پست های مشابه

chamran_kids

یه خبر مهم تو راهه…‼️ . گنج یابی یکی از روش های جالب و هیجان انگیز تر کردن فضای آموزش برای بچه ها توسط خاله ها و عموهای چمرانی بوده که در این پست سعی شده خیلی سریع و ساده برای شما توضیح بدیم تا بتونید از این روش استفاده کنید و در کنار بچه ها از یک آموزش شیرین لذت ببرید😊 . بفرست برای معلم ها تا ایده بگیرن😎 . . #ایده #خلاقیت #مدرسه #تربیت #کودک #شادی #هیجان #بازی #کتاب #کودک #نوجوان #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست

26 مرداد 1401 11:56:47

1 بازدید

chamran_kids

. بریم با سرآشپز کوچولو یه چیز خوشمزه درست کنیم😇👆🏻 . با یه آشپزی دیگه از کتاب مائده اومدیم پیشتون🤩 . بعضی غذا ها مثل نرگسی حسابی مقوی هستن و خوردن اون ها باعث میشه تو ماه رمضان قوت بیشتری تو طول روز داشته باشیم🤗 شاید تا حالا این ترکیب ساده و خوشمزه رو درست نکرده باشید اما اینبار با سرآشپز های کوچولو امتحان کنید چون... وقتی خود بچه ها تو تهیه ی افطار و سحر شریک میشن، انگیزه بیشتری برای خوردن غذا دارن و کلی اعتماد به نفس میگیرن😊 . ⭕این پست رو سیو کنید و برای مامان، باباها و معلم ها بفرستید❗ . #آشپزی#چمرانی_ها#ماه_بندگی #سرآشپز_کوچک#سرآشپز_کوچولو #ماه_رمضان#نرگسی_اسفناج

15 اردیبهشت 1400 13:28:51

6 بازدید

chamran_kids

. خوابگاه دختران . 📝قسمت آخر . "ما دهه شصتیها چه کاره هستیم؟" . بالاخره ما دخترهای دهه شصتی، به #دانشگاه رسیدیم. بعضی ها در ابتدا یا میانه دانشگاه ازدواج کردند، و بعضی هم نه. در زمان ما خیلی رایج بود که به خاطر درس دختری ازدواج نکند یا ازدواجش را به تاخیر بیندازد. و البته خیلی مرسوم تر این بود که همزمان با درس خواندن بچه دار نشد چون قرار نبود نسل ما بچه های زیادی به دنیا بیاورد پس وقت به اندازه کافی داشتیم. ما نسلی بودیم که هم زمان کودکی خودمان و هم زمانی که قرار بود مادر شویم، جمله" فرزند کمتر زندگی بهتر" را روزی چند بار شنیده بودیم و کاملا ملکه ذهنمان شده بود. خیلی از ما بین ادامه تحصیل، ازدواج و بچه دار شدن معلق مانده بودیم. دانشگاه هم هیچ کمکی به مصمم تر شدن ما در هیچ مسیری نمی کرد و حتی ما را در برهه هایی سردرگم تر کرد. خودم در کلاسی از یکی از اساتید شنیدم که با جدیت هر چه تمام تر داشت میگفت بهترین سن برای ازدواج دخترها، ۳۵ و پسرها ۴۰ سالگی است. همان موقع از ذهنم گذشت که احتمالا دو تکه سنگ قرار است باهم ازدواج کنند. هیچ کدام ذره ای از موضعش کوتاه نخواهد آمد. و حالا به همه این سردرگمی ها اضافه کنید که بالاخره ما باید کار کنیم یا خانه دار باشیم. و این جمله که : درس خوندی که چی بشه بالاخره باید یه استفاده ای بکنی، هر روز در گوشمان زمزمه میشد. من خودم در برهه های مختلف چرخ های زیادی خوردم و تجربه های زیادتری کسب کردم تا بالاخره رسیدم به راه انداختن حسینیه کودک شهیدچمران.... . شما چقدر در گذر زندگی پیچ و تاب خوردید و چه تجربه هایی کسب کردید؟؟؟:) . #ما_که_هستیم #تاریخچه_چمرانی_ها #فرزند_کمتر_زندگی_بهتر #دختران_دهه_شصتی #دهه_شصت #دهه_شصتیها

20 تیر 1399 07:52:10

0 بازدید

chamran_kids

#ورق_بزنید #تابستانی_برای_مرد_هزار_چهره . 📝قسمت ششم . تابستان پنجم/کاوه آهنگر . پدربزرگم، خدا رحمتش کند، یک مغازه چراغ‌سازی داشت. چند سال تابستان برای شاگردی به مغازه‌اش رفتیم. ساعت 6صبح می‌رفتیم شوش و 6 عصر برمی‌گشتیم. اوایل که بچه بودیم، کار کردن برایمان بیشتر بازی بود. ولی بزرگ‌تر که شدیم، کارمان سنگین شد. یادم است اولین املت زندگی‌ام را در مغازه بابا حاجی پختم. تا مدت‌ها در خانه برای بقیه املت می‌پختم. اره کردن آهن، جوشکاری، تراشکاری و کار با دریل میزی را هم در نوجوانی تجربه کردم. بعد از کنکور، یک مدت رفتم مغازه پدربزرگم. همان روزهای اول مرا با شاگردش به یک بلورفروشی فرستاد و گفت کل این مغازه را ویترین بزنید. از بس اره کردم، تمام دستم تاول‌زده بود. بدتر از آن جوشکاری بدون ماسک بود که باعث شد تمام شب از چشم‌درد نخوابم. چند سال بعد که در دانشگاه تهران دانشجو شده بودم، به بچه‌های رشته مکانیک تئاتر درس می‌دادم. یک مسابقه ماشین‌های فنری در دانشگاه برگزار شد و بچه‌های مکانیک سخت مشغولش بودند. کارشان خوب پیش می‌رفت ولی برای کامل کردن ماشین‌ها جوشکاری بلد نبودند. کل کارهای جوشکاری‌شان را برایشان انجام دادم. خیلی از من تشکر کردند. من هم خیلی خوشحال شدم کاری بلدم که بقیه شاگرداول‌ها هم بلد نیستند. البته بازهم چون بدون ماسک جوش دادم، چشمانم را برق زد.    این تجربه‌ها بخشی از تابستان‌های زندگی من بود. بخشی که با حمایت پدر و مادرم، خانواده، همسایه‌ها و انسان‌های مهربان برایم ایجاد شد و توانستم از آن استفاده کنم. دوست دارم رازهایی را به شما بگویم تا شما هم بتوانید تابستان‌های درخشانی را تجربه کنید. قسمت بعدی تابستان‌های مرد هزارچهره را بخوانید. . پ.ن: این مطالب که به قلم کارشناس تربیتی، حجت الاسلام احمدرضا اعلایی نوشته شده است برای اولین بار درصفحه ی: @nojavan_khamenei منتشر شده است!🙏🌸 #تابستانه #چمرانی_ها #اوقات_فراغت #کار_مفید #سرگرم_کردن_بچه_ها

31 تیر 1399 17:40:38

0 بازدید

chamran_kids

🖌 وقتی کاسه های رنگ را دیدند، چشم هایشان برقی از خوشحالی زد. منتظر هیچ چیز و هیج کس نماندند... دستانشان را در رنگ فرو کردند و شروع به رنگ بازی کردند. لذت آزادی را از بچه ها نگیریم😊 ‌ #چهار_ساله_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #رنگ_بازی #آزادی_کودک #طرح_درس #نقاشی #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

29 تیر 1398 05:25:12

0 بازدید

chamran_kids

🎉 💡 پیشنهاد شماره هفت برای کوچکتر ها ‌ 🌸 * نذری عید غدیر، باید متفاوت باشه* ‌ 🎁 می تونیم برای عید غدیر، نذری بدیم اما نه شکلات و شربت که ممکنه تکراری باشه! ‌ 🍟می تونیم چیز های هیجان انگیز که بچه ها دوست دارند نذری بدیم. ‌ 🍿مثل ژله، بستنی، پف فیل، چیپس، شیرکاکائو، سیب زمینی سرخ کرده حتی!! ‌ ✅ البته که خودمون درست کنیم تو خونه، با همکاری و مشارکت بچه ها. ‌ 🍨می تونیم مثلا شربت آبلیمو درست کنیم بعد بریزیم تو لیوان های پلاستیکی و یه چوب بستنی هم داخلش بذاریم. بعد تو فریزر بذاریم. بعد چند ساعت بستنی مون آمادست. ‌ 😉بقیه رو هم که حتما بلدید، نه؟ ‌ ✨قبول باشه ازتون✨ ‌ #جشن_بزرگ #عید_امیر #برکه_رنگین_کمونی #عید_غدیر #من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه #عید_ولایت #کودک #شیعه #عید_شیعیان

24 مرداد 1398 17:45:09

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

💡 شما چه آرزویی دارید؟ اصلا به آرزوهایتان فکر می کنید؟ تخیل کردن می تونه ذهن تون رو باز کنه. و وقتی ذهن باز باشه می تونید کار های بزرگ تری انجان بدین. ‌ دیروز تو نماچه دخترهای ادبستانی، وقتی همه ی مامان ها اومدن، تصمیم گرفتیم کمی تخیل کنیم و آرزوها مون رو نقاشی کنیم و بعد با پارچه و رنگ، رنگی رنگیش کنیم. دخترها سریع دست به کار شدند. آرزوهایی که مثل خودشان ساده و پاک بود؛ آرزوی خواهر و برادر داشتن، آرزوی رفتن دوباره به اُپارک، آرزوی سفر مشهد، آرزوی مادری که همیشه در خانه کنارشان باشد، آرزوی سُر خوردن روی رنگین کمان و... اما در قسمت مادران، برای بعضی هایشان سخت بود آرزوی شان را بکشند. آرزوهایی که مثل خودشان پر بود از مهربانی و امید؛ آرزوی نمازخواندن عید فطر به امامت امام زمان( عج)، آرزوی بودن در بهشت، آرزوی داشتن خانواده ای شاد پر از فرزندان کوچک و بزرگ،آرزوی بیعت با امام زمان، آرزوی بودن خورشید و برکت آن همیشه و همه جا، آرزوی زندگی کردن در سرسبزی، آرزوی رفتن به کربلا با همه ی بچه های کلاس و... #نماچه #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #آرزو

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

💡 شما چه آرزویی دارید؟ اصلا به آرزوهایتان فکر می کنید؟ تخیل کردن می تونه ذهن تون رو باز کنه. و وقتی ذهن باز باشه می تونید کار های بزرگ تری انجان بدین. ‌ دیروز تو نماچه دخترهای ادبستانی، وقتی همه ی مامان ها اومدن، تصمیم گرفتیم کمی تخیل کنیم و آرزوها مون رو نقاشی کنیم و بعد با پارچه و رنگ، رنگی رنگیش کنیم. دخترها سریع دست به کار شدند. آرزوهایی که مثل خودشان ساده و پاک بود؛ آرزوی خواهر و برادر داشتن، آرزوی رفتن دوباره به اُپارک، آرزوی سفر مشهد، آرزوی مادری که همیشه در خانه کنارشان باشد، آرزوی سُر خوردن روی رنگین کمان و... اما در قسمت مادران، برای بعضی هایشان سخت بود آرزوی شان را بکشند. آرزوهایی که مثل خودشان پر بود از مهربانی و امید؛ آرزوی نمازخواندن عید فطر به امامت امام زمان( عج)، آرزوی بودن در بهشت، آرزوی داشتن خانواده ای شاد پر از فرزندان کوچک و بزرگ،آرزوی بیعت با امام زمان، آرزوی بودن خورشید و برکت آن همیشه و همه جا، آرزوی زندگی کردن در سرسبزی، آرزوی رفتن به کربلا با همه ی بچه های کلاس و... #نماچه #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #آرزو

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن