پست های مشابه
جعبک
🎈.. . جعبک، اتفاق ساده ای است. ما تصمیم گرفتیم وسایلمان را جور دیگری ببینیم. تصمیم گرفتیم این دفعه آن ها را در اختیاربچه ها قرار دهیم، تا ببینیم آن ها چطور استفاده می کنند... 🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈 ، جعبک هم بازی کودکیست که عاشق بازی با وسایل بزرگترهاست. . 🍭 🍬🍭🍬🍭🍬. . #جعبک #بازی_با_کودک #خلاقیت #بازی #بازی_با_کودک #هم_بازی #تخیل #مهربانی #دست_ورزی #بزرگی #کودک_خلاق #کودکی #کشف
03 دی 1398 13:28:05
3 بازدید
جعبک
🎈. . _بچه ها رو آزاد بگذاریم؟ چه حرفاااا .. دردسر مادرها رو میخواید زیاد کنید؟ بله بچه ها رو در بازی کردن، در تخیل کردن، در کشف کردن و شناختن دنیا آزاد بگذارید. قرار نیست اون ها رو از رو ما کپی کرده باشن. قرار نیست اون ها دنیا رو شبیه ما ببینند. ما مالک فکر و تخیل اون ها نیستیم. خوبه بدونیم که اون ها امانتهای خدا دست ما هستند تا ما ازشون مواظبت کنیم. چون اون ها قراره دنیایی رو بسازند که جای بهتری برای زندگی کردن باشه. . 🍭 🍬🍭🍬🍭🍬🍭🍬 . #جعبک #کودک #بازی #تخیل #زندگی #بازی_با_کودک #خلاقیت #هم_بازی #دست_ورزی #بازی_با_کودک #کودک_خلاق #کشف #آزادی_کودک #اکتشاف #سرگرمی #شادی
11 دی 1398 14:27:39
67 بازدید
جعبک
🐢🐢🐢 طرز تهیه یک عدد لاکپشت "سر به زیر" رو میبینید 😁 شونه تخم مرغ هایی که بابا خریده رو بیارین یه خونه ش رو جدا کنید و باهم رنگش کنید. بعد از یه #پوم_پوم به عنوان سرش میتونید استفاده کنید و با #پیپ_پاک_کن براش دست و پا و حتی دم بذارید. وقتی چشم عروسکی هم براش بذارید دیگ لاکپشت مون آماده اس. اگر ابزار درست کردن این لاکپشت سر به زیر رو تو خونه ندارید نگران نباشید #جعبک_ابزار یه عالمه ابزار برای درست کردن این لاکپشت و کلی کاردستی دیگ رو هم در اختیارتون میذاره.
03 آبان 1400 09:26:37
59 بازدید
جعبک
🎈. #ایده_بازی_جعبک پیچ پیچک بیرون بیا! وسایل لازم: 🍭آبکش 🍭پیچک ( پیپ پاک کن) ، ماکارونی یا نی . . 🍭🍬🍭🍬🍭🍬🍭🍬🍭 . #جعبک #کودک #بازی #بازی_با_کودک #هم_بازی #دست_ورزی #خلاقیت #تخیل #روانشناسی #کودک_خلاق #ایده_بازی_جعبک #اسباب_بازی #ایده #پیچک #نی
17 دی 1398 16:40:26
66 بازدید
جعبک
❌کپشن را بخوانید❌ روایت دوم: اولین کارگاه جعبک خانهی من بود. قسمت هال و پذیرایی خانه را دو قسمت کردیم. برای کارگاه سنگر درست کردیم که کودک هشتماههی خانه واردش نشود. صبح در خانهی ما جمع میشدیم برای کارها. برای بچهها هم برنامه میریختیم که سرگرم شوند؛ گرچه کار همیشه آن طور که پیشبینی میکردیم هم پیش نمیرفت؛ چون بچهها اساسا غیرقابل پیش بینی هستند و ما این را در کارمان پذیرفته بودیم. همهی کارها توی پذیرایی و آشپزخانه و اتاق بچه انجام میشد. کابینت کنار پنجرهی آشپزخانه را که نورخوبی داشت میکردیم استدیوی عکاسی و کف و دیوارهای اطرافش را با کاغذ رولی می پوشاندیم. ته هال پذیرایی را میکردیم قسمت بسته بندی و ارسال. وسط هم بچهها میدویدند و بازی میکردند. گاهی تا نه شب کار میکردیم و در انتها وقتی بچه هایتیم با خستگی میرفتند خانه، من میماندم و یک خانهی ترکیده که زمینش مثل میدان مین پر از نخود و لوبیا و بقایای آرد بازی و خمیربازی بود. البته با حضور بچهای که از صبح نخوابیده بود و کلافه بود و آقای همسر که از سرکار آمده بود و چندساعتی هم در اتاق مانده بود تا کار ما تمام شود. گاهی زیر فشار کارها درست وقت خستگی، وقت مریضی بچههایمان یا وقتی کارها گره میخورد، غول ناامیدی سر و کلهاش پیدا میشد و میآمد سراغمان و شروع میکرد توی ذهنمان خواندن که: چه کار داری میکنی تو؟ بچه را گذاشتی توی فشار؟ تو مادری؟ چه همسری هستی؟ این هم محصولتان! آخر چه کسی به چنین چیزهایی اهمیت میدهد؟ آن وقت باید کمر میبستی برای جنگیدن هر روزه با غول ناامیدی که هرازگاهی سر از تاریکی بیرون می آورد و شک را مثل خوره میانداخت به جانت که هر طور شده از ادامه دادن بایستی. حتما شما هم تجربهاش کردهاید. توی هر اتفاق مهم و بزرگی غول ناامیدی درست وقتی کم آوردهای، سر و کله اش پیدا میشود و دست می اندازد دور گردنت و تویی که باید بجنگی و ادامه بدهی. اما جعبک کوچک همیشه چیزی داشت که از ما دلبری کند و نگذارد غول ناامیدی سیاهی را پخش و پلا کند توی قلبمان! ما حواسمان گرم کار بود و جعبک مثل یک کودک نوپا جایش را در دل همهی ما داشت باز میکرد...جعبک بچهمان شده بود و ما همان مادری که دلش میخواست غیر از بچهی خودش روی صورت هزاربچهی دیگر هم لبخند بکارد و برای همین داشت با تمام قدرت میجنگید. #استارتاپ #کارآفرینی #اول_مسیر #تولید_محصول #مادر_شاغل #جعبک #اسباب_بازی #اسباب_بازی_کودک #فرزند_پروری #والدگری #کاردستی_کودک #کاردستی #ابزار_بازی #ابزار_کاردستی #ابزار_نقاشی #روایت_کارآفرینی #بانوان_کارآفرین
03 اسفند 1400 00:43:32
35 بازدید
جعبک
🎈 زمستون کمکم به نیمه رسیده! اگر برف نمیاد...خب... ما برف رو بیاریم تو خونه...🌨️ آرد رو از یخچال در بیارید. یکم روغن بچه بهش اضافه کنید و به کوچولوتون بدید تا خوب هم بزنه... خیلی خیلی جالبناک میشه... . . 🍭 🍬🍭🍭🍬🍭 . #جعبک#جعبک_برای_کودک#جعبک_بازی #کودک #نگاه#دریچه_نگاه #کودکی #خلاقیت #بازی #بازی_با_کودک #جعبک_ من #دنیای_کودکی #سرگرمی #اسباب_بازی #کودک_خلاق #هم_بازی #دست_ورزی #خلاقیت #تخیل #مهربانی #بازی_با_کودکت
13 بهمن 1398 10:01:18
1 بازدید
ادمین جعبک
0
0
🌿 پیراهن زردش را مرتب کرده بود. تازه درد زایمان رخت بسته بود. دردانه را گذاشته بود توی گهواره. پتوی سبز را که لابد روزها، منتظر، بوییده بود و به سینه چسبانده بود، روی گلش انداخته بود. عمه حکیمه وارد اتاق شد. دستی به سر دستمال بستهٔ نرجس کشید. نرجس حتما لبخند زد و گهواره را نگاه کرد. عمه حکیمه گل کوچک را بلند کرد. خواست ببوسدش. بوی خوشش قلب عمه را به تپش انداخت. نرجس را نگاه کرد. نرجس لابد سر تکان داد که توی دل من همین خبرهاست... بابا صدا زد پسرم را بیاور عمه... نوشته اند پسر پدر را که دیده به حرف آمده از بس پدر مرد بوده. از بس چشم هاش آدم را به حرف می آورده... بابا گل نرجس را به او سپرده و گفته پسرم تو را به کسی می سپارم که مادرموسی فرزندش را به او سپرده.... نرجس قلبش تاپ تاپ کرده لابد اشک تا پشت چشم هاش آمده لابد باورش نشده که چطور می شود این پدر را و این پسر را دوست نداشت و دشمنشان شد.. چطور می شود بخاطر این ها آسمان و زمین را بهم نزد... دریا ها و دشت ها را مثل او طی نکرد... سرش را انداخته پایین... لابد خیال پردازی کرده که حالا آسمان گهواره ات پسرم... آن ابر تپل نرم بالش زیر سرت... لابد برایش لالایی ها خوانده و منتظر وعدهٔ بعدی شیرش شده... تولدتان مبارک آقا مبارک نرجس... و مبارک ما مادر ها که می دانیم توی دل نرجس وقتی بویتان کشیده چه خبرها که نشده... بویتان را به کوی ما مادرها بفرستید ... #نیمه_شعبان_۱۳۹۹ #جعبک