chamran_kids
دنبال کننده
10
پست
765
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
. یکی از چالشهای ما مربی ها یا پدر و مادرها در سال های اول ابتدایی #درس_فارسی است. . تمام سالهای کمی که مدرسه داشتیم و سالهای زیادی که #مدرسه نداشتیم، دغدغه این درس را داشته و همیشه با نگرانیهای زیاد #والدین روبه رو بودیم که چه کنیم بچه ها یاد بگیرند و با علاقه هم یاد بگیرند؟! . بالاخره بعد از فکر کردن های زیاد بازی ها و فعالیت هایی را پیدا کردیم که در علاقه مند کردن بچه ها به فارسی موثر بود. . امشب با یکی از این فعالیتها آشنا میشویم👇 . 🔶️مزرعه کلمات: از این روش در ادبستان دخترانه از کلاس دوم تا پایه های بالاتر استفاده میشود. مزرعه ی کلماتِ ما،توسط خود بچه ها درست میشود. وقتی درس جدیدی به بچه ها داده میشود به هر کدامشان چند برگه داده و از آنها میخواهیم چند کلمه از آن درس را که به نظرشان مهم است بنویسند.آن برگه ها در مزرعه کلمات نصب میشود! یکی از خوبی های مزرعه کلمات این است که همیشه کلمه های فارسی جلوی چشم بچه ها قراردارد. ما هر چند وقت یکبار با مزرعه ی کلمات بازی های جالبی انجام می دهیم،برای مثال به بچه ها میگوییم: "کدام کلمه است که پنج حرفی و با حرف ح آغاز میشود؟" یا هر کس بگردد و با پنج شماره یک کلمه ی سه حرفی پیدا کند...! آن ها هم با هیجان در بین کلمات میگردند و کلمه ی مورد نظر را پیدا می کنند.😊 به مرور هم بچه ها دایره لغاتشان اضافه میشود و هم خودشان بازیهای جدیدی با مزرعه کلمات کشف می کنند. . وقتی بچه ها کلمه های بیشتری یاد میگیرند، بستر جدیدی به نام باران کلمات به کلاسشان اضافه میشود. هر بار کلمات درس قبل، روی باران کلمات و کلمه های درس جدید، روی مزرعه قرار میگیرد. . الان که به خاطر شرایط، مدرسه ها مجازی شده از بچه ها خواستیم خودشان در خانه، مزرعه کلمات درست کنند و روی دیوار بچسبانند تا همچنان کلمات درس های جدید همیشه جلوی چشمشان باشد. . منتظر بازیها و فعالیتهای فارسیِ بعدیِ ما باشید....🤗 و خوشحال میشویم اگر این فعالیت را در خانه انجام دادید، ما را از نتیجه اش با خبر کنید...😇 . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #دختران_چمرانی #چمرانی_ها #بازی_فارسی #آموزش_بازی_محور
19 مرداد 1399 18:03:43
0 بازدید
chamran_kids
🇮🇷 قرار نیست برای کودک فلسفه بچینیم و از چرایی هویت ملی و ایرانی حرف بزنیم. می خواهیم جشن بگیریم و خوشحال باشیم از روزهایی که به جشن تولد انقلاب نزدیک می شویم. می خواهیم امید را در کودکان بیشتر و بیشتر کنیم. و میخواهیم خاطره بسازیم...یک خاطرهی خوب که تا سال ها در ذهنش ماندگار شود. چهارساله های چمرانی، با کاغذ های سبز و سفید و قرمز پرچم درست کردند. پرچم هایی که شبیه پرچم ایران نبود اما نشان دهنده ذهن خلاق کودکان مان بود. شما برای تقویت امید به بچه ها چی کار کردین؟ #چهار_ساله_ها #باغ_آرزوها_را_برای_فرزندانمان_بسازیم #امید_هویت_می_دهد #باغ_آرزوها_را_برای_فرزندانمان_بسازیم #والعاقبه_للمتقین #اندکی_صبر_سحر_نزدیک_است #ایران #هویت_ملی #من_یار_انقلابم #امید #غرور_ملی #چمرانی_ها
16 بهمن 1398 19:02:50
0 بازدید
chamran_kids
📽 ✒خیرین گرامی مجموعه شهید چمران این پیام، چهارمین پیام از طرف ادبستان شهید چمران می باشد. خوشحال میشویم چند دقیقه ای را به خواندن این پیام اختصاص دهید. درست از زمانی که به فکر راه اندازی کار افتادیم، مسئله ای مهم ذهن ما رادرگیر کرد. "ساختمان" اینکه چه طور یک فضایی را تهیه کنیم و ان مکان در کدام نقطه از تهران باشد کار ما را خیلی پیچیده و سخت کرد. مدتها به طور سیار کار می کردیم در حیاط مدرسه ای در تابستان، کنار هیاتها، در حسینیه ها ولی باز مشکل اصلی حل نمیشد، برای متمرکز کردن کار احتیاج به "ساختمان" داشتیم. منطقه ای در جنوب شرق تهران را انتخاب کردیم که دسترسی خانواده های متفاوت از لحاظ مالی به آن راحت باشد. بعد از مشخص کردن منطقه، تازه کار اصلی شروع شد. بنگاه به بنگاه دنبال یک فضای مناسب و حیاط دار گشتیم. رقم های متفاوتی از رهن و اجاره شنیدیم. و باز گشتن و گشتن و گشتن.... یکی از بنگاهها خانه ای را معرفی کرد. وقتی به در خانه رسیدیم ناامید شدیم. دری خیلی کوچک و بعد از آن یک راهروی تنگ و تاریک.....ولی بعد از راهرو... حیاطی مثل بهشت با درختانی سبز... و این بهشت کوچک را اجاره کردیم از آقایی مهربان که هیچ جوره نمیخولست خانه اش را به کار اجاره دهد و ما اینقدر آسمان ریسمان به هم بافتیم تا قبول کرد و آخر سر هم به خاطر " شهید چمران" چند وقت بعد فهمیدیم خانه در اصل متعلق بوده به " طیب" آدم نااهل و بامعرفتی که جزء اولین شهدای انقلاب بوده. حدیثی هست با این مضمون که : زمینها هم سرنوشتی دارند مثل آدمها. و چه خوب سرنوشتی برای طیب رقم خورد. سالها بعد از شهادتش، بچه های کوچکی به خانه اش پا گذاشتند، بازی کردند، خندیدند، هیات گرفتند و هزار کار خوب دیگر به پاکی خودشان... این روزها جایمان تنگ شده و اجاره ها هم.... ولی دلمان نمی آید از خانه طیب اسباب کشی کنیم از "حسینیه کودک و ادبستان دخترانه شهید چمران" خدارو شکر می کنیم بابت ساختمان باصفایی که سرراهمان قرار داد. از صاحبان مهربانش که مراقب بچه ها هستند، از حال و هوای خوبی که در تک تک آجرهایش حس می کنیم.... بابت تمام حمایتهایتان، دعاهایتان و پشتیبانی هایی که از کار یک سری جوان تازه کار انجام دادین، از شما ممنونیم. قطعا اگر حمایتهای شما نبود، امروز دو مدرسه کنار هم با ۱۲۰ دانش آموز نبود. و خانه ای باصفا که میشد هر سال مستاجر پشت مستاجر عوض کند بدون هیاهو و سرو صدا... خدا را شکر می کنیم بابت نیتهای خوب شما و دغدغه ای که بابت فرزندان این کشور دارین. #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست #نذر_فرهنگی #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #حمزه_دوران
22 دی 1397 07:06:52
0 بازدید
chamran_kids
👨👦 خیلی از آقایان، وظیفه ی تربیت فرزند را تنها وظیفه ی مادر می دانند. با این توجیه که من سرکار می رم و همین که از نظر مادی خانواده رو تامین کنم، کافیه. ولی تا حالا فکر کردین که اگه شما نباشین، پسرتون مرد بودن رو باید از کجا یاد بگیره؟ بازی های هیجانی مثل کشتی و فوتبال رو با کی باید بازی کنه؟ چه کسی در پدر بودن و همسر داری باید الگوش باشه؟ یا همسرتون اگه مدام بخواد با بچه ها باشه، دیگه زمانی برای استراحت هم نداره، چه برسه به اینکه بخواد برای خودش وقت بذاره. و اینکه کار خونه هم کم از کار بیرون نداره... شما پدر عزیز، نقش خیلی خیلی مهمی تو تربیت فرزندت داری... پس وقتت رو خالی کن، باهاش بازی کن، با هم بیرون برید، حتی تو تابستان با خودتون به محل کار ببریدش... ما تو ادبستان سعی کردیم، به زور هم که شده😅 پدر ها رو هم بازی بچه ها کنیم. برای همین هر چند وقت یه بار محفل خانوادگی می ذاریم. هم پدرها یاد می گیرند با بچه ها بازی کنند و هم مادر ها وقتی دارند تا باهم صحبت کنند و کمی خوش بگذرونند... پدر های عزیز، شما چه برنامه ای برای وقت گذرانی با فرزندانتون دارید؟ #کلاس_سومی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #محفل_خانوادگی #چمرانی_ها #پدر #تربیت #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران
12 مرداد 1398 15:19:27
0 بازدید
chamran_kids
🌱امامِ دلها🌱 در راستای زیر و رو کردن هویت گذشته مان دنبال نسبتمان با امام خمینی میگشتم. خیلی فکر کردم که ما چه نسبتی میتوانیم باهم داشته باشیم. 🔸️اولین نسبتم با او از یک روز صبح شروع شد. ۵ ساله بودم، از خواب بیدار شدم و دیدم مامانم، بابام، مادربزرگم و خاله ام که مهمان ما بود همه باهم دارند گریه می کنند. خیلی ترسیدم و فکر کردم چه اتفاقی افتاده. و تمام خاطرات بعدش خیلی مبهم در خاطرم مانده. تصویرهایی از مردم در تلویزیون که بر سر و صورتشان میزدند، خانواده ام که چند روزی مشکی پوشیده بودند و قیافه ناراحت آدمها. 🔸️🔸️دومین نسبتم با امام، از زمان ورودم به دبستان شکل گرفت. از همان لحظه ای که وارد کلاس اول شدم، روی نیمکت نشستم و دیدم امام از بالای تخته سیاه، همینطوری چشم در چشم مرا نگاه میکند.و این قصه ادامه داشت. کلاس دوم و سوم و ....تا پایان دبستان، تا وقتی فارغ التحصیل شدم، دانشگاه رفتم و درسم تمام شد. امام تمام این سالها داشت من را مستقیم نگاه میکرد. یکسال لبخند میزد، یکسال جدی بود، یکسال اصلا اخم کرده بود ولی حداقل ۱۶ سال داشت مرا نگاه می کرد و مواظب کارهای من بود. 🔸️🔸️🔸️سومین نسبتم با امام، وقتی شکل گرفت که به اردوهای جهادی رفتیم. دورافتاده ترین منطقه ها. جاهایی که آب آشامیدنی و خیلی چیزها به اندازه کافی نداشتند، به سختی زندگی میکردند ولی امام را میشناختند و برایش احترام زیادی قائل بودند. در یکی از روستاهای خراسان جنوبی بودیم. طبیعتا در محل اسکان تلویزیون هم نداشتیم و از اخبار بیخبر بودیم. برای درس دادن به خانمهای روستا وارد خانه ای شدم. تعداد زیادی پیرزن و خانمهای جوان نشسته بودند. تا وارد شدم از من پرسیدند: حال خانم امامخوبه؟ و من از همه جا بیخبر اصلا نمیدانستم از چه حرف میزنند. فکر می کنم در همان سفر بود که شنیدیم همسر امام فوت کردند و چقدر همان پیرزنها گریه کردند. باید خانه و زندگیشان را از نزدیک میدیدید تا بتوانید نسبت زندگیشان با عمق ارادتشان به امام که هیچ با خانم امام را مقایسه کنید. و همینطور نسبت من با امام خمینی در حال بیشتر شدن بود. هر وقت که سخنرانیش از تلویزیون پخش میشد، وقتی در سخنرانیهای بقیه چیزی از او میشنیدم، وقتی به جماران و مرقد امام میرفتم و خیلی وقتهای دیگر تا اینکه حسینیه کودک را راه انداختیم.... 🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️ ادامه دارد... #نسبت_ما_با_امام_خمینی #هویت_ملی #نگاهِ_خاص #حسینیه_کودک #امام_جون #دهه_شصتی_ها
13 خرداد 1399 20:26:52
0 بازدید
chamran_kids
🌱 رد پاهایی که با کمک چمرانی های کوچک و همراهی شما ماندگار شد... پویش جهادی و پخش ارزاق به وقت روزهای آخر اسفند... #چمرانی_ها #پویش_جهادی #نذر_فرهنگی
28 اسفند 1397 10:08:31
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
🧱 آموزش سنتی به ما می گوید پشت نیمکت بشین، درس بخوان، مشق بنویس، تا بزرگ شوی و در کنکور قبول شوی. افتخار آموزش سنتی، خوراندن یک سری آموزش و تئوری در ذهن کودک است. کودکی که دوست نداشته باشد بشیند، بخواهد تجربه کند، آزمون و خطا کند و به دنبال مهارتی غیر از آنچه در کتاب های درسی گفته شده باشد، کودک مطلوبی نیست! خروجی این مدل آموزشی می شود کودکی پر از اطلاعات که با زور نمره و رقابت یاد گرفته، بدون هیچگونه مهارت و انگیزه و اعتماد به نفس... #پرورش در چمران، مهم تر از #آموزش است. لزومی ندارد همه ی کودکان دکتر و مهندس شوند تا ما افتخار کنیم، کودک می تواند یک نقاش باشد، نانوا باشد، معلم باشد اما انسان باشد!! یکی از فعّالیتهای اصلی کلاس چهارمی ها، پروژهی چمیاری( شاگردیکردن ) بود. شاگردیکردن خوبیهای زیادی دارد. یکی از فایدههایش این است: روحیهی تواضع و افتادگی ایجاد میکند؛ یعنی باعث میشود نخواهیم از اوّل یک کار، رئیس باشیم؛ بلکه پلّهپلّه کارها را یاد بگیریم و بالا رویم. خوبی دیگرش هم مهارتآموزی و دانشآموزی است؛ مثلاً آقا سیّد محمّدحسین با چیدن کاهوها روی هم، نسبت به شکل هندسی کره( کاهوها تقریباً کروی بودند. ) و ویژگیهای آن دیدی پیدا کرد. آقا محمّدحسین با کار پشت دخل نانوایی، گرفتن اسکناسهای گوناگون و پس دادن بقیهی پول، در زمینهای قرار گرفت، که مهارتهای ریاضیاش تقویت شود و بتواند خوب حسابکتاب کند. آقا متین و آقا هادی هم علاوه بر تقویت مسئولیتپذیری اجتماعی و نظافت بخشی از شهر( قسمتی از پیادهرو ) مهارت نظافتکردن را تمرین کردند. فقط باید مواظب باشند آب هدر نرود.. #کلاس_چهارمی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #حمزه_دوران #چمرانی_ها #مهارت #رویکرد_آموزشی