پست های مشابه
ghatre_group
یک شب مانده به شب نیمه شعبان آرزویت را برای این آخرین جمعه قرن بنویس .. #نیمه_شعبان #ولادت_امام_زمان_عج #بیا_ای_گل_نرگس #هیئت_کودکانه_قطره #هیئت_کودکان #جشن_نیمه_شعبان
25 اسفند 1400 19:46:49
0 بازدید
ghatre_group
یه جشن خیلی قشنگ داشتیم با حضور دختر گلی ها و مامان های عزیز که کلی بهمون خوش گذشت. 🎀 ممنونیم از دوستانی که تو این جشن همراهمون بودند و جای کسانی که نتونستند بیان حسابی خالی بود. ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر بر همگی مبارک 🎀 #جشن#ولادت_حضرت_معصومه #روز_دختر
11 خرداد 1401 06:13:33
0 بازدید
ghatre_group
✅ ثبت نام فقط از طریق پیامرسان ها با شماره: 09190161204 نوشتن خلاق🖋📚 ویژه نوجوانان ۱۴ تا ۱۷ سال 👩 مدرس:خانم منیژه پدرامی 🔸موضوعات: لذت نوشتن + موضوع، ایده پردازی و ایده یابی، شخصیتپردازی و... خلق داستان از صفرتا صد اما در فضایی خلاق و شاد با دیدن انیمیشن، تصویر نویسی و ... ⏰ زمان: ۱۶:۳۰ تا ۱۸ 📆 روزهای سهشنبه 🔹تعداد جلسات ۱۰ 📆تاریخ شروع: ۷ تیرماه 🔸مکان: نگارخانه اقدسیه 💳 شهریه: ۴۰۰ هزار تومان 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🔲 معرفی مدرس: منیژه پدرامی کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان. نویسنده کودک و نوجوان. با 20 سال سابقه تدریس نویسندگی خلاق در انجمن نویسندگان، حسینیه ارشاد، نگارخانه اقدسیه و... نویسنده مجلاتی چون موفقیت، دنیای قلم، سروش نوجوان و...نویسنده آثاری چون مسافران کهکشان، دزد کتاب، تانک عاشق، انیمیشن دهکده بزابزا، پوریا کوچولو، خورشید کجاست. برگزیده در بخش داستان نوجوان جشنواره انسان تمام ۱۴۰۰ و... @manizhehpedrami_gomar #کارگاه_نوشتن#ویژه_نوجوانان #نویسنده#نویسندگی#نوشتن#کلاس_نویسندگی#نویسنده_حرفه_ای
25 خرداد 1401 08:37:24
0 بازدید
ghatre_group
*نامه های ماریه* قسمت هشتم ▪️ماریه توی این نامه خیلی خسته و تشنهست، برای همین چشماش دیگه رمق نداره،اون میگه: اینجا هیچ کس دلش نمیاد از آبی که تو خیمهها باقی مونده آب بخوره چون همه آب رو برای علی اصغر کوچولو نگه داشتیم. #نامه_های_ماریه #کلاس_مجازی #کربلا #بچه_مسلمان #بچه_شیعه #تربیت_نسل_مهدوی #تربیت_نسل_مهدوی #کربلای_معلی #قصه_کودکانه
15 مرداد 1401 16:22:41
45 بازدید
ghatre_group
هیئت با کودکان بایدهای داخل هیئت #هیئت_با_کودکان #هیئت#عزاداری#محرم
16 مرداد 1401 14:27:46
66 بازدید
هیئت کودکانه قطره
0
0
سلام من به بچه های شیعه که دنبال حقیقتن همیشه میخوام بگم یه قصه من براتون یه کم عوض بشه حال و هواتون یه قصه از یه روز خیلی مهم نگی یه وقت نگفتی اینو بهم یه شهری بود به اسم شهر نجران مسیحی بودن همه ،نه مسلمان یه روز پیامبر خدا محمد یه نامه داد براشون از محبت دعوت بشن به دین خوب اسلام به دین مهر و دین عشق و اکرام ولی قبول نکردن و با اصرار اسلام و دین مارو کردن انکار خدابگفت به حضرت محمد مباهله بکن با اون جماعت یعنی که مردمان شهر نجران بیان و با پیامبر و عزیزان دعا کنن خدا عذاب کنه اون کسی رو که نبوده حق باهاشون روز مباهله رسید و نجران دیدن پیامبر اومده چه خندان دست امام حسن رو توی دستاش امام حسین رو هم اورده همراش حضرت زهرا و علی رو هم با خودش اورده بود به همراه مسیحی ها وقتی دیدن که احمد رسید با خانواده اش به مقصد ترسیدن و گفتن باهم که حتما حق با پیامبر خداست و قطعا باید به هر چی او بگفت کنیم گوش این روز رو هرگز نکنیم فراموش شاعر : علیرضا قاسمی #روز_مباهله #هیئت_قطره