پست های مشابه

chamran_kids

❗بیاید باهم یه زمستون متفاوت و جالب رو تجربه کنیم...👇🏻 . خبردارید تو مهد تعاملی ما چه خبره؟؟؟🤔 . علاوه بر اینکه سه روز درهفته با اسکایپ مهمون خونه هاتون میشیم تا کلی با بچه ها بازی و فعالیت انجام بدیم... . ⭕ تو مهد تعاملی فصل جدید، یک سری برنامه ی ویژه برای خانواده ها هم داریم مثل کارگاه مادرو کودک، پدرو کودک، وبینار، پرسش و پاسخ، تماس تلفنی و ... قراره همه جوره همراه شما باشیم تا این روزهای سخت رو باهم هیجان انگیز و با انگیزه بگذرونیم😊 . پس این فرصت رو از دست ندید🤗 . ✅برای کسب اطلاعات بیشتر، دیدن جزئیات برنامه ها و ثبت نام همین الان به لینک در استوری ها و یا به سایت چمرانی ها سربزنید😇 . #مهد_تعاملی #مهد_مجازی #حسینیه_کودک_شهید_چمران #والدگری #والدین_آگاه #کودک_شاد #بازی_کودک #تربیت_کودک

17 آذر 1399 16:51:01

0 بازدید

chamran_kids

. خاله: بچه ها گوش تون رو بیارید جلو...🤫 میخوایم برای باباهامون یه چیزایی درست کنیم و عافلگیرشون!🤗 دوست دارین چی به باباها هدیه بدیم؟ 🤔 . _من میخوام یه چیزی درست کنم که بعد اینکه درست کردم میگم بهت خاله😎 . _میخوام یه نامه بهش بدم!✉ . _من میخوام اوندفعه که باهم رفته بودیم سفرو نقاشی کنم به بابام بدم...😇 . _من میخوام بابامو بکشم که داره درس میده آخه معلمه ...👨‍🏫 . خیلی وقت ها مناسبت های خاص که میشه دنبال انجام فعالیت های ویژه با بچه ها هستیم، اما غافل از اینکه با چند تا ابزار ساده و گفت و گو میشه اون هارو حسابی مشغول کرد و از نظرات خلاقانه ی خودشون برای بازی و فعالیت استفاده کرد! مثلا با سوال زیر شروع کنیم: به نظرت بابا از چی خیلی خوشحال میشه؟؟؟ و بعد دست به کارشیم ... با پولک، روبان، مداد و کاغذ و حتی وسایل های بازیافتی هدیه های عجیب اما جالب بسازیم🤗 حتی خونه رو با ریسه های بچه ها تزئین کنیم! راستی شاید یه شیرینی پزی خانوادگی هم حسابی اون ها و باباهاشون رو سر ذوق بیاره😉 . #روز_پدر_مبارک❤ #هدیه_روز_پدر #پدر #مهد_تعاملی #مهد_مجازی #پنج_ساله_ها #ولادت_امیرالمومنین_علیه_السلام

07 اسفند 1399 08:27:34

0 بازدید

chamran_kids

🎊 💡 می تونیم در شب ولادت پیامبر اکرم ص، بچه ها رو با یه قصه در مورد مهربانی ایشون خوشحال کنیم. ‌ 🍎باغ میوه و مهربانی پیامبر🍎 ‌ ✅ این داستان برای کودکان بالای پنج سال مناسب می باشد. ‌ یکی بود، یکی نبود. یه خواهر و برادر بودند که در یک خانه ی قشنگ و کوچک زندگی می کردند. خانه شان یک حیاط داشت. که بچه ها در آن بازی می کردند. یک درخت خرما از دیوار های کنار حیاط، داخل خانه شان آمده بود. بچه ها هر روز از دیوار بالا می رفتند و با خوشحالی کلی خرما از آن درخت می چیدند و می خوردند. یک روز آقای همسایه که خیلی بد اخلاق بود، به خانه ی آنها آمد. با عصبانیت به بابا گفت: بچه های تو همه ی خرماهای منو خوردن. باید کل پولش رو بدی. بابا گفت: آخه من که پول ندارم. همسایه گفت: من نمیدونم. باید پولش رو جور کنی و به من بدی. بابا خیلی ناراحت شد. پیش یک آقای مهربانی رفت که از آن کمک بخواهد‌. اسم آن آقای مهربان، حضرت محمد (ص) بود. بابا کل ماجرا را تعریف کرد. حضرت محمد (ص) که خیلی مهربان بود، رفت و با آقای همسایه صحبت کند تا راضی شود. ولی آقای همسایه راضی نشد. حضرت محمد (ص) گفت: من همه ی باغت رو میخرم. آقای همسایه خوشحال شد و قبول کرد. حضرت محمد (ص) هم، کل باغ را به بابا بخشید. ‌ بچه ها هم خیلی خوشحال شدند. از آن روز به بعد کلی درآن باغ بزرگ بازی کردند. ‌ #عیدتون_مبارک #قصه #قصه_کودکانه #قصه_مذهبی #پیامبر #مذهبی #کودک #هفده_ربیع #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

23 آبان 1398 17:21:48

0 بازدید

chamran_kids

🎉 قبل از اینکه فعالیت مان را در ادبستان ها شروع کنیم، یک دوره آزمایشی سواد آموزی در یکی از روستای اطراف تهران و با بچه های پاکستانی داشتیم. ‌ سه سال از آن روزها می گذرد و همیشه لبخند بچه های پاکستانی را با خودمان حس کردیم. ‌ امسال تابستان هم، مربیان چمرانی به این روستا رفتند و یک مدرسه ی صحرایی زدند. ‌ برای عید غدیر، جشن گرفتیم. مدرسه را تزیین کردیم. کاردستی درست کردیم، نقاشی کشیدیم و شربت درست کردیم برای نذری عید. ‌ بعضی هایشان اهل تسنن بودند اما در شادی ما شریک شدند. ‌ #عید_امیر #عید_غدیر #برکه_رنگین_کمانی #جشن_بزرگ #به_عشق_علی #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران

02 شهریور 1398 07:58:53

0 بازدید

chamran_kids

🥗 چند وقتی می شود که رستورانی در کلاس پیش دبستانی ها راه افتاده. این رستوران هفته ای یکبار فعال می شود و میزبان سایر پسرهای چمرانی است. این هفته، غذای رستوران، سیخ میوه بود. #شش_ساله_ها #پیش_دبستانی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #حمزه_دوران #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

03 اردیبهشت 1398 09:13:43

0 بازدید

chamran_kids

‌ ‌ میلاد امام حسن مجتبی(ع) نزدیکه و کم‌کم باید دست‌به‌کار بشیم. ‌ ‌ حالا که نمیشه دور هم جمع بشیم، خوبه برای فعالیت‌های مشترک بچه‌ها برنامه‌ریزی کنیم. ‌ ‌ پیشنهادات یک مربی چمرانی را برای این روز می‌بینید. ‌ ‌ #چمرانی_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #ادبستان_پسرانه #معلم_چمرانی #ولادت_امام_حسن #کریم_اهل_بیت #نیمه_رمضان #ماه_مبارک #تربیت_دینی #جشن_مذهبی

13 اردیبهشت 1399 14:16:06

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

. چهل چراغ: چراغ سوم #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران . . ❓چه شد تصمیم گرفتیم مدرسه پسرانه تاسیس کنیم؟ . چند سالی از فعالیتمان در #حسینیه_کودک، می گذشت. بچه ها بعد از دوره فعالیتشان در کنار ما، برای پیش دبستانی و دبستان وارد مدارس دیگری می شدند. خیلی دلمان میخواست آینده ی بچه ها را که آن همه کنارشان خاطره داشتیم از نزدیک ببینیم. البته دورادور روند بچه ها را بررسی می کردیم ولی خب خیلی فایده نداشت. از طرفی تعدادی از خانواده ها هم اصرار داشتند مدرسه داشته باشیم و بچه ها را در این مدرسه ثبت نام کنند. با پیگیری و حسن نیت یکی از خانواده ها، با اینکه مجوزمان هنوز آماده نشده بود و در حال پیدا کردن فضای مناسب بودیم تصمیمان برای تاسیس مدرسه جدی تر شد. روند گرفتن مجوز را طی کردیم. مراحلی سخت، پیچیده و بعضا طاقت فرسا، به خصوص جلسه های عجیب گزینش. هنوز راجع به نماز جمعه، مدل هیات رفتن، مدل پوششمان که با جلسه آمدنمان متفاوت است یا نه سوال می پرسیدند. و من تمام مدت گزینش، داشتم به این قضیه فکر می کردم چطور مدارسی کاملا غیر مذهبی و با مدلهای بسیار متفاوت با فرهنگمان داریم اگر همه مدیران این مراحل سفت و سخت را پشت سر می گذرانند. گزینشی که چند ماه طول میکشد و به قول خودشان تمام ابعاد شخصیتی فرد را زیر و رو می کردند.... بالاخره جواب گزینشمان آمد. باید اسمی برای مدرسه انتخاب می کردیم. مصر بودیم اسم شهیدچمران را انتخاب کنیم. قانونهای خاص و دست و پاگیری دراین باره وجود داشت. اسم شهیدخاص را اجازه نمیدادند انتخاب کنیم و در موارد خاص تر، اگر اجازه خانواده شهید را می گرفتیم بعد از طی مراحلی، شاید این اجازه صادر میشد. خلاصه یک سری قانون هایی وضع شدند که تمام تلاششان را بکنند تا آدم از خیرِ اسم شهدا، امامان و ... بگذرد و بعد به صحبتی از امام خمینی برخوردیم که در ماجرای پاوه به شهیدچمران لقب"#حمزه_دوران" را داده بودند. بالاخره ما از مرحله طاقت فرسای راضی کردن آدمها، برای اسم مدرسه مان نجات پیدا کردیم. اسم شناسنامه ایِ مدرسه مان شد حمزه دوران و اسمی که همه ما صدایش می کنیم همان " #شهید_چمران" . #ما_که_هستیم #تاریخچه_چمرانی_ها #تاریخچه_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

. چهل چراغ: چراغ سوم #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران . . ❓چه شد تصمیم گرفتیم مدرسه پسرانه تاسیس کنیم؟ . چند سالی از فعالیتمان در #حسینیه_کودک، می گذشت. بچه ها بعد از دوره فعالیتشان در کنار ما، برای پیش دبستانی و دبستان وارد مدارس دیگری می شدند. خیلی دلمان میخواست آینده ی بچه ها را که آن همه کنارشان خاطره داشتیم از نزدیک ببینیم. البته دورادور روند بچه ها را بررسی می کردیم ولی خب خیلی فایده نداشت. از طرفی تعدادی از خانواده ها هم اصرار داشتند مدرسه داشته باشیم و بچه ها را در این مدرسه ثبت نام کنند. با پیگیری و حسن نیت یکی از خانواده ها، با اینکه مجوزمان هنوز آماده نشده بود و در حال پیدا کردن فضای مناسب بودیم تصمیمان برای تاسیس مدرسه جدی تر شد. روند گرفتن مجوز را طی کردیم. مراحلی سخت، پیچیده و بعضا طاقت فرسا، به خصوص جلسه های عجیب گزینش. هنوز راجع به نماز جمعه، مدل هیات رفتن، مدل پوششمان که با جلسه آمدنمان متفاوت است یا نه سوال می پرسیدند. و من تمام مدت گزینش، داشتم به این قضیه فکر می کردم چطور مدارسی کاملا غیر مذهبی و با مدلهای بسیار متفاوت با فرهنگمان داریم اگر همه مدیران این مراحل سفت و سخت را پشت سر می گذرانند. گزینشی که چند ماه طول میکشد و به قول خودشان تمام ابعاد شخصیتی فرد را زیر و رو می کردند.... بالاخره جواب گزینشمان آمد. باید اسمی برای مدرسه انتخاب می کردیم. مصر بودیم اسم شهیدچمران را انتخاب کنیم. قانونهای خاص و دست و پاگیری دراین باره وجود داشت. اسم شهیدخاص را اجازه نمیدادند انتخاب کنیم و در موارد خاص تر، اگر اجازه خانواده شهید را می گرفتیم بعد از طی مراحلی، شاید این اجازه صادر میشد. خلاصه یک سری قانون هایی وضع شدند که تمام تلاششان را بکنند تا آدم از خیرِ اسم شهدا، امامان و ... بگذرد و بعد به صحبتی از امام خمینی برخوردیم که در ماجرای پاوه به شهیدچمران لقب"#حمزه_دوران" را داده بودند. بالاخره ما از مرحله طاقت فرسای راضی کردن آدمها، برای اسم مدرسه مان نجات پیدا کردیم. اسم شناسنامه ایِ مدرسه مان شد حمزه دوران و اسمی که همه ما صدایش می کنیم همان " #شهید_چمران" . #ما_که_هستیم #تاریخچه_چمرانی_ها #تاریخچه_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن