پست های مشابه

chamran_kids

نمایش قاشقی؟🙄مگه داریم⁉️🤨🤔 . ماجرا از اینجا قراره که... امروز سرو کله ی قاشق قصه گو تو کلاس پنج ساله ها پیدا شد و براشون داستان گفت🤩 . بعدش خاله ها به بچه ها یه سری وسیله دادند و تصمیم گرفتند برای قاشقک، کلی دوست درست کنند که تنها نباشه😁 . و اما داستان به اینجا ختم نشد و آدمک های قاشقی باهم جلسه برگزار کردند، درباره احساساتشون باهم حرف زدند، بعدش هم یه نمایش حسابی اجرا کردند😎😊 . پ. ن: تو این فیلم چندثانیه از فعالیت قاشقی بچه ها رو تماشا کردید. میتونید از این روش ساده و کاربردی برای تقویت تعاملات اجتماعی و شناخت هیجانات بچه ها استفاده کنید✅ . ⭕این پست رو ذخیره کنید و برای مربی هایی که میشناسید بفرستید☘️ . #حسینیه_کودک_شهید_چمران #شناخت_هیجانات #نمایش #کاردستی #بازی_کودک #آموزش_بازی_محور

22 اسفند 1400 18:20:29

0 بازدید

chamran_kids

🌱 بهار جایی همین نزدیکی است...میان دستانشان ‌ پروژه ی امروز دخترهای پیش دبستانی نقاشی بهاری روی پارچه بود...دخترها برای کامل کردن نقاشی شان، از دوخت و دوز هم استفاده کردند تا بهارشان کامل شود. #پیش_دبستانی_ها #پروژه #نقاشی_کودکانه #خیاطی_کودکانه #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #حمزه_دوران #چمرانی_ها

18 فروردین 1398 10:11:37

0 بازدید

chamran_kids

👌 آیا تا به حال به شکوفایی همه جانبه ی شخصیت فرزندتان فکر کرده اید؟ برای دیدن کامل کلیپ، و آشنایی بیشتر با چمرانی ها به صفحه @chamran_kids @chamran_kids @chamran_kids سر بزنید... #چمرانی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #حمزه_دوران

16 بهمن 1397 06:22:24

0 بازدید

chamran_kids

. از مناسبت هایی که تو شکل گیری هویت ملی بچه ها تاثیر گذاره، آشنایی اون ها با اتفاق های گذشته ی کشورهست. . یکی از اون اتفاق ها که چون با جشن و سرود همراهه خیلی برای اونها جذابه، دهه ی فجر هست؛ برای همین خیلی خوبه با برنامه های جالب، از این ایام خاطرات خوشی تو ذهن بچه ها باقی بمونه... . . یادش بخیر ... سال های قبل برای دهه ی فجر با بچه ها کلی برنامه داشتیم، مدرسه و کلاس ها رو تزئین میکردیم، سرود میخوندیم، نذری انقلاب درست میکردیم، میرفتیم از بزرگتر ها و کسبه ی محل مصاحبه می گرفتیم. رنگ کردن پرچم رولی تا کارهای هنری مثل پرچم خمیری، سفالی و پیکسل هم که پای ثابت فعالیت ها بود...😍 . درسته الان کلاس هامون مجازی شده اما بچه ها همچنان کلی برنامه و فعالیت دارن، سرودخوانی مجازی، مصاحبه های صوتی و تصویری و... بله ! کارهای هنری و جشن خونگی هم پابرجاست🤗❤️ پ.ن: ما ممکنه از کشور یا مسئولین به هر دلیلی ناراحتی داشته باشیم ولی انتقال ناراحتی به بچه ها جز اینکه ذهنشون رو به هم بریزه فایده ای نداره! یادمون باشه بچه ها با یک گذشته روشن، میتونن به سمت یک آینده ی روشن تر حرکت کنن😇 . ⭕شما برای ۲۲ بهمن و دهه فجر چه برنامه ای دارید؟ . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #جشن_انقلاب #۲۲بهمن#دهه_فجر_مبارک🇮🇷 #دهه_فجر#دبستانی_ها #نذری_انقلاب

19 بهمن 1399 16:59:10

0 بازدید

chamran_kids

🖊 کشف کردن همیشه لذت بخشه. وقتی روی یه مساله ی ریاضی ساعت ها فک می کنی و یهو با یه جرقه راه حل رو کشف می کنی...یا حتی مسیری که هر روز میری، این بار یه راه کوتاه تر رو پیدا می کنی یا حتی کشف یک مزه ی جدید از ترکیب چندتا مواد باهم، همه و همه می تونه حس خوبی به آدم بده. ‌حالا این حس خوب اگه تو مراحل یادگیری قرار بگیره، میتونه یادگیری رو موثر تر کنه. ‌ کلاس اولی های چمرانی با همین حس خوب کشف کردن، الفبا رو یاد می گیرند. اسم بازی مون رو گذاشتیم رد پای نارنجی. رد پای نارنجی هر هفته، روی برخی کلمات و وسایل توی کلاس قرار می گیره. بچه ها باید همه ی رد پاهای نارنجی رو پیدا کنند. اسم کلمات رو با کمک معلم می نویسند و بعد صدا و حرف مشترک رو کشف می کنند. ‌ به نظر شما با چه روش های دیگه میشه یادگیری رو برای بچه ها لذت بخش تر کرد؟ ‌ #کلاس_اولی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #فارسی #سواد_آموزی #آموزش_الفبا #آموزش #خلاقیت #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

22 مهر 1398 16:47:02

0 بازدید

chamran_kids

فکر میکنی حقوق یه معلم چقدره⁉️🤔 علما که سر این موضوع اختلاف دارند😁⬇️ . بعضی ها فکر میکنند معلم ها سرگنج نشستن و کلا وضع مالی قشر فرهنگی عالیه و بهشون خیلی خوش میگذره😎 . بعضی ها هم برعکس، معتقدن با توجه به زحمت و انرژی معلم ها، حقوقشون کمه و خیلی در حقشون اجحاف میشه... 🤕🙄🥴 . حالا شما برامون کامنت کنید ببینیم بالاخره حقوق معلم ها خوب و کافیه یا کمه و کفاف نمیده⁉️⬇️ . ✅برای معلم ها بفرستید که بهمون بگن حقوق معلمی چطوره😊😅 #معلم#معلم_ایرانی#حقوق_معلمان #فرهنگیان #معلم_خلاق #معلم_خوب #مدرسه#آموزش_و_پرورش #آموزش_کودک

08 اردیبهشت 1401 16:20:07

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

🌱اردوهای جهادی 📝قسمت اول اولین بار نوروز ۸۸ بود که سفر جهادی را تجربه کردیم. با گروهی همراه شدیم. گروه جهادی رضوان که گروه با سابقه ای بود و بیشتر فارغ التحصیلان مدرسه مفید بودند. مقصد خراسان جنوبی بود، منطقه نهبندان. 🚃🚃🚃🚃🚃 قبل از سفر چند جلسه توجیهی گذاشتند. و بنا شد من در تیم بزرگسال فعالیت کنم یعنی کلاس داشتن برای خانم های متاهل با موضوعات همسرداری و بچه داری و ... و همسرم در قسمت مستندسازی و ساخت فیلم فعالیت کنند. مسیر نهبندان دور بود و به نظرم می آمد هیچ وقت نمی رسیم. به خصوص که با اتوبوس میرفتیم و من همیشه ی خدا تمام طول سفر در اتوبوس، حالت تهوع دارم.بالاخره با حالی نزار به یک مدرسه رسیدیم. تیم پشتیبانی از قبل، مدرسه را برای اسکان خانمها آماده کرده بودند. شرایط جالبی داشتیم که برای خودم تجربه متفاوتی بود. امکان حمام رفتن نبود، محدودیت استفاده از آب داشتیم، تعداد زیادی خانم در راهروها و کلاسهای یک مدرسه ساکن شده بودیم. روزی دو نوبت صبح و عصر، اعزام داشتیم. کلمه اعزام واقعا برازنده اردوهای جهادی است. صبح خیلی زود باید بلند میشدیم، آماده میشدیم، وسایلمان را جمع و جور می کردیم. و سوار مینی بوسهای قدیمی میشدیم. کلی روستا را رد می کردیم تا به روستایی که ما را برای آنجا در نظر گرفته بودند میرسیدیم. دو ساعتی آنجا بودیم و دوباره بر میگشتیم و عصر همین ماجرا تکرار میشد. حضور در جمع اهالی روستا برای ما فضایی در ذهنمان میساخت. مدل زندگی و روابطشان، مشکلات منطقه ای که زندگی می کردند و خلاصه تمام جزئیات زندگیشان ما را به فکر فرو می برد. در واقع من خیلی به آنها چیزی یاد نمیدادم و بیشتر از حرفهایشان سوالهای جدیدی در ذهنم ایجاد میشد. به خصوص که با خانمهای متاهل سر و کار داشتم. وقتی شغل همسرانشان را می پرسیدم و قریب به اتفاق می گفتند: قاچاق سوخت، من واقعا فکر می کردم زندگی چه مدلها که جریان ندارد و چه بازیهای متفاوتی که با هر آدمی دارد. به نظرم حضورحتی موقت در جاهایی غیر از تهران، و به خصوص روستاها، برای خود من دستاوردهای زیادی داشت و چراغهای متفاوتی را در ذهنم روشن کرد. چراغهای قدیمی ولی پرنور، نه از آن چراغهایی که در خانه ما شهریها روشن میشود.... قبل از رفتن به سفرهای جهادی، ما فصلهایی معمولی در هر سال را تجربه میکردیم. ولی با تجربه این اردوها انگار یک فصل جدید به زندگی ما باز شد. بعد از همان چهار فصل معمولی که در سال تجربه می کردیم یا حتی بین فصلهای معمولی... " فصل پنجم" #سفر_جهادی #اعزام #روستا #خاطرات_شیرین #اردوهای_جهادی #تاریخچه_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

🌱اردوهای جهادی 📝قسمت اول اولین بار نوروز ۸۸ بود که سفر جهادی را تجربه کردیم. با گروهی همراه شدیم. گروه جهادی رضوان که گروه با سابقه ای بود و بیشتر فارغ التحصیلان مدرسه مفید بودند. مقصد خراسان جنوبی بود، منطقه نهبندان. 🚃🚃🚃🚃🚃 قبل از سفر چند جلسه توجیهی گذاشتند. و بنا شد من در تیم بزرگسال فعالیت کنم یعنی کلاس داشتن برای خانم های متاهل با موضوعات همسرداری و بچه داری و ... و همسرم در قسمت مستندسازی و ساخت فیلم فعالیت کنند. مسیر نهبندان دور بود و به نظرم می آمد هیچ وقت نمی رسیم. به خصوص که با اتوبوس میرفتیم و من همیشه ی خدا تمام طول سفر در اتوبوس، حالت تهوع دارم.بالاخره با حالی نزار به یک مدرسه رسیدیم. تیم پشتیبانی از قبل، مدرسه را برای اسکان خانمها آماده کرده بودند. شرایط جالبی داشتیم که برای خودم تجربه متفاوتی بود. امکان حمام رفتن نبود، محدودیت استفاده از آب داشتیم، تعداد زیادی خانم در راهروها و کلاسهای یک مدرسه ساکن شده بودیم. روزی دو نوبت صبح و عصر، اعزام داشتیم. کلمه اعزام واقعا برازنده اردوهای جهادی است. صبح خیلی زود باید بلند میشدیم، آماده میشدیم، وسایلمان را جمع و جور می کردیم. و سوار مینی بوسهای قدیمی میشدیم. کلی روستا را رد می کردیم تا به روستایی که ما را برای آنجا در نظر گرفته بودند میرسیدیم. دو ساعتی آنجا بودیم و دوباره بر میگشتیم و عصر همین ماجرا تکرار میشد. حضور در جمع اهالی روستا برای ما فضایی در ذهنمان میساخت. مدل زندگی و روابطشان، مشکلات منطقه ای که زندگی می کردند و خلاصه تمام جزئیات زندگیشان ما را به فکر فرو می برد. در واقع من خیلی به آنها چیزی یاد نمیدادم و بیشتر از حرفهایشان سوالهای جدیدی در ذهنم ایجاد میشد. به خصوص که با خانمهای متاهل سر و کار داشتم. وقتی شغل همسرانشان را می پرسیدم و قریب به اتفاق می گفتند: قاچاق سوخت، من واقعا فکر می کردم زندگی چه مدلها که جریان ندارد و چه بازیهای متفاوتی که با هر آدمی دارد. به نظرم حضورحتی موقت در جاهایی غیر از تهران، و به خصوص روستاها، برای خود من دستاوردهای زیادی داشت و چراغهای متفاوتی را در ذهنم روشن کرد. چراغهای قدیمی ولی پرنور، نه از آن چراغهایی که در خانه ما شهریها روشن میشود.... قبل از رفتن به سفرهای جهادی، ما فصلهایی معمولی در هر سال را تجربه میکردیم. ولی با تجربه این اردوها انگار یک فصل جدید به زندگی ما باز شد. بعد از همان چهار فصل معمولی که در سال تجربه می کردیم یا حتی بین فصلهای معمولی... " فصل پنجم" #سفر_جهادی #اعزام #روستا #خاطرات_شیرین #اردوهای_جهادی #تاریخچه_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن