chamran_kids
دنبال کننده
6
پست
764
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
قالبهای ذهنی همان چارچوبها و اصولی هستند که در ما شکل گرفتهاند و مدل زندگی و رفتار ما درون آنها تعریف میشود. این چارچوبها از دوران کودکی و بهمرور در خلال تربیت در ما ایجاد میشود. مثلا مادر من به تمیزی حساس است و من در گذر زمان قالبهایی پیدا میکنم از این جنس که خانه باید هر روز جارو شود، همیشه سینک خالی بماند و... . حالا که بچهدار شدهام میبینم چرا وقت نمیکنم با فرزندم بازی کنم چون بیشتر زمان من بابت کارهایی میرود که در ذهنم هست روزانه انجام بدهم. یا اینکه به پاگذاشتن روی بالش حساسیم و اجازه نمیدهیم فرزندمان روی بالشها راه برود و هزاران مثال ریز که هرکدام مانعی بر سر راه تربیت فرزندمان میشوند. خوب است بعد از فرزنددارشدن قالبهای ذهنیمان را برای خودمان لیست کنیم و سعی کنیم قالبهای آسیبزننده را تغییر بدهیم. قالبهای آسیبزننده کدام است؟ آنهایی که مانع انعطاف ما میشوند. همانهایی که باید با خودم کلنجار بروم یکی یکی آنها را تغییر بدهم و با زندگی امروزم تطبیق بدهم. شناختن قالبها، یادداشت کردنشان و برنامهریزی آهسته برای برطرفکردن یکی یکی آنها، قطعا بزرگترین کمک ما به خودمان است. وقتی تحت هر شرایطی نتوانستیم رفتار خودمان را عوض کنیم، خوب است تلنگری به خودمان بزنیم که این قالب ذهنی، کجای راه ما را سد کرده و چقدر دارد به زندگی من آسیب میزند. #چمرانی_ها #تربیت_فرزند #نکته_تربیتی #والدگری
28 اردیبهشت 1399 18:21:02
0 بازدید
chamran_kids
📣 هرخانه، می تواند یک مدرسه باشد 📚 یکی از دغدغه های این روزهای ما، همراه شدن با بچه هایی است که مجبور به خانه ماندن شدند. 📣 #خبر_خوب اینکه قراره آموزش های مجازی چمرانی شروع بشه، برای همهی بچههای ایران... منتظر باشید... #آموزش_مجازی_دبستان #هر_خانه_یک_مدرسه #آموزش_مجازی_کلاس_اول #آموزش_مجازی_کلاس_دوم #آموزش_مجازی_کلاس_سوم #آموزش_مجازی_کلاس_چهارم #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
11 اسفند 1398 18:18:25
0 بازدید
chamran_kids
اینجوری یه معلم با نشاط باش🤩⬇️ ✅برای استراحت کافی خودت نظم و برنامه ریزی داشته باش! ✅تو حیطه ی کاری خودت و درباره تعامل با کودک اطلاعات کسب کن! ✅حواست به علاقه و انگیزه ت باشه! ✅هدفمند باش! ✅مهم تر ازهمه؛ برای تفریحت برنامه داشته باش! ⭕حالا تفریح یه معلم حرفه ای چیه و چه اهمیتی داره؟🤔 . فیلمو ببین👆🏻و سیو کن و برای معلم هایی که میشناسی بفرست❗❗❗🤗 . . #معلم_خلاق #معلم_خوب #معلم_بانشاط #تفریح#معلمی #معلم_چمرانی #معلم_حرفه_ای
27 تیر 1400 12:02:47
0 بازدید
chamran_kids
بیاید با سرآشپز کوچولو شله زرد درست کنیم😇 . با یه آشپزی دیگه از کتاب مائده اومدیم پیشتون تا به زبان کودکانه، بچه ها رو تو آماده کردن سفره ی افطار شریک کنیم🤩👆🏻 . دست به کارشید و یکی از روزهای ماه رمضون، شله زرد افطاری درست کنید!🙃 . ❗میتونید ورق بزنید و مرحله به مرحله بخونید😊 . ✅آشپزی و درست کردن افطار با بچه ها ، علاوه بر اینکه بهشون حس مفید بودن میده، باعث میشه بتونند تو روند فعالیت چیزهای جدید رو کشف و تجربه کنند...🧐 . ⭕این پست رو سیو کنید و با بچه ها دست به کارشید😉راستی مامان، باباهای بچه دارهم زیر پست تگ کنید یا براشون بفرستید🤗 . #سرآشپز_کوچولو #سرآشپز_کوچک #شله_زرد #افطار #افطاری #ماه_بندگی #ماه_رمضان
30 فروردین 1400 11:50:40
8 بازدید
chamran_kids
#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت دوم . جنگ تمام شد. مملکت داشت نفس راحتی می کشید. در بین نفس های بریده بریده ی مردم، ما دختران دهه شصتی به سن مدرسه رفتن رسیدیم. خانواده هایمان که با کلی زحمت ما را تا آنسن بزرگ کرده و به سرانجام رسانده بودند ماندند در چند راهیِ انتخاب مدرسه های جورواجور. مدرسه های دولتی کماکان مورد توجه بود، مدارس شاهد خیلی سر زبانها افتاده بود و کم کم زمزمه های تاسیس غیر انتفاعی ها، نمونه دولتی ها و فرزانگان هم در جامعه پیچیده بود. . من خودم دوران ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراندم. مدرسه ای که در هر کلاس فقط چند نفر بودیم که پدر داشتیم. اینقدر تعداد بچه های شهدا زیاد بود که آدم از پدر داشتن خودش همیشه خجالت زده بود. غم های دوستانمان، زندگی متفاوتشان و خاطراتی که در عالم بچگی می شنیدیم باعث شده بود خیلی هم بچه نمانیم. هنوز هم قیافه آن بچه ها و خاطراتشان به وضوح در ذهنم مانده. ما در مدرسه قانون هایی داشتیم که لازم الاجرا بود. به طور مثال بالشت های کوچکی همراه خودمان به مدرسه برده بودیم و باید بعد از ساعت ناهار بالش را روی نیمکت گذاشته و می خوابیدیم. هرچقدر الان دنبال فرصتهای چند دقیقه ای برای خواب هستیم در کودکی از هر فرصتی که منجر به خواب میشد بیزار بودیم و در نتیجه باعث ناراحتی معلممان میشدیم. نمونه دیگری از این قانونها این بود که باید مقنعه هایمان را در می آوردیم و حتما هم تل سفید رنگی روی موهایمان میزدیم. غیر از دیدن ناخنها، چک کردن سر و وضع ظاهری هر روز تلها هم چک میشدند و اگر یادمان رفته بود توبیخ میشدیم. در حیاط مدرسه نباید خیلی می دویدیم یا کارهای عجیب و غریب می کردیم. یک بار نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که گفتند مدیر مدرسه حیاط رفتن را ممنوع کردند. معلمها از هر کلاس چند نماینده انتخاب کردند و در یک مدل کمی نمایشی ما را به دفتر مدیر بردند که از ایشان عذرخواهی کنیم. این افتخار را داشتم که یکی از نمایندگان باشم.من خودم قیافه مدیر را تا قبل از آن خیلی ندیده بودم و دفترش در عالم بچگی به نظرم خیلی با ابهت آمد. خلاصه با جملاتی که یادمان داده بودند عذرخواهی کردیم و ایشان بچه ها را بخشیدند. . ادامه مطلب در کامنت اول 👇
11 تیر 1399 18:56:06
0 بازدید
chamran_kids
📏 بیشترین انتظار خانواده از ما وقتی مدرسه می رفتیم، این بود که باید ریاضیت خوب باشه. اول از همه نمره ی ریاضی تو کارنامه دیده می شد و تو فامیل هم با نمره ی ریاضی مون پز می دادیم. البته برای رسیدن به نمره ی خوب هم کلی سختی می کشیدیم. اما الان فهمیدم که ریاضی، علمیه که بین مفاهیم انتزاعی و مفاهیم ملموس قرار گرفته. ذهن بچّهها هنوز مهارتهای تفکّر انتزاعی رو پیدا نکرده. بنابراین نمیتونند مسایل رو آنگونه که ما میبینیم، تحلیل کنند. برای همین این ریاضی را برای فرزندانمان دشوار میکند. حالا چی به شکستن این سختی کمک میکند؟ محسوسکردن و ملموسکردن مفاهیم و مسایل. برای همین، تو کلاس چهارم، تصمیم گرفتیم ریاضی رو برای بچه ها ملموس کنیم. پسرها، می خواستند شربت هایی که درست کرده بودند را بفروشند. برای همین نیاز داشتند قیمت هر بطری را به دست آورند. هر بطری را یک خانه درنظر گرفتیم و هر ۱۰۰ میلیلیتر را یک آدم. این کمی مسئله را ملموس کرد. بعد به این فکر کردیم، که بطری ۳۰۰میلیلیتری خانهای چندنفره است. تعداد همهی بطریها را هم که میدانستیم؛ یعنی تعداد همهی خانهها را میدانستیم. پس میتوانستیم تعداد کلّ آدمها را حساب کنیم. با این کار میتوانستیم، کلّ پولی را که هزینهکردهبودیم، بین آدمها تقسیم کنیم. معنی این حرف: میتوانستیم بفهمیم هزینهی هر ۱۰۰ میلیلیتر چهقدر شده. تا اینجا فهمیدید چه شد؟ با این بیانها سعی کردیم، از پیچیدگی تقسیم هزینه بر بطریهایی با حجمهای متفاوت و واحد اندازهگیریِ سختی مثل میلیلیتر کم کنیم. امّا این تازه یک گردنه از مسیر پیچدرپیچمان بود! بعد از پیداکردن تعداد آدمها( ۱۰۰میلیلیترها ) تازه پیچیدگی دیگری سر راهمان سبز شد. این که چگونه ۲۸۰۰۰( کلّ هزینه ) را بر ۴۷( تعداد آدمها( میلیلیترها ) تقسیم کنیم. از درنظرگرفتن ۲۸۰ بهجای ۲۸۰۰ بگیر تا نشاندن پنجاه بهجای ۴۷( گفتیم ۴۷ تقریباً میشود ۵۰ ). و خلاصه پیچیدگی پشت پیچیدگی. یکی پس از دیگری، سختیها را پشت سر میگذاشتیم. درنهایت، پس از تلاش فراوان، فهمیدیم، قیمت هر ۱۰۰ میلیلیتر، تقریباً میشود ۶۰۰ تومان، که با اضافهشدن یک سود درست و عادلانه( ۱۰ درصد ) درمیآید ۶۶۰ تومان. #کلاس_چهارمی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #ریاضی #حساب #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران
14 مرداد 1398 08:54:20
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
پیشنهاد فعالیت: قصه گویی
🏴 📖 قصه گویی یکی از بهترین فعالیت هایی است که می توان در هیئت کودک انجام داد. با قصه گویی می توان مفاهیم کربلا را به کودکان منتقل کرد #پیشنهادی_برای_هیئت_کودک 💡 در قصه گویی کربلا، بهتر است بیشتر روی رشادت و شجاعت امام حسین و یارانشان تاکید کرد تا نحوه ی شهادت. 📚می توانید از داستان حضور کودکان در کربلا و کمک هایی که به امام حسین کردند، بگوییم. 🐴در حین قصه گویی می شود با انجام فعالیت های حرکتی کودکان را با خود همراه کرد. مثلا اگر درباره اسب امام حسین قصه می گوییم؛ می شود همگی سوار بر اسب خیالی شویم. و یا با ضربه زدن بر روی پا ها فرض کنیم که در حال راه رفتن هستیم و … . 🖍 می توانیم بعد از بیان قصه از کودکان بخواهیم آن چه را شنیدند تصویر سازی کنند و یا نمایش آن را اجرا کنند. 🖌 می توانیم هنگام قصه گویی، نقاشی آن را به صورت ساده و خطی بکشیم تا کودکان بیشتر درگیر آن شوند. ⚠️ بیان نحوه ی شهادت و کشته شدن برای کودکان زیر پنج سال مناسب نیست. #سرباز_حسینم #هیئت_کودک #محرم #هیئت #کودک #چمرانی_ها