پست های مشابه

chamran_kids

چند سال قبل مربی هفت تا دختر بودم ،هفت تا دختر پنج ساله .چهار تا از بچه ها اولین سالی بود که به مجموعه ما اومده بودن و دوست داشتن همراه ماماناشون تو فعالیت ها شرکت کنن . 🤯حالا بشنویم از مامانهایی که کلی برنامه ریزی کرده بودن برای ساعت هایی که بچه ها مهدن ،اما همه ی برنامه هاشون بهم خورده بود 🧩حدود یکماه همه کنار هم فعالیت میکردیم تا ... ⭕این پست رو ببینین و برای مامان باباهایی که بچه ی وابسته دارن بفرستین . #مهد#مهد_مناسب #مهد_کودکها #وابستگی #وابستگی_کودک#وابستگی_کودک_به_مادر

15 تیر 1400 06:38:45

2 بازدید

chamran_kids

این فرصت فوق العاده مخصوص شماست❗❗🤩 . ⁉️میدونی سرفصل ها و جدول زمان بندی دوره عمومی الفبای چمرانی شدن چیه؟؟؟ ورق بزن و بخون⬆️ ما اعتقاد داریم هر کسی که بخواد با کودک سر و کار داشته باشه، باید چیزهای خیلی مهمی درباره ش بدونه! چه کسی که بخواد مربیِ بچه های پیش از دبستان یا دبستان بشه یا مشاوری که راجع به بچه ها با خانواده هاشون گفت و گو کنه و یا حتی اگر فقط بخواد تو حوزه ی مربوط به کودک، محتوا تولید کنه !!!!! . ✅دوره ی الفبای چمرانی شدن، یه فرصت فوق العاده ست برای شما که به حوزه ی کودک علاقه داری!!! این دوره مخصوص والدین، معلم ها و علاقه مندان کودک هست🤩 . ❗خبر مهم اینه که بعد گذروندن سه مرحله عمومی، تخصصی و کارورزی ارزیابی میشی و بعد میتونی تو سه بخشِ مربی گری، مشاوره و تولید محتوا با ما همکاری کنی 😎 یا اینکه صرفا از مجموعه ی ما مدرک بگیری و در مجموعه های دیگه فعالیت کنی! . ✔دوره ی عمومی شامل ۱۶ کارگاه آموزشی به صورت آنلاین و آفلاین هست یعنی از هرجای ایران میتونی شرکت کنی!!!😊 راستی🧐 ۲ هفته آزمایشی هم داره که میتونی با مجموعه و مباحث بیشتر آشنا بشی، بعدش اگه دوست داشتی تو ۶ هفته دوره مقدماتی همراه ما باشی 😇 . 🌱شروع دوره: ۱ خرداد ماه 🔹️مهلت ثبت نام: فقط تا ۳۱ اردیبهشت ماه وقت داری هاااا😯😱 . ⭕برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به لینک در استوری سربزن یا دایرکت بده❗ . ❗❗❗❗این پست رو سیو کن و برای ۵ تا از والدین و معلم ها و علاقه مندان حوزه کودک بفرست که از دست ندن🤗فقط یه روز فرصت مونده ها!!! . 🟩به پست های قبل و هایلایت الفبای چمرانی شدن سربزن🙃 #چمرانی_ها #دوره_تربیت_مربی#تولیدمحتوا #دوره_آموزشی #دوره_تربیتی #مربی#مشاور#معلم_های_چمرانی #الفبای_چمرانی_شدن#کارگاه_آموزشی

30 اردیبهشت 1400 14:53:46

0 بازدید

chamran_kids

✒‌ ‌ وقتی با بچه ها میریم بیرون، ما قراره دقیقا چه کار کنیم؟ ۱- توجهشون رو در حد امکان به اطرافشون جلب کنیم ۲- در حد امکان و به شرط بالا نرفتن فشار خون😊 بکن نکن نکنیم ‌ بچه های پنج ساله چمرانی به پارکها و مغازه های اطراف حسینیه کودک، زیاد سر می زدند. ‌ فکر می کنین چند تا چیز در مسیر و در خود فضای پارک براشون جذابه ؟ و ما به خاطر هر کدومشون چقدر توقف می کنیم؟ جواب هر دو سوال: خیلی زیاد ‌ سکوی بین پیاده روها، تلفن عمومی، وسایل ورزشی پارک و هزار تا چیز دیگه توجه بچه ها رو به شدت به خودشون جلب می کنن و ما هر بار سعی می کنیم مثل یک بچه از دیدن این چیزها شگفت زده بشیم. امتحان کنین، ارزشش رو داره. #حسینیه_کودک_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #پنج_ساله #کودک #مهد_کودک

29 آبان 1397 06:24:49

0 بازدید

chamran_kids

🐟 وقتی یه لیست هدف آموزشی دارین و میخواین بچه ها به اون اهداف برسن، باید برای هر کدوم طرح و برنامه داشته باشین. ‌ فعالیت های دست ورزی یکی از برنامه های ادبستان دخترانه است که برای هرپایه متناسب با سن و موضوعات درسی شون متفاوته. برای ترغیب بچه ها، هر فعالیت یه داستانی داره. ‌ دخترهای کلاس دومی این بار به اقیانوس ها سفر کردن و تصمیم گرفتند باهم یه ستاره دریایی از نوع گلی درست کنند. ‌ به نظر شما این روش ها چقدر جواب میده؟ اهداف آموزشی رو غیر مستقیم به بچه ها بگیم یا مستقیم؟ ‌ #مدرسه #طرح_درس_دبستان #دبستان_دخترانه #آموزش_مستقیم #آموزش_غیر_مستقیم #ادبستان_دخترانه

11 بهمن 1399 17:55:02

0 بازدید

chamran_kids

🚐 چمرانی ها هر هفته به اردو می روند. یکی از اهداف اردوهای طبیعت گردی، گشت و‌ گذار در طبیعت و کشف چیزهای جدید است. ‌ کلاس اولی های چمرانی، بعد از کلی بازی در پارک، سراغ کارگاه بازی شان رفتند. هر کس در اطرافش به دنبال کشف چیزهای تازه بود. پروانه، کاج، چوب، سنگ و ... از کشفیات کلاس اولی ها بود. در آخر هم هر دور هم جمع شدند و در مورد چیزهایی که پیدا کردند و کارهایی که می توانند با آنها کنند، صحبت کردند. ‌ #هفت_ساله_ها #کلاس_اولی_ها #اردو #طبیعت_گردی #چمرانی_ها #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #حمزه_دوران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

19 تیر 1398 05:46:23

0 بازدید

chamran_kids

اجتماعی چهارم دبستان رو متفاوت آموزش بده😎📚 . وقتی درس اجتماعی به بخش جغرافیا میرسه و مفاهیم قله و جویبار و... مطرح میشه، اصولا ممکنه کلاس برای خیلی از بچه ها کسل کننده بشه و حفظ کردن تعاریف براشون سخت باشه! 🤕😓 . حالا چیکار کنیم اینجوری نشه⁉️👇🏻 . ✅خیلی ساده ست! فقط کافیه یکم هنر چاشنی کلاس و درس کنید😊 . مثلا تو این فیلم؛ دخترهای کلاس چهارمی چمران با گل و آب رنگ، قله و جویبار و جلگه و...  درست کردند و همین موضوع باعث شد که این مفاهیم تو ذهنشون عینی و تثبیت بشه🧐 . ⁉️شما چه روش های دیگه ای برای آموزش و تثبیت این مدل مباحث درسی میشناسید؟ برامون کامنت کنید👇🏻 . ☘️این پست رو ذخیره کنید و برای معلم های دبستان بفرستید که خیلی به کارشون میاد🤗 . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #جغرافیا #اجتماعی_چهارم_دبستان #درس#هنر#آموزش_پروژه_محور #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست

20 فروردین 1401 18:25:38

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت دوم . جنگ تمام شد. مملکت داشت نفس راحتی می کشید. در بین نفس های بریده بریده ی مردم، ما دختران دهه شصتی به سن مدرسه رفتن رسیدیم. خانواده هایمان که با کلی زحمت ما را تا آن‌سن بزرگ کرده و به سرانجام رسانده بودند ماندند در چند راهیِ انتخاب مدرسه های جورواجور. مدرسه های دولتی کماکان مورد توجه بود، مدارس شاهد خیلی سر زبانها افتاده بود و کم کم زمزمه های تاسیس غیر انتفاعی ها، نمونه دولتی ها و فرزانگان هم در جامعه پیچیده بود. . من خودم دوران ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراندم. مدرسه ای که در هر کلاس فقط چند نفر بودیم که پدر داشتیم. اینقدر تعداد بچه های شهدا زیاد بود که آدم از پدر داشتن خودش همیشه خجالت زده بود. غم های دوستانمان، زندگی متفاوتشان و خاطراتی که در عالم بچگی می شنیدیم باعث شده بود خیلی هم بچه نمانیم. هنوز هم قیافه آن بچه ها و خاطراتشان به وضوح در ذهنم مانده. ما در مدرسه قانون هایی داشتیم که لازم الاجرا بود. به طور مثال بالشت های کوچکی همراه خودمان به مدرسه برده بودیم و باید بعد از ساعت ناهار بالش را روی نیمکت گذاشته و می خوابیدیم. هرچقدر الان دنبال فرصتهای چند دقیقه ای برای خواب هستیم در کودکی از هر فرصتی که منجر به خواب میشد بیزار بودیم و در نتیجه باعث ناراحتی معلممان میشدیم. نمونه دیگری از این قانونها این بود که باید مقنعه هایمان را در می آوردیم و حتما هم تل سفید رنگی روی موهایمان میزدیم. غیر از دیدن ناخنها، چک کردن سر و وضع ظاهری هر روز تلها هم چک میشدند و اگر یادمان رفته بود توبیخ میشدیم. در حیاط مدرسه نباید خیلی می دویدیم یا کارهای عجیب و غریب می کردیم. یک بار نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که گفتند مدیر مدرسه حیاط رفتن را ممنوع کردند. معلمها از هر کلاس چند نماینده انتخاب کردند و در یک مدل کمی نمایشی ما را به دفتر مدیر بردند که از ایشان عذرخواهی کنیم. این افتخار را داشتم که یکی از نمایندگان باشم.من خودم قیافه مدیر را تا قبل از آن خیلی ندیده بودم و دفترش در عالم بچگی به نظرم خیلی با ابهت آمد. خلاصه با جملاتی که یادمان داده بودند عذرخواهی کردیم و ایشان بچه ها را بخشیدند. . ادامه مطلب در کامنت اول 👇

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت دوم . جنگ تمام شد. مملکت داشت نفس راحتی می کشید. در بین نفس های بریده بریده ی مردم، ما دختران دهه شصتی به سن مدرسه رفتن رسیدیم. خانواده هایمان که با کلی زحمت ما را تا آن‌سن بزرگ کرده و به سرانجام رسانده بودند ماندند در چند راهیِ انتخاب مدرسه های جورواجور. مدرسه های دولتی کماکان مورد توجه بود، مدارس شاهد خیلی سر زبانها افتاده بود و کم کم زمزمه های تاسیس غیر انتفاعی ها، نمونه دولتی ها و فرزانگان هم در جامعه پیچیده بود. . من خودم دوران ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراندم. مدرسه ای که در هر کلاس فقط چند نفر بودیم که پدر داشتیم. اینقدر تعداد بچه های شهدا زیاد بود که آدم از پدر داشتن خودش همیشه خجالت زده بود. غم های دوستانمان، زندگی متفاوتشان و خاطراتی که در عالم بچگی می شنیدیم باعث شده بود خیلی هم بچه نمانیم. هنوز هم قیافه آن بچه ها و خاطراتشان به وضوح در ذهنم مانده. ما در مدرسه قانون هایی داشتیم که لازم الاجرا بود. به طور مثال بالشت های کوچکی همراه خودمان به مدرسه برده بودیم و باید بعد از ساعت ناهار بالش را روی نیمکت گذاشته و می خوابیدیم. هرچقدر الان دنبال فرصتهای چند دقیقه ای برای خواب هستیم در کودکی از هر فرصتی که منجر به خواب میشد بیزار بودیم و در نتیجه باعث ناراحتی معلممان میشدیم. نمونه دیگری از این قانونها این بود که باید مقنعه هایمان را در می آوردیم و حتما هم تل سفید رنگی روی موهایمان میزدیم. غیر از دیدن ناخنها، چک کردن سر و وضع ظاهری هر روز تلها هم چک میشدند و اگر یادمان رفته بود توبیخ میشدیم. در حیاط مدرسه نباید خیلی می دویدیم یا کارهای عجیب و غریب می کردیم. یک بار نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که گفتند مدیر مدرسه حیاط رفتن را ممنوع کردند. معلمها از هر کلاس چند نماینده انتخاب کردند و در یک مدل کمی نمایشی ما را به دفتر مدیر بردند که از ایشان عذرخواهی کنیم. این افتخار را داشتم که یکی از نمایندگان باشم.من خودم قیافه مدیر را تا قبل از آن خیلی ندیده بودم و دفترش در عالم بچگی به نظرم خیلی با ابهت آمد. خلاصه با جملاتی که یادمان داده بودند عذرخواهی کردیم و ایشان بچه ها را بخشیدند. . ادامه مطلب در کامنت اول 👇

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن