chamran_kids
دنبال کننده
6
پست
764
مجتمع آموزشی شهید چمران اینجا کودک سبک زندگی اسلامی را بازی می کند.
پست های مشابه
chamran_kids
🤹 برای بازی با بچه ها حتما نیازی نیست اسباب بازی فلان قیمتی یا بازی فکری خارجی داشته باشیم. بچه ها بازی های ساده را بیشتر دوست دارند. بازی چهارساله ها رسوندن توپ به سطلل های رنگی بود. به نظرتون میشه این بازی رو تو خونه هامون هم اجرا کنیم؟ 💡اگر دوست دارید، شما هم سال آینده، یک چمرانی باشید، می تونید تو سایت ما ثبت نام کنید. chamraniha.com #بازی #چهار_ساله_ها #بازی_ساده #بازی_خانگی #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
04 اسفند 1397 06:52:48
0 بازدید
chamran_kids
به این ۵ دلیل نباید این دوره ی مهم رو از دست بدی👆🏻🤯 . ⁉️ میدونی چرا الفبای چمرانی شدن یه فرصت ویژه ست؟؟؟؟؟ چون... ورق بزن و بخون⬆️ 🔹️تو دوره ی الفبای چمرانی شدن بهت کمک میکنیم بتونی یه معلم خوب، یه تولید محتواگر حرفه ای و یه مشاور کودک عالی بشی😇 . ✅دوره ی الفبای چمرانی شدن، یه فرصت فوق العاده ست برای شما که به حوزه ی کودک علاقه داری!!! این دوره مخصوص والدین، معلم ها و علاقه مندان کودک هست🤩 . ❗خبر مهم اینه که بعد گذروندن سه مرحله عمومی، تخصصی و کارورزی ارزیابی میشی و بعد میتونی تو سه بخشِ مربی گری، مشاوره و تولید محتوا با ما همکاری کنی😎 . ✔دوره ی عمومی شامل ۱۶ کارگاه آموزشی هست!!!😊 راستی🧐 ۲ هفته آزمایشی هم داره که میتونی با مجموعه و مباحث بیشتر آشنا بشی، بعدش اگه دوست داشتی تو ۶ هفته دوره مقدماتی همراه ما باشی 😇 . 🌱شروع دوره: ۱ خرداد ماه 🔹️مهلت ثبت نام: فقط تا ۳۱ اردیبهشت ماه وقت داری هاااا😯 . ⭕برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به لینک در استوری سر بزن یا دایرکت بده❗ . ❗❗❗❗این پست رو سیو کن و برای ۵ تا از والدین و معلم ها و علاقه مندان حوزه کودک بفرست که از دست ندن😱 . #چمرانی_ها #دوره_تربیت_مربی#تولیدمحتوا #دوره_آموزشی #دوره_تربیتی #مربی#مشاور#معلم_های_چمرانی #الفبای_چمرانی_شدن#کارگاه_آموزشی
29 اردیبهشت 1400 16:41:35
0 بازدید
chamran_kids
📚 وقتی با کودک سروکار دارید، حتما تجربه ی همبازی شدن با آنها راهم داشته اید. وقتی کودک می خواهد با لگو یک برج بسازد، چه می کنید؟ اجازه می دهید خودش آنقدر لگو ها را بالا و پایین کند تا راه چفت کردنش را یاد بگیرد یا همان اول، سریع لگو ها را از او گرفته و طریقه ی چفت کردن را یادش می دهید؟ در فعالیت های آشپزی و کاردستی چطور؟ پای کتاب خواندن و قصه گفتنش می نشینید؟ فرصت آزمون و خطا و تجربه کردن را به بچه ها می دهید؟ کودکان به فرصت نیاز دارند. هیچ عجله ای هم در تربیت شان نداریم. اجازه دهید خودشان کشف کنند و خودشان یادبگیرند و ما فقط درکنارشان باشیم. در حسینیه کودک، سعیمان بر این است که این فرصت را به کودکان بدهیم. پنج ساله های چمرانی، هر روز فعالیت قصه گویی دارند. یکی از بچه ها که دوست داشت قصه بگوید، با همراهی خالهها برای همه ی دوستانش قصه گفت. مربی: حدیثه ملکی، الهام قدمیاری #پنج_ساله_ها #قصه #قصه_گویی #مهارت #اعتماد_به_نفس #فرصت #کودک #تربیت #چمرانی_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران
09 آذر 1398 16:41:34
0 بازدید
chamran_kids
خب دیگه وقتشه ماهر بشن!🧐 . هفت سال دوم زندگی که از راه میرسه دیگه وقتشه کم کم بچه ها رو به مسیر مهارت آموزی هدایت کنیم، حالا اگه پسر باشن و در آستانه نوجوانی، اهمیت این موضوع چند برابر میشه! 😊 . چون علاوه بر سرگرمی و داشتن یک فعالیت مفید و هنری؛ به مرور باید یاد بگیرند که چطور توانایی هاشون رو به کار بگیرند و ازشون کسب درآمد کنند 😎 در این فیلم پسرهای کلاس ششمی چمران درحال تجربه ی معرق کاری و کار با چوب هستن! 🙋♂️ . برای شروع کار هم اسم و فامیل خودشون رو انتخاب کردند🤩⬆️ . ⁉️به نظرتون چه مهارت های دیگه ای برای بچه ها در این سن و سال مناسبه؟ 🤔برامون کامنت کنید👇🏻 #معرق_کاری_چوب #پروژه_هنر#مهارت_آموزی #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #پسران_چمرانی #مهارت#معرق_چوب #آموزش_پروژه_محور #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست
13 آذر 1400 17:14:39
0 بازدید
chamran_kids
🎉 ⏳ #روز_شمار_غدیر 🎊 ساختن یک خاطره ی خوب در ذهن بچه ها، به همت و تلاش شما، نیاز داره. 🤔برای جشن غدیر چی کار کنیم؟ #جشن_بزرگ #عید_امیر #برکه_رنگین_کمونی #عید_غدیر #من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه #عید_ولایت #کودک #شیعه #عید_شیعیان
20 مرداد 1398 07:54:21
0 بازدید
chamran_kids
. پسرهای کلاس اولی و عموشون تصمیم گرفتند با کمک خانواده ها، در روز مبعث بچه های پاکستانیِ اطراف بهشت زهرا رو خوشحال کنند😊 . حالا چرا اونجا؟ چون ما چند ساله اونجا رفت و آمد داریم و چند تا بچه ی پاکستانی هم چند سالی مهمون مدرسه مون بودند😇 . در نتیجه بچه ها پول هاشون رو جمع کردندو از هاچین خرید کردند. . صبح روز عید سه تا ماشین به نمایندگی از بقیه اول رفتیم بهشت زهرا و به شهیدچمران و دوستاش سر زدیم و کلی درد و دل کردیم، بعد هم رفتیم پیش دوستای پاکستانی مون و باهم بازی کردیم....🤩 نقاشی کشیدیم...🙃 و هدیه هاشون رو دادیم😊 خیلی به همه ی ما خوش گذشت. برامون یه عید به یاد ماندنی شد.... . پ.ن:بعضی موقع ها آدم درگیر زندگی میشه. خیلی چیزها یادش میره و فکر میکنه داره کارهای خیلی مهمی میکنه. یکدفعه یه جرقه ی کوچیک، یه پیشنهاد و یه نیت کوچیک اون رو از دنیای شلوغ خودش بیرون میکشه. ممنون آقای روحی و خانواده های کلاس اولی که با همت تون، ما رو یکبار دیگه به دنیای پاک و متفاوت از خودمون مهمون کردین. واقعا تو این شلوغی ها به همچین مهمونی ساده ای احتیاج داشتیم، اونم روز عید مبعث!!! . ممنون پیامبر مهربون که ما، چند خانواده رو سر سفره ی آدم هایی که خودت حواست بهشون هست نشوندی....🙏🏻❤ . #مبعث_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه #چمرانی_ها#جشن_مبعث#پاکستانی_ها #شهید_چمران#مهربانی#کمک_مومنانه
22 اسفند 1399 18:02:08
0 بازدید
ادمین چمران
0
0
#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت دوم . جنگ تمام شد. مملکت داشت نفس راحتی می کشید. در بین نفس های بریده بریده ی مردم، ما دختران دهه شصتی به سن مدرسه رفتن رسیدیم. خانواده هایمان که با کلی زحمت ما را تا آنسن بزرگ کرده و به سرانجام رسانده بودند ماندند در چند راهیِ انتخاب مدرسه های جورواجور. مدرسه های دولتی کماکان مورد توجه بود، مدارس شاهد خیلی سر زبانها افتاده بود و کم کم زمزمه های تاسیس غیر انتفاعی ها، نمونه دولتی ها و فرزانگان هم در جامعه پیچیده بود. . من خودم دوران ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراندم. مدرسه ای که در هر کلاس فقط چند نفر بودیم که پدر داشتیم. اینقدر تعداد بچه های شهدا زیاد بود که آدم از پدر داشتن خودش همیشه خجالت زده بود. غم های دوستانمان، زندگی متفاوتشان و خاطراتی که در عالم بچگی می شنیدیم باعث شده بود خیلی هم بچه نمانیم. هنوز هم قیافه آن بچه ها و خاطراتشان به وضوح در ذهنم مانده. ما در مدرسه قانون هایی داشتیم که لازم الاجرا بود. به طور مثال بالشت های کوچکی همراه خودمان به مدرسه برده بودیم و باید بعد از ساعت ناهار بالش را روی نیمکت گذاشته و می خوابیدیم. هرچقدر الان دنبال فرصتهای چند دقیقه ای برای خواب هستیم در کودکی از هر فرصتی که منجر به خواب میشد بیزار بودیم و در نتیجه باعث ناراحتی معلممان میشدیم. نمونه دیگری از این قانونها این بود که باید مقنعه هایمان را در می آوردیم و حتما هم تل سفید رنگی روی موهایمان میزدیم. غیر از دیدن ناخنها، چک کردن سر و وضع ظاهری هر روز تلها هم چک میشدند و اگر یادمان رفته بود توبیخ میشدیم. در حیاط مدرسه نباید خیلی می دویدیم یا کارهای عجیب و غریب می کردیم. یک بار نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که گفتند مدیر مدرسه حیاط رفتن را ممنوع کردند. معلمها از هر کلاس چند نماینده انتخاب کردند و در یک مدل کمی نمایشی ما را به دفتر مدیر بردند که از ایشان عذرخواهی کنیم. این افتخار را داشتم که یکی از نمایندگان باشم.من خودم قیافه مدیر را تا قبل از آن خیلی ندیده بودم و دفترش در عالم بچگی به نظرم خیلی با ابهت آمد. خلاصه با جملاتی که یادمان داده بودند عذرخواهی کردیم و ایشان بچه ها را بخشیدند. . ادامه مطلب در کامنت اول 👇