری اعتقادات داریم که اساتید سکولاری که در حوزه مدیریت زمان صحبت می‌کنند مطلقاً به آن نمی‌رسند و آن هم بحث *مدیریت برکت زمان* است که آنها هیچگونه حرفی در مورد آن نمی توانند بزنند. *لیله القدر خیر من الف شهر* یک شب می تواند از هزار ماه بهتر باشد. یک ثانیه در عمر، چنان می تواند موشک بار شما را به سمت خدا پرتاب کند که هیچ وقت و هیچ جایی ممکن نیست.👌✔ انشالله بتونیم با نگاه به اهمیت زمان، مدیریت زمان و برنامه ریزی منظم، برکت زمان هامون رو افزایش بدیم و در این زمان محدود عمر، برای *ابدیت* مان به بهترین نحو توشه جمع کنیم. 📣 *تکلیف جلسه دوم* 📣 از اونجایی که اولین و مهم ترین گام در بحث برنامه ریزی، *خودشناسی* است، تکلیف این هفته مون، *رصد کامل زمان ها و فعالیت های روز و هفته مون* هست. 🧐 به این صورت که حداقل یک هفته ( و حداکثر تا زمانی که مطمئن بشیم به خودشناسی و دید کامل نسبت به برنامه روزانه رسیدیم) هرفرد باید زمان هاش رو کاملا رصد کنه و تمام ساعت های روز رو مشخص کنه که چه کاری انجام داده. ⌛📝 🗓 یک جدول برای نمونه قرار دادیم. این جدول رو در دسترس بگذارید و تمام فعالیت های روزتون رو وارد کنین. انتهای *روز* و انتهای *هفته* برآورد داشته باشین. و مشخص کنین از ۲۴ ساعت زمان در روز و ۱۶۸ ساعت در هفته ، هرکاری چقدر وقت گرفته. و چند ساعت از ۲۴ ساعت رو فعالیت انجام دادین و چقدر زمان تلف شده داشتین. مثلا برآوردتون این بوده که متوسط در روز ۸ ساعت و در هفته ۶۰ ساعت به خواب اختصاص دادین و ... ⏰ اگر از همزمانی در کارها استفاده میکنین، (مثلا همزمان با انجام کارهای منزل، صوت آموزشی هم گوش میدین) این زمان ها رو جدا محاسبه و اضافه کنین. ( به این ترتیب بهره وری تون از ۲۴ ساعت در یک روز بیشتر میشه)📈💪 *فوایدی* که این رصد برنامه داره شامل : - تمام کارهای روزانه مون مشخص میشه. 🧐 - مشخص میکنه هرکاری چند ساعت رو در یک بازه زمانی به خودش اختصاص میده.⏳ - چه ساعتی از روز ، بازدهی بیشتری داریم.💪 - چه کارهایی در برنامه مون بیهوده ست و نیازه که حذف بشه.❎ - چه کارهایی نیازه که در برنامه باشه و نیست،و باید اضافه کنیم.✅ - ارزش زمانی هرکاری مشخص میشه و اگر نیاز داره اصلاح بشه.🕰 - دید واقع گرایانه نسبت به زمان و توانایی مون پیدا میکنیم.😊 و ... در انتها باید به یک خودشناسی و پذیرش خود در برنامه برسیم.👌👩‍🎓

11 فروردین 1403 17:43:45

57 بازدید

نظم مادرانه

⭐ یه مرور کوتاه در مورد مطالب گذشته داشته باشیم ⭐ برنامه ریزی شامل ۲ بخش *محتوا و قالب* هست. *قالب برنامه* یعنی اینکه چه کاری رو در چه زمانی و مکانی انجام بدیم. عمدتا همه ما هنگام برنامه ریزی، روی قالب تمرکز داریم و فکر میکنیم مشکل مون از قالب برنامه هست. در حالی که *بخش مهم تر که ازش غافل میشیم، محتواست* . ما هم از ابتدای بحث سعی کردیم ابتدا به محتوا بپردازیم و در مورد مباحث *اهمیت زمان، رابطه دین و برنامه ریزی، برنامه ریزی چند بعدی و وجوه مختلف انسان و نقش نیاز و گرایش در برنامه ریزی* صحبت کردیم. 📜 🔆انسان موجودی دارای گرایش‌های مختلف است، و حرکت او به سوی تحقق گرایش‌های اوست، او مجبور به انتخاب است🧐 و برای انتخاب، ابزاری به نام *عقل* 🧠در اختیار دارد که * «میل به انتخاب برتر» * 🤩است. و ابزار دیگر هم * میل به آگاهی* ست.🤔 اگر بخواهیم عقل را دقیق‌تر معرفی کنیم، باید بگوییم: *میل* به انتخاب برتر. عقل می‌گوید *لذت بیشتر و ماندگارتر بهتر از لذت کمتر و ازبین رونده* است. 😇 عقل قدرتی در وجود ماست که این قدرت علی‌القاعده *خودش هم یک گرایش* است، گرایشی که سلطان همۀ گرایش‌هاست.👑 عقل همیشه خواهان این است که میل برتر را انتخاب کنیم💯 و لذا این عقل، در وجود ما *دشمن* خواهد داشت.👿 یعنی گرایش‌هایی که عقل آنها را کنار می‌زند و انتخاب نمی‌کند، دشمن عقل خواهند شد. 👿 ✨پس درگیری عقل در وجود انسان با چیست؟ با *گرایش‌های سطحی* است که اسم آن را *«هوی»* می‌گذاریم.😋 «هوی» هر گرایشی است که انسان را سقوط می‌دهد و پایین می‌کشد.😔  ✨*میل به آگاهی ابزار دیگر انتخاب* از سوی دیگر، *علم و آگاهی* سبب می‌شود که عقل شروع به رشد و نمو کند.🔝 (کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْل‏؛ دعوات راوندی/221)🤔 🤩چون عقل، میل به انتخاب برتر دارد ولی *مصادیق را نمی‌شناسد* ، لذا وقتی مصداق‌ها را به او نشان می‌دهید، عقل کم‌کم به خودش می‌آید. همان‌طور که برای یک بچه باید فرصت‌های تجربه کردن را فراهم کنیم تا عاقل‌تر شود.🍃 🌟 (امام حسین(ع): ذَرَأَ اللَّهُ الْعِلْمَ لِقَاحَ الْمَعْرِفَةِ وَ طُولَ التَّجَارِبِ زِیَادَةً فِی الْعَقْل‏؛ نزهه‌الناظر/88)🌟 🔆 *«رنج» یعنی تأمین نشدن یک گرایش* 😓 ❌وقتی انسان برای ارضاء تمایلات خودش حرکت می‌کند،🚶‍♂طبیعتاً مجبور است برای رسیدن به برخی از تمایلات، برخی دیگر از تمایلات خود را ترک کند، کنار بزند، یا صرف‌‌نظر کند(تمایلات انسان با هم تعارض یا تزاحم دارند).⛔️ این ترک کردن یا نرسیدن به برخی از تمایلات، باعث رنج می‌شود.😢 🔆 *رنج یعنی اینکه من: یا به دوست‌داشتنی‌های خودم نرسیده‌ام، یا دوست‌داشتنی‌هایی که داشته‌ام را از دست داده‌ام و یا اینکه به دلیلی مجبور شده‌ام خودم از برخی دوست‌داشتنی‌هایم چشم‌پوشی کنم و آنها را کنار بگذارم. و همۀ اینها رنج است.* 👊 ❌گاهی اوقات رنج بدون اراده و اختیار انسان به او تحمیل می‌شود. یعنی انسان دوست‌ داشتنی‌ هایی دارد که در دسترس او نیستند؛ چه این دوست‌داشتنی‌ها از اول به‌صورت بالفعل بوده (مانند غرایز) و چه اینکه بعداً این دوست‌ داشتنی‌ ها را اکتساب کرده و پرورش داده است.😇 🔆 *«لذت» یعنی تأمین شدن یک گرایش* ❌در مقابل رنج، لذت است. «انسان موجودی است گرایش‌مند» و تأمین هر گرایشی لذت دارد، حتی تخیلِ تأمین هر گرایشی هم لذت دارد،🤩 حتی حرکت به سوی هر گرایشی هم لذت دارد.. پس به‌طور *خلاصه* می‌توان گفت: *انسان موجودی گرایش‌مند است و ابزار انتخاب بین گرایش‌های خودش را دارد(عقل) 🧐 و در راه تأمین گرایش‌هایش به «رنج»‌ها😢 و «لذت‌»هایی😍 می‌رسد. این رنج‌ها و لذت‌ها، تعیین‌کننده‌ترین عامل در حیات بشر هستند.🍃 🌟رنج و لذت، در واقع چیزی جز گرایش نیست؛ تأمین شدن گرایش یعنی لذت و تأمین نشدن گرایش یعنی رنج.* 🔆حالا سوالی که مطرح میشود:🧐 *«آیا انسان می‌تواند گرایش‌های خودش را تغییر دهد؟»* 😳 بله، می‌تواند.  «انسان *چگونه* می‌تواند گرایش‌های خودش را تغییر دهد؟»🤔 ❌اگر بخواهیم یک گرایش را *تقویت* کنیم، در «سه حیطه» باید کار کنیم: *«به‌کار گیری علم و آگاهی مرتبط📗+ تقویت گرایش‌های همسو💪 + تضعیف گرایش‌های مخالف»*👊 🔺با اینها یک مثلث تشکیل دهیم و آن را در جهت تقویت گرایش مورد نظر، به‌کار گیریم. 💪یعنی *گرایش‌های همسو را تقویت* کنیم و *گرایش‌های مخالف را تضعیف* کنیم و در این میان، از آگاهی نیز به درستی استفاده کنیم.🍃 در اینجا *آگاهی* یک نقش ویژه هم در *«تعیین مصداق برای گرایش‌ها»* دارد.👤 🌟برای تضعیف یک گرایش بد نیز شبیه همین کار را باید انجام داد. مثلاً اگر می‌خواهید خساست🤑 را در کسی از بین ببرید، نگاه کنید ببینید چه گرایش‌های خوبی دارد؟ ❌سعی کنید آن گرایش‌های خوب را تقویت کنید، چون تقویت گرایش‌های خوبی که دارد برایش آسان‌تر از مقابله با این گرایش بد است. وقتی گرایش‌های خوب را تقویت کنید، کم‌کم این گرایش بدش هم ضعیف می‌شود. 🔆وجود گرایش‌های پیدا و پنهان در انسان، تغییر و تقویت گرایش‌ها را ضروری می‌کند.💯 🌘*پنهان بودن برخی از گرایش‌ها* موجب می‌شود که ما یک عملیاتی را انجام دهیم به نام *«به‌فعلیت رساندن گرایش‌های پنهان»*🌕 و *«عملیات تقویت گرایش‌ها»* 🌔 ✨وقتی بخواهیم گرایش‌های پنهان -که لذتش دیرتر می‌رسد-⏰ را بیدار و فعال کنیم،😴 ❌ یک‌مقدار باید از لذت گرایش‌های بالفعل، صرفنظر کنیم. این همان چیزی است که تحت عنوان *«مخالفت با هوای نفس»* 🚫 از آن یاد می‌شود و طبق روایات ما این نظام دین یا نخِ تسبیح دین است📿 🌟(امیرالمؤمنین(ع): نِظَامُ‏ الدِّینِ‏ مُخَالَفَةُ الْهَوَى؛ نظام دین، مخالفت با هوای نفس است. غررالحکم/9981)🌟 🔆پس تعریف ما از زندگی این است: *«زندگی یعنی مدیریت گرایش‌ها»* ❌ این مدیریت گرایش‌ها دو معنا دارد: 1. تغییر گرایش‌ها ❎ 2. تحقق و پاسخ دادن به گرایش‌ها✅ ✨تغییر گرایش‌ها در وجود انسان اجتناب‌ناپذیر است. اینکه در روایت می‌فرماید: «أَکْرِهْ نَفْسَکَ عَلَى الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیْهَا»(غررالحکم/2477) منظور همین اجتناب‌ناپذیر بودن است.🍃 ✨ یعنی اگر ما خودمان سعی نکنیم گرایش‌های خودتان را تغییر دهیم، به‌طور طبیعی این تغییر گرایش‌ها در ما اتفاق می‌افتد(منتها این تغییر طبیعی، برای‌مان مفید نخواهد بود)😥 ✨کسانی که می‌گویند: ما نمی‌خواهیم گرایش‌های خود را مدیریت کنیم، وقتی در *تزاحم‌ها و تعارض‌های بین گرایش‌های خودشان* گرفتار می‌شوند،🤔😥 واقعاً بیچاره می‌شوند و به‌هر حال مجبور خواهند بود *«با امیال و هوای نفس خود مبارزه کنند»* و مجبورند رنجی که در حذف برخی از گرایش‌ها وجود دارد را تحمل کنند. 😓 یعنی انسان‌های هرزه هم این رنج را می‌کِشند،🔞 چون *اساساً زندگی انسان طوری طراحی شده که او مجبور است با برخی از دوست‌داشتنی‌های خودش مخالفت کند، چه دیندار باشد و چه بی‌دین.*❗️ ❌حتی اگر کسی عقلش را هم تعطیل کند و هواپرستِ مطلق شود، باز هم بین اهواء نفسانی خودش باید انتخاب کند و در نتیجه یک طرف این انتخاب رنج می‌آورد و طرف دیگر، لذت می‌آورد. اما رنج را نمی‌توان حذف کرد.🤷‍♂ ❓«آیا این مدیریت گرایش‌ها، نیاز به برنامه ندارد؟» خب معلوم است که نیاز به برنامه دارد،🤓 این برنامه باید به او بگوید: «کدام گرایش خود را ترجیح بده و کدام را کنار بگذار؟» ✅ 🌟*دین، برنامه ای برای مدیریت گرایش هاست* انشالله جلسات آینده بیشتر در موردش صحبت میکنیم....🍃 📜تکلیف جلسه ششم📜 طبق مباحث هفته گذشته و این هفته در مورد نیازها و گرایش های حقیقی و کاذب، روی یک کاغذ، ۱. فعالیت هایی که در حال انجامش هستین، ۲. فعالیت هایی که باید انجام بدین، و ۳. فعالیت هایی که دوست دارین انجام بدین رو بنویسین و برای هرکدوم بررسی کنین که براساس چه نیاز و گرایشی هست؟ آیا براساس گرایش و نیاز حقیقی هست یا کاذب؟ برای هر فعالیت بپرسین چرا ؟ و انقدر این چرا رو تکرار کنین و بهش جواب بدین که از همه جنبه ها و زوایا مسئله براتون باز بشه.

11 فروردین 1403 21:01:08

51 بازدید

نظم مادرانه

✨ *نیاز* عبارت است از خلا و فاصله‌ای که فرد با دیدن مقصد مشخص یا مبهم در درون خود احساس می‌کند.😌 ✨ *گرایش و میل* عبارت است از کشش و انگیزشی که نسبت به کاری، عملی، فکری یا تصمیمی در درون فرد ایجاد می شود. 🤩 ✨ *خواست* عبارت است از حرکت و تلاشی که فرد برای برطرف شدن نیاز و کم کردن فاصله میان نیاز و مقصد انجام می دهد. خواست یک حرکت و تلاش درونی است که حاصل آن حرکت بیرونی خواهد بود.🏃‍♂ ✨ این ها همواره همراه یکدیگر و مکمل هم هستند. مثلاً: 😋گرسنگی 👈 نیاز 😋سیر شدن 👈 رفع نیاز و مقصد 😋میل به غذا 👈 گرایش 😋طلبیدن و حرکت به سمت غذا 👈 خواست 🌟 پس حس نیاز، نقطه شروع حرکت، و مقصد نقطه پایان آن است. بنابراین نیاز و مقاصد رابطه متقابل دارند و هر چه مقاصد تعریف شده بیشتر باشد نیازها هم بیشتر و *هرچه نیازها حقیقی تر باشند، مقاصد هم حقیقی تر و والاترند* .🍃 ✨ برای یک برنامه ریزی کامل و عملی در گام اول باید دید برنامه، چه نیازها و خلاءهایی از زندگی را برطرف می کند و مهمترین عنصر این است که فرد *چه نیازی را محور برنامه و عمل خود قرار می دهد*. 🧐 ✨ اینجا باید *انواع نیاز* را تعریف کنیم: - *نیاز حقیقی* : که در مسیر عبودیت است و فرد را در مسیر به سوی غایتی که خداوند برایش در نظر گرفته پر تلاش می کند.😇 - *نیاز غیر حقیقی* : آن دسته از نیازها که فرد را از امور مهم زندگی اش غافل کرده و از غایت آفرینش و تلاش در راه آن دور می کند.🙊 ✨ پس انسان با *دین داری* می تواند نیازهای خود را در زمره نیازهای حقیقی قرار دهد.🍃 همچنین فرد می‌تواند *نیازهای طبیعی یا مادی را هم در راستای نیازهای معنوی یا حقیقی خود به کار بگیرد* . با *نیت* میتوان به این مهم دست پیدا کرد. (نمونه هایی از اون رو در بحث جلسه گذشته باهم مطرح کردیم) در واقع نیت، نوع نگاه به مسائل را تعیین میکند و اعمال را با جهان بینی فرد همسو میکند.😍 (ادامه مطالب را در پست بعدی ببینید)

11 فروردین 1403 20:44:33

47 بازدید

نظم مادرانه

ادامه پست قبل: ۹. *عدم اولویت‌بندی کارها و پرداختن به کارهای غیرضروری* : ✨در مورد اهمیت اولویت‌بندی کارها قبلاً مفصلاً صحبت کردیم. وقتی اولویت‌بندی درست وجود نداشته باشه زمانمون صرف کارهای کم‌اهمیت خواهد شد.🕢 ۱۰. *ترافیک و زمان های انتظار* :🚦 زمان‌های مرده مثل ترافیک و یا زمان‌هایی که در مطب منتظر نشستیم رو می‌تونیم با مطالعه و کارهای مفید، زنده کنیم.📚 (در مورد زنده کردن زمان های مرده، قبلا صحبت کردیم) ۱۱. *اهمال‌کاری و کار امروز رو به فردا انداختن* :🥴 هر کاری باید سر موقع خودش انجام بشه گاهی به تعویق انداختن کارها باعث می‌شه در آینده برای انجام همون کار، مجبور باشیم زمان بیشتری صرف کنیم ⏰و استرس ناشی از باقی موندن اون کار، تمرکز ما را برای انجام کارهای دیگه هم از بین می‌بره. مثلا اگر ما هر وسیله‌ای رو همون موقع سر جاش قرار بدیم، 🧺در آخر روز با حجم وسیع بهم‌ریختگی خونه مواجه نمی‌شیم و لازم نیست زمان زیاد و انرژی برای جمع و جور کردن بگذاریم.🧹 ۱۲. *بر عهده گرفتن کارها بدون داشتن تخصص* :👩‍🎓 گاهی پذیرفتن مسئولیت‌هایی که تخصصی در اون نداریم، باعث می‌شه مجبور باشیم برای انجام صحیح اون‌ها، انرژی و زمان و هزینه بیشتری بپردازیم. ۱۳. *ضعف در هنر "نه گفتن" * :🤐 شاید شما هم ازجمله کسانی باشید که نمی‌تونن به‌سادگی به دیگران "نه" بگویند و مجبورین قسمتی از زمان خودتون رو صرف کارهایی بکنید که تو رودربایستی پذیرفتین.😥 ۱۴. *تکرار کارها، وسواس و کمال‌طلبی* :🥇💯 کمال‌طلب ها برای هر کاری بیش‌از زمان معمول وقت صرف می‌کنند. مثلاً برای ارسال یک نامه که پنج دقیقه طول می‌کشه، پنج‌بار اون رو می‌خونن و ویرایش می‌کنن و نهایتاً می‌بینن سی دقیقه گذشته و تازه هنوز از نتیجه راضی نیستن!✉😒 ۱۵. *ضعف در تفویض اختیار* :🤝 واگذار کردن کارها به دیگران از دو جهت باید مورد توجه قرار بگیره. بعضی‌ها به دلیل همون کمال‌طلبی شون، هیچ کاری رو به فرد دیگه واگذار نمی‌کنن. چون معتقدن فقط خودشون می‌تونن اون کار رو درست انجام بدن.🤨 بعضی دیگه هم کار رو به شکل نامطلوبی به دیگران واگذار می‌کنند. (مثلاً به شخص نامناسب برای اون کار)🤤 . درنتیجه درنهایت، زحمتشون برای اصلاحِ دوباره اون، بیشتر هم می‌شه. هر دوی این موارد آسیب‌زاست. ۱۶. *ارتباط با افراد ناباب و تفریحات کاذب* :😈 ارتباط و هم‌نشینی با افرادی که زمان برای اون‌ها بی‌اهمیته، باعث مشغولیت به کارهای بیهوده و بی‌انگیزگی می‌شه. همچنین تفریح باید به‌نحوی باشه که انرژی مورد نیاز برای کارهای مهم را به دست بیاریم وگرنه تفریح کاذب به حساب میاد.🥳 ۱۷. *ضعف در مدیریت انرژی* : 💥بیشتر ما در زمان برنامه‌ریزی، تصور می‌کنیم باید تمام ساعات و لحظه‌هامون، با حداکثر فشار کار کنیم 💪و هیچ زمانی برای استراحت در نظر نمی‌گیریم. به‌همین دلیل اغلب نیمه دوم روز، دیگه انرژی مون تموم می‌شه و بقیه زمانمون از دست میره.🥱 📜تکلیف جلسه 📜 هفته گذشته خودتون رو مرور کنین و سارقان زمان و خصوصا شاه دزد زمان هاتون رو پیدا کنین. برآورد کنین در صورت کنار گذاشتن این عوامل، چقدر زمان خالی پیدا میکنین.

22 فروردین 1403 02:18:12

80 بازدید

زهرا موسوی

0

1

قسمت دوم: رابطه دین و برنامه ریزی

جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامه‌ریزی یعنی 👈 *چینش فعالیت‌های زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامه‌ای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت می‌کند.⭐👌 🕰 ما خیال می‌کنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه می‌گوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده می‌شود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش می‌کنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦‍♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر می‌رود. تمرکز ذهن نداریم. می‌گویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمی‌رساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست می‌آید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦‍♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

نظم مادرانه

زهرا موسوی

0

1

جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامه‌ریزی یعنی 👈 *چینش فعالیت‌های زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامه‌ای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت می‌کند.⭐👌 🕰 ما خیال می‌کنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه می‌گوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده می‌شود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش می‌کنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦‍♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر می‌رود. تمرکز ذهن نداریم. می‌گویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمی‌رساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست می‌آید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦‍♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن